۲-۳-۵-دوستان
انسان بنابرآنکه موجودی اجتماعی است به تنهایی نمیتواند در راه کمال قدم بردارد بدین جهت در طول دوران زندگی خود همواره نیازمند رفیقی دلسوز، صمیمی، سالم و شایسته است. فیلزم على الإنسان أن یختار من یصادقه أو یصاحبه، سواء کان فی سفر أو حضر.[۱۰۶]
قابل ذکر است که لازمۀ زندگى اجتماعى وجود دوستى امین، مهربان، دلسوز و با وفاست، نه این که انسان با هر فردى دست رفاقت دهد؛ چرا که انسان مدنیّ بطبع است و از افعال واخلاق دوستش تأثیر میپذیرد اگر با فاسدِ فاجر هم صحبت شود دین و دنیایش فاسد میشود اما برعکس ممکن است او که عمری فاسد بوده به سبب مصاحبت با افراد صالح، پرهیزگار و سعادتمند شود. رسول خدا «ص» میفرماید: «الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِهِ؛ انسان همکیش و هم مذهب دوست و رفیق خویش است.»[۱۰۷]
۲-۳-۵-۱-همنشین و پایه گذاری اخلاق
عدم برخورداری از دوسـت شایستـه نه تنها انسان را از کمالات و نعماتی محروم میکند، که از فضیلتهای عادی چون نماز، روزه و… هم بی نصیب میماند. نتیجتاَ هم در دنیا محروم است و هم در آخرت دچار خسران و عذاب میشود. این فرد زمانی احساس پشیمانی میکند که بدبختی دامانش را فرا گرفته است؛ و آرزو میکند ای کاش با چنین شخص فاسدی طرح دوستی نریخته بودم.
«یا وَیلَتی لَیتَنی لَم أَتَخِذ فُلاناً خَلیلاً؛[۱۰۸]وای بر من ای کاش فلان مرد پلید و گناهکار را به دوستی نمیگرفتم و به مصاحبت او تن نمیدادم».
«وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا* یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِى لَمْ أَتَّخِذْ فُلَاناً خَلِیلًا؛ لَقَدْ أَضَلَّنِى عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِى وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا»[۱۰۹]؛
و به خاطر بیاور روزى را که ظالم دست خویش را از شدّت حسرت به دندان مىگزد و مىگوید: «اى کاش با رسول خدا راهى برگزیده بودم! اى واى بر من کاش فلان شخص گمراه را دوست خود انتخاب نکرده بودم. او مرا از یاد (حق) گمراه ساخت، بعد از آنکه یاد حق به سراغ من آمده بود و شیطان همیشه خوارکننده انسان بوده است».
تأثیرپذیرى انسان از همنشین و دوست تا حدّى است که از حضرت سلیمان «علیه السّلام» چنین نقل شده:
لاتَحکُمُوا على رَجُلٍ بِشَیْءٍ حتّى تَنْظُروا إلى مَن یُصاحِبُ، فإنّما یُعرَفُ الرَّجُلُ بِأشکالِهِ وَ أقرانِهِ، وَ یُنسَبُ الى أصحابِهِ؛ درباره کسى قضاوت نکنید تا آنگاه که ببینید با چه کسى دوستى مىکند، چرا که انسان به وسیلۀ دوستان و یاران و رفقایش شناخته مىشود[۱۱۰]
چه تعداد جوانانی که از روی غفلت با کسانی رفاقت کردند که به علت بی عفتی، قماربازی، اعتیاد، دزدی و… درس ناپاکی فرا گرفتند و برای لذت بیشتر عیاش و خوش گذران شدند و برای لحظه ای مستی هزاران گناه خانمان سوز را مرتکب شدند وسرانجام از سعادت وسلامت بی نصیب ماندند. «صُحْبَهُ الْاشْرارِ تَکْسِبُ الشَرَّ کَالرِّیحِ اذا مَرَّ بِالنَّتِنِ حَمَلَتْ نَتِناً؛ همنشینى با بدان باعث آلودگى انسان مىشود، همانگونه که نسیم دلنواز اگر از روى مزبلهها و مکانهاى بدبو عبور کند، بدبو مىشود».[۱۱۱]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-۶- تهاجم فرهنگی
مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ را فرهنگ مینامند. تبادل فرهنگی ملتها نیز که در طول تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازهماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری ضروری است و جامعهی انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش میبرد؛ اما آنچه امروزه مشکلساز شده «تهاجم فرهنگی» یا غلبهی یک فرهنگ بر سایر فرهنگهاست که نمونهی بارز آن، روند روبه گسترش تسلط فرهنگ غرب بر سایر فرهنگها، به ویژه فرهنگ اسلامی، در یکصد سال اخیر است.[۱۱۲]
۲-۳-۶-۱-تهاجم فرهنگی شیبخون ناگهانی دشمن
تهاجم فرهنگی در اینجا به معنای هجمۀ بی امان اعتقادی دشمنان غربی به سمت جوانان مسلمان است. دشمن در تهاجم و شبیخون فرهنگی میخواهد ما از اسلحه خود غافل باشیم: «وَدَّ الَّذینَ کَفَروا لَو تَغفُلونَ عَن اَسلِحَتِکُم واَمتِعَتِکُم فَیَمیلونَ عَلَیکُم مَیلَهً وحِدَه»[۱۱۳] تا ناگهان حمله کند و همه چیز را به غارت برد.[۱۱۴] زیرا در این جنگ نابرابر دشمن تمام تکنولوژی و امکانات خود را به کار گرفته تا هجوم وحمله ای به وسعت همۀ قلب های دین باور، ارزشها و آرمانهای یک جامعه را هدف تیر های زهرآلود خود قرار دهد. در این میان هدف، چیزی جز بی دین کردن جوانان نیست. جوانان متدینی که در هشت سال جنگ، جبهه را جز میدان عبادت خود نمیدیدند.
در تهاجم فرهنگی مسئله آمدن بیگانه به داخل خاک مطرح نیست؛ بلکه سخن از بیگانگی فرد از خویشتن و از درون پوسیدن است.[۱۱۵]
امام خمینی «ره» فرمود: ما از حصر اقتصادی نمیترسیم آن چیزی که مارا میترساند وابستگی فرهنگی است. استقلال و موجودیت هر جامعهای استقلال فرهنگی آن است ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان پذیر است. بیجهت ومن باب اتفّاق نیست که هدف اصلی استعمارگران که در رأس تمام اهداف آنان است، حمله به فرهنگ جوامع زیر سلطه است[۱۱۶]
قطعاً تهاجم فرهنگی خطرش از تهاجم سیاسی و نظامی افزونتر است؛ زیرا تهاجم نظامی یک جنگ رودرو است؛ اما تهاجم فرهنگی جنگی پنهان و خاموش است.
۲-۳-۶-۲-ابزار و وسایل تهاجم فرهنگی
درتهاجم فرهنگی، دشمن مجهز به ابزارهایی میباشد که به راحتی قادر است ارزشهای والای انسانی را از افراد جامعه بگیرد و یا آنها را کمرنگ کند و یا جایگاهشان را با ضدارزشها، معاوضه نماید او در این سلطه فرهنگی از انبوه مغالطات و حجم وسیع تبلیغات، به نحو کاملی بهره میجوید[۱۱۷]
بنابراین همانطور که دشمن در جنگ نظامی از ابزاری برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند، در جنگ نرم هم همینگونه است؛ با این تفاوت که قدرت سلاح های بکار رفته در جنگ نرم نسبت به جنگ نظامی، چند برابر است.
از جمله ابزارهای تهاجم فرهنگی رسانهها میباشند.
