تعاریف مختلفی از مفهوم توسعه ورزش ارائه شده است. البته این مفهوم را میتوان همان سیاست ورزشی نامید. مفهوم توسعه ورزش بسیار کلی است و می تواند توسعه ورزش را در کلیه سطوح همگانی، نخبه و… در برگیرد. در این بین، سیاست ها و برنامه ریزی های مسئولان ورزشی در هر کشور می تواند جهت گیریها و مفهوم توسعه در هر سطح از ورزش را، پررنگ تر یا کمرنگ تر کند. اما نکته قابل تامل و مورد بحث، تفکیک سطوح توسعه ورزش و میزان توسعه در هر سطح است که غالباً بسیار مشکل بوده و بسیار تحت تأثیر سیاستگذاران و برنامه ریزان ورزش هر کشوری است(بولک[۴۵]،۲۰۰۶).
«توسعهی ورزش» عبارت است از: فرآیندی که بواسطهی آن فرصتها و موقعیتها، سیستمها و ساختارهای مناسب و ثمربخش فراهم میگردد که بواسطه ی آن مردم قادر خواهند بود در همهی حوزه ها و یا در حوزه های خاص ورزشی و یا فعالیتهای تفریحی شرکت کنند و اجرای فعالیتهای ورزشی را تا سطوح مورد نظر و مطلوب خود بهبود بخشیده و ارتقاء دهند(سوتریادو[۴۶] و همکاران،۲۰۰۸). ورزش دیگر یک فعالیت تفننی نیست بلکه به یک نیاز اساسی در کشورها تبدیل گردیده است. فوائد مادی و غیرمادی ورزش را نمی توان نادیده گرفت هم از بابت منافع مادی آنی که برای شرکتهای تجاری صنعتی به دنبال می آورد و هم از بابت منافع درازمدتی همچون افزایش سطح سلامت و تندرستی بهره گیری بهتر از نیروی کار و افزایش اشتغال در بخش های ورزشی و غیرورزشی به دنبال می آورد. لذا لازم هست تا دولتها برای بهره گیری از مزایای درازمدت ورزش آن را یک کالای سرمایه ای به حساب آورده و برای رونق آن بخصوص در بخش همگانی توجه لازم را برای پیشرفت آن مبذول دارند(کارتوکولیس و همکاران[۴۷]،۲۰۰۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بنابراین امروزه اغلب کشور های پیشرفته جهان در برنامه ریزی و سازماندهی ورزش کشور خود با دیگر کشور ها رقابت می کنند و به طور مستمر در حال ارائه برنامه های خلاق برای رشد این ورزش هستند. در اروپا حدود ۴۰۰ میلیون نفر زن و مرد به فعالیت های ورزشی می پردازند که ۲۵ درصد آنان را زنان و ۷۵ درصد را مردان تشکیل می دهند(پریرا و همکاران[۴۸]،۲۰۰۲). تحقیق و بررسی های موشکافانه در خصوص عوامل موثر بر همگانی نمودن ورزش و ایجاد نگرش مثبت به ورزش در کشور آلمان باعث شد تا تعداد افرادی که در سال ۱۹۵۲ در این کشور ورزش می کردند از ۳۲۰۴۰۰۵ نفر یعنی ۷/۶ درصد کل جمعیت کشور، در سال ۲۰۰۰ به ۲۶۸۱۵۷۱۷ نفر یعنی ۵/۲۸ درصد جمعیت آلمان افزایش پیدا کنند(رولند و هادمن[۴۹]،۲۰۰۰). در هنگ کنگ تعداد شرکت کنندگان در ورزش از ۴۰ درصد جمعیت در سال ۱۹۹۵ به ۴۵ درصد در سال ۱۹۹۹رسیده است(ساندرسون و همکاران[۵۰]،۲۰۰۲). توجه دستاندرکاران علوم ورزش دانشگاه های تایلند و بانکوک به ورزش همگانی، موجبات افزایش مشارکت مردم در ورزش همگانی را فراهم آورده است به طوری که در سال ۱۹۹۲ تعدا افراد شرکت کننده در ورزش های همگانی ۳/۵۰ درصد جمعیت تایلند بود اما این رقم در سال ۱۹۹۶ به ۶/۵۷ درصد و در سال ۱۹۹۹ به ۸/۵۸ درصد افزایش یافته است(ساماهیتو[۵۱]،۲۰۰۲). شواهدی از این دست بسیار است که نشان می دهند رشد و توسعه ورزش در سایه تحقیقات علمی و برنامه ریزی های دقیق امکان پذیر می باشد. ورزش نیاز به ارزیابی و تعیین نقاط ضعف و قوت دارد و همچنین باید مشخص شود که چه عواملی می توانند برای پیشرفت ورزش فرصت یا تهدید باشند.
