بعد از اینکه چند تا از دندانهای نوزاد بیرون آمد مادر نوزاد، آشی به نام «دنون ریچکه» درست کرده، و بین همسایهها تقسیم می کند. به این نیت که کودک دندانهایش را کمتر روی هم بکشد.
۲-۴) زبان باز کردن طفل
تا چندی پیش زمانی که کودک میخواست زبان باز کند، یعنی حرف زدن را شروع کند والدین کودک، نوک کله قند را که سوراخ دارد، به نخی آویزان کرده، و آن را به گردن طفل میانداختند. «قند به گردن کودک انداختن برای آن بود که کودک به شیرینی قند زبان باز میکرد و سخن گفتن را چون قند شیرین آغاز میکرد. مسلماً کودک به مرور زمان قندهای آویخته شده به گردنش را میخورد و والدین او نیز به این امر رضایت داشتند و بر این باور بودند که شیرین شدن دهان طفل در اوان زبان باز کردن، باعث میشد که او برای همیشه زبانش با مردم شیرین خواهد بود و زبان به تلخی نخواهد گشود». (رحیمی عثمانوندی، ۱۳۷۹: ۷۳).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
به نظر میرسد یکی از دلایل قند بر گردن انداختن کودک به این خاطر بوده است که اکثر ساکنان لرستان روستا نشین هستند و ارتباط مستقیم با خاک دارند. از طرفی زنان روستایی علاوه بر کار منزل، در کار کشاورزی و دامداری هم کمک می کنند. لذا مادر کودک کمتر وقت دارد که مواظب فرزندش باشد از ترس اینکه مبادا کودکش خاک بخورد، قند را به نخی آویزان کرده، و به گردن او انداخته است. می اندازد
۲-۵) نافه بران
یکی از رسوم رایج در بین روستاها و عشایر لرستان رسم «نافه بران» یا به تعبیر روشن تر پیوند زناشوئی از روز اوّل تولد است.
در رسم «نافه بران»با متولد شدن نوزادی که دختر باشد، یکی از زنان فامیل هنگام بریدن ناف نوزاد، حال بدست خودش یا دیگران، با مادر و پدر نوزاد پیمان میبندند که دخترشان را به فلان پسر شوهر بدهند. با پذیرش این شرط از طرف پدر و مادر نوزاد، آن دختر از آن پس به عنوان نامزد«دستگیران» فرد مورد نظر شناخته می شود. زمانی که به سن ازدواج رسیدند آن دو را به عقد یکدیگر در میآورند. گاه هم پیش می آید که به دلایلی از قبیل عدم رضایت دختر یا پسر موقع بزرگ شدن به این پیوند زناشوئی و یا عدم علاقه والدین آنها این پیمان شکسته می شود. ولی به هر حال از حیث اخلاقی این رسم در بین مردم منطقه محترم شمرده می شود و همگی به آن احترام میگذارند و با بستن چنین عهد و پیمانی، آن پسر و دختر «نافه برانه» یکدیگرند و حق و حقوقی بر یکدیگر پیدا می کنند. (رحیمی عمانوندی، ۱۳۷۹: ۷۲).
در دوره «دسگیرانی» اگر پسر یا خانواده پسر به این وصلت رضایت ندهند، خانواده پسر چند نفر از بزرگان طایفه را جمع می کنند نامهای مکتوب می کنند که پسر به این وصلت راضی نیست. نامه نوشته شده را که «قاذ پاکی» گفته می شود، به خانواده دختر می دهند. از آن پس دختر می تواند با کس دیگری ازدواج کند. ولی اگر دختر یا خانواده دختر به این وصلت راضی نباشند مبلغی پول به عنوان «ضررکِرد» به خانواده پسر می دهند.
.
۲-۶) سِرَژَه
در بین ساکنان این استان اوّلین مرحله ای که در ازدواج مطرح است«سرژه گِرتِن» و یا«سرژه گیرو» میباشد.