۲-۳-۶-۳-رسانه ابزار تهاجم فرهنگی
امروزه رسانه ها دنیا را در احاطۀ خود درآوردهاند. مطبوعات و رسانههاى تصویرى در تحریک مسایل جنسى، مخصوصاً در میان قشر جوان نقش پررنگی ایفا میکند. افراد سودجو و گروههایى که از این راه درآمدهای کلان و نامشروع به جیب میزنند، اقدام به انتشار مفتضحترین فیلمها، عکسها، رمانها و داستانهاى عشقى کثیف مىکنند و در شرایطى که امواج رسانهها به راحتی از هر نقطه ای به نقطه دیگر قابل انتقال میباشد، کنترل آنها کار آسانى نیست؛ ولى به هرحال اگر این امر کاملاً، امکانپذیر نباشد، به طور ناقص امکانپذیر است که غفلت از آن، موجب گرفتارىهاى فراوان اخلاقى و اجتماعى است.[۱۱۸]
۲-۳-۶-۳-۱-تلویزیون و رادیو
لوازمی همچون رادیو و تلویزیون از جمله وسایل عمومی تعلیم و تربیت بشمار میروند. این وسایل همانگونه که میتوانند در تهذیب نفوس و رشد و کمال یک ملت مؤثر باشند، میتوانند با پرورش برنامه های ضد اخلاقی مروج انحراف و فساد باشند.
رهبر معظم انقلاب در جمع رسانه در رابطه با اهمیت نقش آن در پرورش فضایل اخلاقی یا ترویج فساد میگوید:
«در صدا و سیما نه وسیلهیى صرفاً براى سرگرمى یا خبررسانى – که مدرسهیى عمومى براى همهى قشرها در سراسر کشور است و برنامههایى که از آن پخش مىشود چه مثبت و چه منفى، آثارى عمیق در روحیه و فکر و رفتار و فرهنگ و بینش مخاطبان خود بر جاى مىگذارد. وظیفهى گردانندگان این رسانهى سراسرى از این رو بسیار خطیر و سنگین است. اندکى غفلت از گردش امور و بىتوجهى به تصمیمگیریها و برنامهریزیها در آن، گاه آثار بىجبرانى بر جاى مىگذارد. پخش برنامههاى هنرى و فیلمها و گزارشهایى که جوانان و کودکان را به رفتار سالم و اندیشهى درست رهنمون مىشود و دیندارى و تعهد و انضباط و محبت و تعاون و حضور در صحنههاى انقلابى و سیاسى را به آنان مىآموزد و عشق به فرهنگ و میهن و مردم خویش را در آنان پدید مىآورد، کارى درخشان و حسنهیى ماندگار است و کشور را در برابر امواج تهاجم فکرى و فرهنگى و تبلیغاتى بیمه مىکند.»[۱۱۹]
۲-۳-۶-۳-۲- ماهواره
ماهواره غولی که ابر قدرتهای غربی به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف خود، جامعۀ ما را تهدید میکنند. این ابزار تا به امروز توانسته تأثیرات سویی برای جامعۀ ما بخصوص بر روی جوانان داشته باشد؛ لذا این وسیلۀ ویرانگر با پخش برنامههای مخرب باعث متلاشى ساختن خانوادهها، دزدی، سرقت، فحشا، خود فروشی، همجنس بازی و…شده است[۱۲۰] و افکار باطل و عقاید فاسد خود را در تمامی امور معنوی و امور سیاسی که منافی با انقلاب اسلامی ایران است، بر جوانان انتقال داده و میدهد.[۱۲۱]
شناخت این دهکده و راه مقابله با آثار آن از ضروریات فورى و حتمى حوزهها و پاسداران ایمان و شریعت است. اگر امروز دستگاه اجتهاد براى پاسخ به این پرسشها آماده نشود، مغزهاى دهکده جهانى پرسشها را جهت خواهند داد و ذهن جوانان این را به تسخیر خود در خواهند آورد.[۱۲۲]
۲-۳-۶-۳-۳- اینترنت
عصر ما، عصر الکترونیک و فضای مجازی است. از جمله ابزار در این فضا اینترنت است؛ که سازندگانش با وجود این وسیله آنقدر توانایی و قدرت دارند که با ورود به هر خانهای، جوانانش را تحت سیطره و تسلط خود درآورند؛ بگونه ای که جوانان تمام زندگی خود را بر مبنای اراده و تصمیم گردانندگان این وسیله قرار دادهاند؛ البته گردانندگان این رسانه با اختصاص هشتاد درصد از برنامهها به خود توانسته اند براحتی جای خود را باز کنند.[۱۲۳]