۲.۳.۲. رویکردهای توسعه ورزش
رویکرد جامعه گرا: در این رویکرد تاکید بر این بوده است که جامعه به سوی ورزش روی آورد. افزایش نشاط و سلامت جسم و روان از آن جمله بوده است. این شیوه در میان کشورهای اروپای شمالی و نیز در آمریکای شمالی رواج داشته است. با رواج ورزش در جامعه امکان پرورش و شناسایی استعدادهای نامزد قهرمانی وجود دارد. به طور مثال یکی یکی از رویکردهای محوری توسعه فوتبال در چین، توجه به فوتبال مبتنی بر جامعه و افزایش مشارکت همگانی و گروه های پایه، نوجوانان و جوانان در فوتبال و جهت دهی آنها به سمت تیم های ملی در رده های مختلف است(نادری نسب،۱۳۹۰).
ورزش مبتنی بر نخبگان: در این رویکرد تلاش بر این بوده است که برتوسعه و ارتقای ورزش برگزیدگان و نخبگان تاکید شود. در واقع توسعه در عرصه ورزش قهرمانی محوریت ویژه داشته است. البته در این میان به رواج ورزش در جامعه نیز مساعدت می شده است. در پاره ای منابع، ورزش در بلوک شرق سابق را از این دسته شمرده اند(داسون و دابسون[۵۲]، ۲۰۰۶).
توسعه ورزش به مثابه صنعت(اقتصادی): پس از دهه ۱۹۵۰ و بهره گیری ورزش از رسانه های جمعی به ویژه تلویزیون سبب اقبال بی سابقه جامعه از ورزش شد. در نتیجه ورزش به عنوان کسب و کار، بخشی از جامعه رواج یافت. کسب وکار ورزش نیازمند به مجموعه ای از ملازمات سازمانی، حقوقی و اجرایی بود. در برخی جوامع این ملازمات فراهم شد و ورزش به یک صنعت تبدیل شد. از این رو سهم ورزش در برخی از ملل به حدود ۲ تا ۳ در صد تولید ناخالص ملی رسید. این دستاوردها سبب شدکه برخی کشورها به توسعه ورزش از منظر توسعه یک صنعت می نگرند و از آن به عنوان وسیله ای برای رونق اقتصادی امید دارند(دلویت و تاچ[۵۳]، ۲۰۰۷).
توسعه ورزش به مثابه ابزار تربیت عام: اقبال گسترده همگان از ورزش در جوامع پیشرفته صنعتی موجب شده است که ورزش به مثابه تربیت عام در سال های اخیر بسیار پرطرفدار باشد. برای نمونه، اتحادیه اروپایی بر چنین رویکردی تاکید ویژه دارد. در امریکای شمالی نیز ورزش را دین جامعه مدنی قلمداد کرده اند. چنین پنداری نشان از اهمیت جایگاه تربیتی ورزش در جامعه معاصر دارد.
