۲-۴-۳-۲-۲- میانگین هندسی رشد
میانگین هندسی نرخ رشد برابر با نرخ رشد مرکب است که با بهره گرفتن از معادله زیر محاسبه می شود.
می توان از عبارت نرخ رشد مرکب و میانگین هندسی نرخ رشد در این رابطه استفاده کنیم که این دو عبارت مترادف هم هستند (جهانخانی و پارسائیان، ۱۳۷۶: ۳۱۶).
۲-۴-۳-۲-۳-میانگین لگاریتمی رشد
می توان با بهره گرفتن از رگرسیون خطی نیز نرخ رشد را محاسبه نمود. چنانچه قصد محاسبه سود پس از مالیاتی را داشته باشیم که به صورت مرکب، پیوسته رشد یابد به صورت زیر عمل می کنیم:
اگر لگاریتم طبیعی هر دو مقدار را به دست آوریم رابطه زیر را خواهیم داشت:
در فرمول بالا gنرخ رشد مرکب و t تعداد دوره های زمانی از آغاز تاکنون می باشد (جهانخانی و پارسائیان،۱۳۷۹،۳۳۱).
۲-۴-۳-۲-۴-الگوی مبتنی بر نرخ رشد نگهداری
برای ارزیابی نرخ رشد روش دیگر این است که از الگوی مبتنی بر نرخ رشد نگهداری استفاده کرد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این رابطه r برابر است با بازده مورد انتظار حقوق صاحبان سهام و b کسری از سود تقسیم شده است که شرکت انتظار دارد آن را نگهداری کند(درصد سود تقسیمی-۱).
در معادله پیشگفته نرخ رشد ثابت ارائه می شود، ولی هنگام کربرد آن انتظار تحقق سه فرض مهم زیر راداریم:
الف- نرخ سود تقسیمی و در نتیجه نرخ نگهداری سود(درصدپرداخت-۱=b) ثابت بماند.
ب- بازده حقوق صاحبان سهام از محل سرمایه گذاری جدید ®، با بازده کنونی حقوق صاحبان سهام برابر باشد واین بدان معنی است که ما انتظار داریم بازده حقوق صاحبان سهام ثابت بماند.
پ- ریسک طرح های آینده همانند ریسک دارایی های کنونی شرکت باشد (پارسائیان، ۱۳۷۹، ۹۱).
۲-۴-۳-۳-روش تعدیل نرخ اوراق مشارکت(قرضه)
در این روش ساده و سودمند برای محاسبه هزینه سرمایه، صرف ریسکی به هزینه بدهی بلند مدت شرکت افزوده می شود:
Ks = هزینه بدهی بلند مدت + صرف ریسک
Ks = Kd + صرف ریسک
منطق این روش ساده است. سرمایهگذاران در سهام عادی، در مقایسه با سرمایهگذاران در اوراق مشارکت(قرضه) شرکت، درجه ریسک بالاتری را تقبل میکنند و لذا نرخ بازده مورد توقع آنها شامل پاداشی برای ریسک بالاترشان است. مسئله اصلی در این روش، چگونگی تعیین پاداش ریسک است.هیچ مبنای نظری برای تخمین این پاداش وجود ندارد. اغلب تجزیه و تحلیلها پیرامون مشخصات ریسک عملیاتی و ریسک مالی واحدهای تجاری انجام شده و به طور قضاوتی ارقامی از ریسک را تعیین کردهاند که به طور معمول بین ۲ تا ۶ درصد تغییر میکند. برای تخمین نرخ بازده مورد توقع سرمایهگذاران در سهام عادی شرکت، این ارقام به بازده حاصل از مشارکت(قرضه)های بلند مدت شرکت افزوده میگردد( افشاری،۱۳۷۹: ۸۳۵ ).