ماهواره، اینترنت حتی تلوزیون و رادیو با پخش برنامههای ضد اسلامی از جمله آسیبهای فرهنگی ای که میتواند به همراه داشته باشد گسستن ارتباط خانوادگیست حضرت علی «علیه السّلام» در یکى از فقرات دعای کمیل مىفرماید:
اللهُمَّ اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتىتَهْتِکُ الْعِصَمَ؛ بارخدایا! آن گناهانى که باعث قطع پیوندها شده را بر من ببخش». اگر در خانهاى گناه نگاه به عکسهاى مستهجن، استفاده نامشروع از ماهواره، تماشاى فیلمها و برنامههاى خلاف عفّت آن و فیلمهاى زشت و کثیف ویدیویى رواج پیدا کند، این گناهان باعث پاره شدن رشتههاى ارتباط خانوادگى مىگردد و نتیجه آن سرد شدن روابط زناشویى، طلاق و بچّههاى طلاق خواهد بود؛ و همین طلاقها سبب شده تا جوانان با دیدن فضای ناآرام و تنشزای خانواده، پناهگاه امن و راحت را در فضایی غیر از خانه آن هم کنار رفقایی ناسالم و فاسد تجربه کنند؛ و برای فراموش کردن مشکلات و سختیهای ناشی از جدایی والدین، رو به هر نوع مواد مخدّر و مشروبات الکلی، دزدی و… بدهند و اینها همه ثمرهای جز دینگریزی نخواهد داشت.
۲-۳-۷-فقر اقتصادی
از جمله عواملی که میتواند در دینگریزی جوانان نقش بسزایی داشته باشد، فقر و نداری است. امام علی علیهالسَّلام میفرماید: «أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَهَ: آگاه باشید که از جمله بلایا فقر و ناداری است».[۱۲۴]
رفاه و امکانات مادی به گونهای با حیات معنوی و انجام مناسک دینی ارتباطی تنگاتنگ دارد.
«فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ. الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ».[۱۲۵]
بنابر این آیات پی میبریم که جامعه برای بقای خود نیازمند دو چیز اساسی است: یکی سامان اقتصادی و نبود فقر و دیگر وجود امنیت؛ به همین علت اسلام در صدد است تا مشکل فقر را حل کند؛ زیرا این معضل اجتماعی خود مسبب مشکلات و خطرات فراوانی از جمله قتل، سرقت، رواج فحشا و… است و آن امنیتی که جوان در پرتو آن میتوانست به آن رشد و کمال برسد، به مخاطره خواهد انداخت. وگرنه بدون آسایش اقتصادی چگونه میخواهیم از جوانانمان انتظار عمل به احکام و تکالیف دینی را داشته باشیم.[۱۲۶]
۲-۳-۷-۱- ارتباط مال با دین داری
دین براى ساختن انسان و پرداختن جامعه انسانى آمده است. زمانی انسان مالک نیازمندیهای خود در زندگی شود از پرداختن به آنچه ملازم فقر و مسکنت است خودداری خواهد کرد؛ و فرصتها ایجاد میشوند تا جوانان خود را ازنظر ایمان و عقیده بسازند؛ زیرا به فرموده پیامبر «ص»:: … فلو لا الخبز ما صلّینا و لا صمنا و لا أدّینا فرائض ربّنا عزّ و جلّ؛ … اگر نان نبود،نه نماز مىخواندیم و نه روزه مىگرفتیم و نه واجبات پروردگار بزرگ را ادا مىکردیم»[۱۲۷] آرى، جوانان در حالت فقر، بسیارى از شایستگیهاى خویش را از دست مىدهند و به پرتگاهها سقوط مىکنند؛ ازاینروی جوان زمانى در اعتقاد خود مىتواند استوار باشد و فشارهای ناشی از تهیدستى نتواند آنان را از دین و پرداختن به آن و عمل کردن به احکام و آداب آن باز دارد؛ که کارشان به جایى نرسد که بیشتر اوقات در اندیشه معاش بوده و در پى یافتن راهى براى رفع نیازمندیها تلاش کند و هیچ فرصتى براى فکر کردن درباره چیزهاى دیگر پیدا نکند، حتى اگر تلاش معاش حیثیّت فردى و خانوادگى و اجتماعى و دینى ایشان را نیز بر باد دهد.[۱۲۸]