رویکرد سیاسی: ارتقای ورزش موجب زبانزد شدن نام ملت های پیروز در سطح جهان می شود. سرافرازی و افتخار ملی، یکی از عوامل روحیه بخش در میان ملت هاست و دولت ها برای تحقق آن به ملت ها تعهد دارند. حضور افراد سرشناس سیاسی در ورزش، نشان از اهمیت فوتبال به عنوان یک اهرم سیاسی دارد(نادری نسب و همکاران،۱۳۹۰).
رویکرد علمی: عرصه رقابت جهانی بسیار تنگ است، زیرا دوران روی آوردن به رویکردهای سنتی، موردی، مقطعی و تصادفی دیری است سپری شده و به جای آن رویکردهای علمی، فراگیر، پیوسته و سیستمی رواج یافته است. بدون بهر ه گیری از دستاوردهای علمی، فنون و تجارت متراکم سازمان یافته نمی توان موفق بود(نادری نسب و همکاران،۱۳۹۰).
رویکردهای ترکیبی: در واقعیت همواره ترکیبی ازچهار رویکرد بالا در میان ملل و مناطق جهان رواج می یابد. از این رو مطلوب است که به موارد چهار گانه به عنوان نقطه های مرزی رویکردهای توسعه تربیت بدنی و ورزش نگریسته شود (لطفی،۱۳۹۱).
۲.۳.۲. چالش مشارکت دولت ها در توسعه ورزش
اگرچه تمرکز دولت ها در ورزش نسبتا موضوع تازه ای است، اما نگرانی های ملی، منطقه ای و بین المللی در مورد ورزش، موضوع تازه ای نیست. در واقع، ساختارهای اولیه برای مدیریت سطوح مختلف ورزش دارای ماهیت غیرانتفاعی و غیر دولتی بود. اما با حضور پررنگ دولت ها و مشارکت آنها در سیاستگذاری های ورزش در سطوح مختلف، رویکردهای آنها نسبت به تمرکز بر هر کدام از سطوح (آموزشی، همگانی و نخبه) متفاوت بود. مثلا، کانادا نگرانی های خود را با تمرکز بر ورزش نخبه، قرار گذاشت. از طرف دیگر، دولت های اروپایی متعددی به ترویج و توسعه فرهنگ سلامتی از طریق فعالیت های فیزیکی و ورزش روی آوردند. آنها منابع متعددی را برای ترویج برنامه های ورزش همگانی نسبت به توسعه ورزش نخبه و تربیت ورزشکاران نخبه قرار دادند. در ایران، مشارکت دولت مشارکت غیرمستقیم از طریق وزارت تازه تاسیس ورزش و سازمان تربیت بدنی سابق داشته است و هیچگاه به طور جدی، حمایت خود را از سطوح متعدد ورزش به عمل نیاورده است(عیدی و همکاران،۱۳۹۰).
شکل ۲. ۲ مدل توسعه ورزش و اوقات فراغت
۱.۳.۳.۲. چالش توسعه از پایین به بالا در مقابل توسعه از بالا به پایین
در سیاست از پایین به بالا (شکل ۲-۳) هدف اصلی جلب مشارکت همه مردم و محبوبیت ورزش است. در سیاست از بالا به پایین، روی چند رشته ورزشی برای موفقیت های بین المللی سرمایه گذاری های خاص می شود به این امید که مشارکت ورزشی مردم نیز بیشتر خواهد شد(فارمر[۵۴]،۱۹۹۶)
شکل ۳.۲. مدل توسعه ورزش (از پایین به بالا)
به طور کلی برای اثر احتمالی این سیاست یا توسعه از بالا به پایین(شکل۲-۴)، می توان دو پیش فرض اساسی را مطرح کرد. اول اینکه ورزش سطح بالا (قهرمانی و حرفه ای) سبب توجه رسانه ها و عموم مردم می شود و ورزشکاران و پیروزی آنها نقش یک مدل یا الگو را برای مردم دارد، بنابراین افراد جدیدی جذب باشگاه ها می شوند و رویکرد رقابتی در ورزش های پایه و عمومی نیز، شکل می گیرد. دوم اینکه ورزش نخبه و سطح بالا، می تواند بازدارنده مشارکت عمومی و ورزش همگانی شود، چون شکاف زیادی بین ورزشکاران سطح بالا و ورزشکاران شایسته جدید ایجاد می شود(عیدی و همکاران،۱۳۹۰).