در «سرژه گیرو» ابتدا یک خانم از طرف خانواده پسری که قرار است ازدواج کند، به خانه دختری که مورد نظرشان است رفته، به شکلی که توهین و اهانتی به دختر و والدین او نشود، گفتار، رفتار و کردار، طرز تکلم، توانایی دختر در خصوص کارهای روزمره، نظافت و بهداشت و خلاصه تا جایی که امکان داشته باشد، دختر را مورد بررسی قرار میدهد. حتی به طریقی دهان او را بو می کند که دهانش بوی بد ندهد. آن خانم با اطلاعاتی که کسب کرده، برمیگردد و تمامی دیده ها، شنیده ها و نظر خود را به والدین پسر میگوید. در این صورت چنانچه مشکل خاصی در این زمینه ها وجود نداشته باشد به خواستگاری میروند. (پاپی بالاگریو، ۱۳۸۷: ۲۴۸)
رسم «سرژه گیرو» هنوز هم دربین خانواده های اصیل رواج دارد. بین لک زبانان این رسم بر همان قوام پیشینهی خود باقی مانده، و در بیشتر ازدواجها اجرا می شود
۲-۷) کوخای
وقتی پسری به سن ازدواج میرسد اگر نام بردهای«نافه برانه» نداشته باشد، یکی از افراد خانواده پسر با یکی افراد خانواده دختر مورد نظرشان موضوع خواستگاری را در میان می گذارد. این افراد از بین افراد با صلاحیت خانوادههای دو طرف انتخاب میشوند.
گفتگوی اولیه برای این است که خانواده پسر اطلاع پیدا کنند که آیا خانواده دختر راضی به این وصلت هستند؟ زمانی که نظر والدین دختر به این وصلت مثبت بود پدر داماد به همراه بزرگان طایفه و جمعی از مردان فامیل برای خواستگاری به خانه دختر میروند تا او را برای پسرشان خواستگاری و نشان «دیاری» کنند. (رحیمی عثمانوندی، ۱۳۷۹: ۷۴).
مراسم نامزدی با دادن انگشتری طلا از طرف خانواده داماد به عروس رسمی می شود. چند روز بعد خانواده داماد با آوردن یکدست لباس برای عروسشان و برگزاری مراسمی تحت عنوان «دسگیرانی» که با حضور دوستان و آشنایان در منزل پدر عروس برگزار می شود، دختر را رسماً به نامزدی پسر خود درمیآورند. در طول مدت زمانی که دختر نامزد است تا زمان عروسی، خانواده داماد هر چند ماه یکبار، خصوصاً در ایام عید نوروز برای عروسشان لباس میگیرند. اکثر خانوادهها زمانی که برای عروسشان خرید می کنند، برای مادر عروس هم پیراهن یا سربندی به عنوان هدیه میگیرند.
۲-۸) دست بوسی یا خرج برو
یکی دیگر از رسوم قبل از عروسی در بین قوم لر، رسم دست بوسی یا«خرج برو» است که مدتی بعد از نامزدی«دیاری» برگزار می شود. در این مراسم بزرگان محل، اقوام و بستگان دو طرف، به دعوت دو خانواده، در خانه پدر دختر جمع میشوند.
این رسم در بین عشایر در زیر سیاه چادری نزدیک منزلگاه پدر عروس برگزار می شود. در مراسم دست بوسی بعد از خوردن شام موضوع مورد نظر مطرح می شود. (پاپی بالا گریوه، ۱۳۸۹: ۲۵۰).
در این مراسم درباره مواردی همانند مبلغ شیربها«شیروای»، مهریه«پشت اخت»، تعداد خلعتها «خلاتها» گفتگو می کنند. زمانی که به نتیجه رسیدند، متنی تحت عنوان «پاگیرو» مینویسند. این متن در واقع یک تعهد نامه است از طرف خانواده داماد در مقابل خواسته های پدر عروس، که بزرگان حاضر در جلسه آن را امضا می کنند. آنگاه برادر یا پسرعمو و یا یکی از جوانان وابسته به داماد از جا بلند می شود و دست پدر دختر و بزرگان آن جمع را میبوسد. به همین خاطر این مراسم را دست بوسی میگویند.
۲-۹) شیرینی حورو
زمانی که خانواده پسر با تمامی شرایط پدر دختر موافقت کردند، جشنی تحت عنوان«شیرینی حورو» برگزار می کنند.
«زمان شیرینی حورو خانواده پسر مقداری برنج، قند، روغن، چند رأس گوسفند و یک دست لباس برای عروس آینده، وخلعتهایی برای اقوام و خانوادهی عروس میبرند و در خانه پدر عروس یک و یا چند روز جشن میگیرند. در این مراسم هدیههایی به عنوان«سرشیرینی» برای خانواده عروس میبرند». (پاپی بالاگریوه، ۱۳۸۹: ۲۵۱).
در مراسم «شیرینی حورو» در شهرستان کوهدشت و روستاهای اطراف آن، فقط یک شب همه اقوام عروس و داماد به صرف شام در خانه پدر عروس دعوت میشوند. بعد از صرف شام داماد مبلغی پول سر سفره می گذارد. معمولاً هدایای «سر شیرینی»را چند روز قبل از عروسی به خانه پدر عروس میبرند.