۲-۳-۷-۲-پیامد زیانبار فقر
یکی از مهمترین پیامدهای فقر به گفتۀ فقهای امامیه، جانب نفسی آن است. وقتی جوان در تنگنای زندگی قرار میگیرد و نمیتواند امورات خود را بگذراند و خود را در بین اجتماعی ای میبیند که همه طبعشان متمایل به جمع آوری ثروت شده و از رحمت و بخشش بدورند، در انجام وظائف دینی خود سست میشود؛ بنابر سخنی که حضرت علی «علیه السّلام» به فرزند خود امام حسن «علیهالسّلام» میفرماید:… یا بنی الفقیر حقیر لا یسمع کلامه و لا یعرف مقامه، لو کان الفقیر صادقاً یسمونه کاذباً و لو کان زاهداً یسمونه جاهلًا …؛[۱۲۹] ای فرزندم فقیر حقیر است و کلامش شنیده نمیشود، مقامش شناخته نمیشود، اگر چنانچه راست گفتار باشد او را دروغگو میخوانند و اگر زاهد باشد جاهل مینامندش. جای تعجب نیست که او با این دیدگاه از دین اسلام دلزده و تبدیل به فردی دینگریز شود. اینجاست که روابط انسانی همچون: شفقت، رحمت، عاطفه و… رنگ میبازد؛ و جوان ما به دنبال رسیدن به رفاه به دنبال اهداف شوم دشمنان غربی جزو گروهکهای منافقین و یا گروه داعش که با بی رحمی تمام به کشتار دسته جمعی زنان و کودکان و انسان های غیر نظامی پرداخته، روی میآورند.
پیامبر ـ صلی الله علیه واله و سلم ـ میفرماید: «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْرا: فقر نزدیک است که به کفر انجامد.»[۱۳۰]
۲-۳-۸-لقمۀ حرام و آثار آن
از جمله امور فطری و غریزی که از نیازهای اساسی بشر محسوب میشود غذا است. آنچه در این میان از اهمیت برخوردار است چگونگی رسیدن به غذاست؛ زیرا غذا در روحیات و اخلاقیات فرد تأثیر گذار است.
آنان که بردگان شهوت میباشند برای رسیدن به خواهش های پلید خود مانعی بر سر راه خود احساس نمیکنند و همواره در معرض تباهی و سقوط میباشند. اینان برای ارضای غرایض خود به هر ظلم و جنایتی دست خواهند زد.
اسلام به خوردن روزی حلال وپرهیز از حرام تأکید ورزیده است. «یا أَیُّهَا النّاسُ کُلُوا مِمّا فِی الْأَرْضِ حَلالًا طَیِّباً»[۱۳۱]
لذا فقهای امامیه آنچه به عنوان محرمات اجتناب از آن ضرورت دارد ذکر نمودند و بر هر جوان مکلفی واجب است به این احکام رجوع کند. صاحب جواهر در اهمیت این موضوع میگوید: از موارد مهم برای انسان شناخت احکام اطعمه و اشربه میباشد. به اعتبار اینکه خداوند او را پیکر آفریده است، نمی تواند از خوردن و نوشیدن بی نیاز باشد.[۱۳۲] خداوند میگوید: «وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا یَأْکُلُونَ الطَّعامَ؛[۱۳۳] آنان را جسدی که غذا نخورد قرار ندادیم.»
از عوامل مادی برای تولید ثروت، اشتغال و کسب است؛ لذا اسلام کسب حلال را واجب و از حرام آن نهی نموده است.
لذا فقه امامیه جوانان را از مکاسب حرامی چون: ربا، قمار، احتکار و…نهی کرده چراکه لقمۀ حرام مانع رسیدن آنان به مسیر تعالى و تکامل و تحقق ارزشهاى اصیل انسانی میشود.[۱۳۴]