شکل ۴.۲. مدل توسعه ورزش (از بالا یه پایین)
۴.۳.۲. نیاز برای برنامه ریزی توسعه و پیشرفت در ورزش خاص
با تکامل تدریجی پیشرفت ورزش، هولیهان و وایت[۵۵](۲۰۰۲) معتقد است که شمار رو به افزایشی از کتاب ها، گزارشات، تحقیقات، مقاله ها و مدارک در زمینه پیشرفت ورزشی هستند که تایید شده اند و این یکی از شاخه های مدیریت ورزشی است که سزاوار توجه و ملاحظه بیشتری است. ارزش اساسی برنامه های در حال توسعه و در حال مدیریت، سیاستها و سیستم های موجود برای پیشرفت ورزشکاران از طریق روندهایی مثل شهرت بالای موقعیت های توسعه ورزشی برای مثال دفاتر توسعه ورزش نشان داده شد. این روندها نشان دهنده برتری و اولویت در حال تغییر در زمینه ورزش و نیاز به آموزش های سه گانه ای هستند که در دوره های خاصی ارائه می شوند. موقعیتهای بخصوصی مثل موقعیتهای موجود در دفاتر پیشرفت ورزشی برگرفته از لازمه آموزش به متخصصان و کارشناسان ورزشی است و این امر نیاز به توسعه در ورزش را در مفاهیم خاص نشان می دهد(شیبوری و کلت[۵۶]،۲۰۱۱). همانطور که چالیپ[۵۷] (۲۰۰۶) بیان کرد مدیریت در ورزش مثل نظم و قوانین والدین نیست بلکه نظم و قانونی است که بر اثر فاکتورهایی مثل بازاریابی در ورزش، جامعه شناسی ورزشی و پیشرفت ورزشی ایجاد شده است. بنابراین مطالعه مفاهیم خاص توسعه ورزشی دارای ارزش آموزشی می باشد(سوتیریادو[۵۸]،۲۰۱۲). دراین راستا سازمانهای ورزشی ابزاری برای دستیابی به اهداف توسعه ورزشی و فعالیت های مشابه می باشند و در فرایند برنامه ریزی فعالیت دارند. بنابر گفته ها دفاتر توسعه ورزشی(SDO)[59]، طراحان سیاستها و روشها و مدیران ورزشی از اصول و فرآیندهای مدیریت استراتژیک استفاده کردند تا برنامه هایشان را اجرا کنند. بنابراین بخاطر اینکه فرایند استراتژی بسیار پیچیده است و تکنیک مرحله بندی شده برای شکل گیری استراتژی باید از نظر مفهومی مورد بررسی قرار گیرد از اینرو مفاهیم خاص توسعه ورزشی در سازمان ورزشی نیاز به توجه خاصی دارد(سوتیریادو،۲۰۱۰).سازمانهای ورزشی در بسیاری از کشورها با چالش ها و معضلات بیشتری در ارائه برنامه های خاص توسعه ورزش به سازمانهای مادرشان روبرو شده اند تا بتوانند موارد مربوط به تعیین بودجه مالی یا سایر حمایت های دولتی را مشخص کنند. این شرایط نیاز به بررسی های خاص ورزشی و شکل گیری برنامه های توسعه ورزش را بیشتر می کند. اخیرا در شناخت این دسته از نیازهای خاص مفاهیم مدیران ورزشی و SDO شروع به استفاده از فرآیندهای برنامه ریزی خاص ورزش کردند(سوتیریادو،۲۰۱۲).