۲-۴-۴- هزینه سود انباشته
منطق محاسبه هزینه سود انباشته، پیروی از اصل هزینه فرصت است. عایدی بعد از مالیات به هر حال به سهامداران تعلق دارد. مدیران می توانند این عایدات را به شکل سود سهام بپردازند یا آنها را ذخیره و سرمایه گذاری مجدد نمایند. اگر مدیریت تصمیم بگیرد که سود را تقسیم نکند در این صورت صاحبان سهام فرصتی را از دست داده اند زیرا آنها می توانند با سود سهم خود، سهام ، اوراق قرضه یا هر دارائی دیگری را خریداری نمایند. بنابراین بازده سود انباشته (هزینه سرمایه) باید حداقل معادل هزینه سهام عادی باشد. البته هزینه فرصت سود تقسیم نشده تحت مفروضات معینی به صورت زیر، معادل نرخ بازده مورد انتظار سهام عادی است:
-سهامداران برای سود، مالیاتی نمی پردازند.
-سهامداران هنگام سرمایه گذاری مجدد و دریافت سود سهام، حق العملی نمی پردازند (جهانخانی، ۱۳۷۴: ۳۲۳).
۲-۵- میانگین موزون هزینه سرمایه[۳۰]
هزینه کل سرمایه شرکت، میانگین موزون هزینه های منابع مختلف وجوهی است که مورد استفاده شرکت قرار می گیرد و وزن منابع نسبت به ساختار سرمایه شرکت محاسبه می شود:
اجرای مراحل زیر برای محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه لازم است:
الف)محاسبه هزینه خاص هر منبع تامین وجوه مالی شامل، هزینه بدهی، سهام ممتاز، سود انباشته و سهام عادی.
ب)محاسبه ضریب استفاده از هر منبع نسبت به ساختار شرکت.
ج)ضرب ضریب هر منبع در هزینه خاص آن منبع و تعیین حاصل جمع هزینه ها (جهانخانی، ۱۳۷۴، ۳۲۴).
۲-۶- نظریههای ساختار سرمایه
برای تشریح چگونگی اثر ساختار سرمایه بر ارزش شرکت و هزینه سرمایهی آن نظریههای مختلفی ارائه شده است. این نظریهها به دو سوال اساسی پاسخ میدهند:
۱.آیا شرکتها میتوانند ثروت سهامدارانشان را با جایگزینی بدهی با بخشی از حقوق سهامداران افزایش دهند؟
۲.اگر اینگونه باشد، دقیقاً چه مقدار بدهی باید استفاده شود؟ (Westone et al,1982,138)
۲-۶-۱- نگرش سود خالص عملیاتی
نگرش سود خالص عملیات[۳۱] ادعا می کند که ساختار سرمایه دارای اهمیت نمی باشد و بنگاه با بهره گرفتن از اهرم قادر به تأثیر گذاری بر روی کل هزینه سرمایه نیست. لذا کل هزینه سرمایه ثابت باقی می ماند.بر طبق این روش، نرخ کلی هزینه سرمایه (Ko) و هزینه بدهی (Kd) برای تمامی درجات اهرم ثابت است.
این نتیجه از این واقعیت ناشی می شود که با افزایش بدهی، سهامداران به منظور جبران ریسک مالی افزایش یافته، نرخ تنزیل خود را افزایش می دهند به نحویکه متوسط هزینه سرمایه ثابت باقی می ماند، در این دیدگاه هزینه سهام عادی (Ke) را می توان به صورت زیر تعریف نمود:
S = ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
B/S = نسبت بدهی به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
طبق این معادله، اگر Ko و Kd ثابت باشند، Keبه طور خطی با افزایش B/S، افزایش می یابد. بنابراین نقطه خاصی وجود ندارد که بتوان آن را به عنوان ساختار سرمایه بهینه در نظر گرفت.
این دیدگاه در نمودگر شماره ۲-۱، نشان داده شده است.
نمودگر ۲-۱ : رفتار Kd، Ke و Ko بر طبق روش سود خالص عملیاتی |