۲-۱۰) خرج گیرو
یک هفته قبل از عروسی خانواده داماد همراه چند نفر از بزرگان طایفه به منزل پدر عروس میروند، تا مبلغ شیربها، خلعتها و یا خرجی که در مراسم دست بوسی«خرج گیرو» تعیین شده بود، به خانواده عروس بدهند. پدر عروس هم مبلغ کمی از پول شیربها را تحت عنوان«ته کیسه»، برای اینکه کیسهی داماد خالی نباشد، به داماد برمیگرداند.
مبلغ شیربها بستگی به وضعیت مالی عروس و داماد دارد. مهریه مبلغ زیادی نیست، معمولاً به همان وسایلی که پدر عروس بعنوان جهیزیه برای دخترش با پول شیربها تهیه و خریداری می کند، ختم میگردد. اصرار بیشتر خانواده عروس برای مبلغ شیربهاست. تعداد خلعتها هم بستگی به تعداد اقوام و نزدیکان دختر دارد. پدر عروس از خانواده داماد میخواهد که برای چند نفر از اقوام و نزدیکانشان خلعت بگیرند. (پاپی بالاگریوه، ۱۳۸۹: ۲۵۲).
در گذشته خلعتها معمولاً اسلحه، و اسب و زین بوده است. ولی امروزه کت و شلوار برای آقایان فامیل، و پیراهن و سربند برای مادر و مادر بزرگ عروس میگیرند. خلعت گیرنده به پاس این خلعت، عروس را چند روز پس از مراسم عروسی به خانه خود دعوت کرده، و برای او هدیهای میگیرد. در کلیه قرار و مدارهای مربوط به خواستگاری، «ری شیر» برای مادر عروس نیز در نظر گرفته می شود. یعنی خانواده داماد در برابر شیری که مادر عروس به دخترش داده و زحماتی که برای دخترش کشیده، زمان عروسی باید هدیهای برای ایشان بگیرند. این هدیه معمولاً پیراهن یا سربندی است که داماد برای مادر عروس میخرد. عروسیها در میان مردم این خطه معمولاً در آخر پاییز که پایان کار و تلاش روستائیان نیز هست، برگزار می شود. دوران نامزدی هم معمولاً طولانی است. گاهی ۷سال طول میکشد. (رحیمی عثمانوندی، ۱۳۷۹: ۷۴). در طول دوره نامزدی خانواده داماد هرچند ماه یک بار برای عروسشان لباس میخرند و در اعیاد مختلف مثل عید نوروز و«اولّ وهار» برای خانواده عروس هدایایی میبرند.
۲-۱۱) آزیتی شکونن
تا چندی پیش رسم بود که اگر کسی که میخواست مراسم عروسی را با سرنا و دهل برگزار کند، باید صبر میکرد تا یکسال از زمان فوت بستگان وآشنایانی که فوت کرده اند، بگذرد. قبل از عروسی رسمی تحت عنوان «آزیتی شکانن» یا ختم عزا برگزار میشد.
ختم عزا به این شیوه برگزار میشد که خانوداه داماد ابتدا به همراه چند ریش سفید به منزل اقوام و همسایگانی که در طول سال گذشته عزادار بودند رفته، و نوازندگان سرنا و دهل را نیز به همراه خود میبردند و در خانه صاحب عزا دقایقی مارش«چمری» مینواختند. مردان طایفه داماد در مقابل مردان اقوام شخص متوفی ایستاده، و فاتحهای میخواندند. تعدادی از زنان طایفه داماد نیز در جمع زنان اقوام متوفا شیون و زاری میکردند و به این شکل «آزیتی» یعنی عزای آنها پایان مییافت. در عین حال از صاحب عزا اجازه میگرفتند که عروسیشان را با سرنا و دهل برگزار کنند. پس از آن که عزای اقوام و دوستان به اصطلاح شکسته شد، مراسم عروسی برگزار میشد. (رحیمی عثمانوندی، ۱۳۷۹: ۷۵). امروزه اگر جوانی یا بزرگ دودمانی فوت کند، فقط اقوام نزدیک با اهل همان دودمان یک سال عزادار میمانند. اگر جشن عروسی داشته باشند، بعد از سالگرد متوفا برگزار می کنند. همسایهها و یا اقوام دورتر چهل روز به احترام خانواده متوفا جشنهایشان را به تعویق میاندازند.
۲-۱۲) سور
مراسم عروسی در بین مردم این خطه معمولاً با سرنا و دهل و به مدت یک شبانه روز برگزار می شود.
گفته می شود نسل های پیشین عروسی را با هفت سرنا و دهل، به مدت هفت شبانه روز برگزار میکردند. امروزه این مدت به یک شبانه روز تقلیل یافته است.