این تلاشها و تلاشهای قبلی باعث ایجاد چارچوب های غیر تجربی به شکل زیر شده است:
هرم توسعه ورزشی: یک مدل ثابت با مشارکت انبوه در زیر و مشارکت افراد ماهر در راس هرم.
مدل متوالی و زنجیروار توسعه ورزش: که از طریق هرم همراه با ۴ سطح نشان داده شد: پایه ریزی و فونداسیون در بخش زیر نشان دهنده سطح اصلی عملکرد و مهارت می باشد، مشارکت برای سرگرمی، لذت، سلامت و تناسب اندام، عملکرد در باشگاه ها در سطوح منطقه ای و کشوری و نیز عالی بودن در ورزش، براساس معیارهای بین المللی و داخلی
مدل بلند مدت توسعه ورزشکاران: یک مدل وابسته به علوم ورزشی و مربی گری است که بسته به نوع ورزش شامل ۶ سطح آموزشی می باشد: بخش اساسی (FUN) از یادگیری تا آموزش، از آموزش دادن تا آموزش گرفتن، از آموزش تا رقابت، از آموزش تا برنده شدن، بازنشستگی و حفظ کردن موقعیت(سوتیریادو،۲۰۱۲).
این چارچوب ها با اینکه مشهور هستند، بخاطر عدم اعتبار ساختاری شان بطور گسترده ای مورد انتقاد قرار گرفته اند زیرا بطور غیر تجربی بدست آمدند(شیبوری و کلت،۲۰۱۱). بنابراین بخاطر اینکه آنها از چارچوب های وابسته به علوم ورزشی هستند برای مربیان و کارشناسان ورزشی بسیار سودمندتر از سیاستمداران و SDO هایی هستند که وظیفه شان طرح ریزی برنامه هایی برای توسعه ورزشی می باشد. اساسا برنامه ریزی توسعه ورزش نیاز به چارچوب های وابسته به سازمان می باشد(سوتیریادو،۲۰۱۲). دراین راستا سوتریادو و همکارانش[۶۰](۲۰۰۸) ۴ سال را برای بررسی بر روی ۳۵ ورزش سپری کردند تا میزان جذابیت[۶۱]، حفظ[۶۲] و حرکت آن را و نیز تقویت مدل های شرکت کنندگان ورزشی را توسعه دهند(شکل ۲-۶). یکی از نقاط قوت این تحقیق موردی این است که از این مدل خاص توسعه ورزش و مدلی که تجربی است برای مطالعه بر روی برنامه ریزی توسعه ورزشی استفاده می کند. در این تحقیق موردی اهداف مدنظر از طریق ترکیب کردن مفاهیم اصلی مدیریت استراتژیک برنامه ریزی با مدل ARTN، بدست می آیند. این ترکیب قانونمند و مفهومی در شکل(۵.۲) در فرایند برنامه ریزی توسعه ورزشی(SDP)[63] نشان داده شد.
جذابیت[۶۴] فرآیندی است که استراتژیهای توسعه ورزش از طریق آن شرکت کنندگان جدید را به سمت سازمانهای ورزشی سوق می دهند. فرایند ایجاد جذابیت دارای ۲ هدف می باشد: برای افزایش آگاهی، مشارکت و عضویت کل شرکت کنندگان و تقویت کردن شمار زیادی از شرکت کنندگان جوان.
حفظ و حرکت[۶۵] فرآیندی است که سیاستها، استراتیها و برنامه ها از طریق آن اجرا می شوند تا (الف) تجربیات یکسانی برای شرکت کنندگان موجود ارائه دهند. (ب) فرصتهایی را برای آن دسته از شرکت کنندگانی که تمایل و توانایی زیادی برای رسیدن به سطوح بالاتری در مشارکت را دارند و می خواهند به استاندارهای بالاتری برسند ارائه می دهند.