رسم است که یک یا چند نفر از اقوام داماد به همه اقوام و آشنایان خبر می دهند که فلان روز مراسم عروسی برگزار می شود. چون خانوادهی پسر مسؤلیت بیشتری دارند سعی می کنند که آمادگی بیشتری برای برگزاری عروسی داشته باشند.
در عروسیها عدهای به برپا کردن سیاه چادر و جمع کردن وسایل و لوازم خوراکی و پخت و پز و یک نفر نیز به جمع آوری گوسفند و بز از اقوام پرداخته، تا کمبودی احساس نشود. خانواده داماد یک روز قبل از عروسی، یک رأس گوسفند یا بز، چند کیسه برنج، روغن، مقداری قند و لباس برای عروس و تعدادی خلعت به خانه پدر عروس میفرستند. (پاپی بالا گریوه، ۱۳۸۹: ۲۵۴).
یک شب قبل از عروسی، خانواده داماد بین سه تا پنج خانم مسن تحت عنوان«پابووی» برای اینکه دست و پای عروس را حنا بگیرند، به خانه پدر عروس میفرستند.
تصویر ۴ رسم حنابندان
در مدت برگزاری عروسی، صاحبان عروسی از مهمانانشان پذیرایی می کنند و به آنها شام و ناهار می دهند. در قدیم غذای معمول روزهای اول عروسی آبگوشت بوده، ولی در ناهار آخرین روز عروسی، از شرکت کنندگان با چلوگوشت پذیرایی میکرده اند. اما امروزه در همه وعدههای غذایی، با چلوگوشت از مهمانان پذیرایی می کنند. مردان شرکت کننده مبلغی تحت عنوان«سیورانه» به داماد می دهند. به این ترتیب پس از صرف ناهار، صاحبان عروسی فردی را با یک سینی بزرگ مأمور جمعآوری «سیورانه» می کنند. آن شخص سینی را مقابل یک یک شرکت کنندگانی که ناهار خوردهاند برده، و هر کدام مبلغی پول روی سینی میگذارند و آن مبلغ در دفتری یاد داشت می شود. در روز عروسی از زنان و بچههای شرکت کننده پولی نمیگیرند.
تصویر۵ رسم «سیورانه»
در طول مدت عروسی که از سپیده دمان تا پاسی از شب ادامه دارد، شرکت کنندگان، زن و مرد به صورت دست جمعی به رقص و پایکوبی میپردازند. انواع رقصهای مرسوم در بین مردم این منطقه که هر کدام نظم و ترتیب خاص خود را دارند و آهنگ مخصوص بخود را میطلبند عبارتند از چپی، سنگین سما، دو پا، سه پا و… این آهنگها با سرنا و دهل نواخته میشوند.
در عروسی عشایر و روستاها کسانی که اسب دارند در اطراف سرنا و دهل، یا مسافتی دورتر از آن، به اسب سواری و تیراندازی میپردازند.
تصویر ۶ رسم دماوندان
در قدیم داماد اسبی را زین میکرد و همراه با چندین سوارکار، نوازنده و اقوام دور و نزدیک خود بصورت سوار یا پیاده به طرف خانهی پدر عروس میفرستاد. این گروه را «دماونو» میگفتند. داماد همراه گروه «دماونو» نمیرفت. بلکه منتظر میماند تا آن گروه عروس را بیاورند. (پاپی بالاگریوه، ۱۳۸۹: ۲۵۴).
تا چندی پیش در بعضی از طوایف قبل از اینکه گروه «دماونو» به خانه عروس برسند، خانواده عروس، عروس را در خانهی یکی از همسایگان پنهان میکردند، وقتی ناهار صرف میشد و آماده رفتن میشدند، بعد از یک جستجوی معمولی و تشریفاتی عروس را پیدا کرده، و به زن صاحب خانهای که عروس در آنجا پنهان شده بود هدیهای میدادند. (همان: ۲۵۶)
زمانی که میخواهند عروس را به خانه داماد ببرند قبل از حرکت، برادر داماد نانی که خانواده عروس درون پارچه سفید گذاشتهاند، به کمر عروس میبندد.
در گذشته زمانی که میخواستند عروس را به منزل داماد ببرند، یکی از خانمهای«پابووی» به همراه عروس، سوار بر اسبی آزین شده، میشد و به سوی منزل داماد حرکت میکردند. سواران در اطراف آنها، سوارکاری و تیراندازی میکردند. در بین راه چوپانان، قوچ گله را جلوی عروس میآوردند تا از گروه«دماونو» هدیهای بگیرند. (همان: ۲۵۶).