مرحله تقویت کردن[۶۶]. فرآیندی است که از طریق آن برنامه ها و ورزش های خاص مورد بررسی قرار می گیرند تا این افراد را قادر سازند به درجه عالی در سطح داخلی و بین المللی برسند. هدف اصلی آن کمک به حرفه ای ترین شرکت کنندگانی است که در حوادث بین المللی موفق شدند و هدف دیگرش حفظ و پایداری فرهنگ موفقیت می باشد.
موفقیت ARTN به ۳ چیز بستگی دارد:(الف) سرمایه های بدست آمده از انواع سرمایه گذاران پیشرفت ورزشی(ب) بازده های بدست آمده مثل استراتژی ها، سیاست ها، رقابت ها، تسهیلات و برنامه های توسعه که به منظور نیاز هر یک از فرآیندهای ARTN بررسی شده اند. (ج) بازده هایی مثل مسیرهای توسعه ورزشی که شرکت کنندگان از یک سطح مشارکت تا سطح مشارکت دیگری از آن استفاده می کنند. بنابراین SDOS باید دقیقا هز یک از این فرآیندها و ویژگی های سرمایه داده شده، بازده و نتایج نهایی را مورد بازبینی قرار دهد تا آنها را با برنامه ریزی های صورت گرفته از سوی تک تک سازمانهای ورزشی وفق دهد(سوتریادو همکارانش،۲۰۰۸).
شکل۵.۲. فرایند برنامه ریزی توسعه ورزش
شکل ۶.۲. فرایند توسعه ورزش خاص
۱.۵.۳.۲. مدل اندیشه های هرمی[۶۷]
یک بنیان گسترده از مشارکت مهارت های اساسی با سطوح بسیار بالاتری از عملکرد که توسط کمتری از افراد بکار برده شد. کیرک و جورلی(۲۰۰۲)[۶۸] معتقدند که مدل هرمی توسعه ورزش به خوبی جای گرفته و برای بسیاری از افراد کاملا شناخته شده است. در گزارشات فیشر و بورمز[۶۹](۱۹۹۰) سیستم هرمی شکل توسعه به نفع اکثر کشورها می باشد. هولیهان[۷۰](۲۰۰۰) گزارش کرد که نسخه های این هرم، تعیین کننده ویژگی بسیاری از وضعیت های روش های توسعه ورزش در انگلیس هستند.کیرک و همکارانش گفته اند که تاثیرات می تواند در بسیاری از مدل های توسعه ورزشهای بین المللی دیده شود و این فرضیات که تایید کننده مدل هرمی هستند بطور مداوم تاثیرات قدرتمندی بر روی اندیشیدن راجع به مشارکت و توسعه ورزش ها اعم از ورزش های پایه و همگانی و قهرمانی و توسعه ورزش در سیاستهای ورزش می گذارند.
۷.۲. مدل هرمی توسعه ورزش
ازینرو بیلی(۲۰۰۵)، ۳ شکل اساسی را در اندیشه های هرمی بیان نمود:
مساله پیش بینی[۷۱]
مدل های هرمی، پیشرفت موفقیت آمیزی را از یک سطح تا سطح بعدی تصور می کنند که یکی از نشانه های توانایی نهایی و پدیدار شده می باشد در حالیکه در اکثر موارد این مطلب درست نیست. ابوت و همکاران[۷۲](۲۰۰۲)، دامنه گسترده ای از مدارک را ارائه داد که بطور موثر میزان اطمینان در توجه به ورزش های حرفه ای را بویژه در طول دوران کودکی را کاهش می دهد.
مساله مشارکت[۷۳]:
در مدل های هرمی بنظر می رسد که انتخاب سطوح پیشرفته بالاتر در سیستم به میزان شایستگی آن بستگی دارد، در حالیکه بطور عملی، مشارکت از طریق میزبانی عوامل محیطی و فیزیولوژیکی تنظیم می شود مثل توانایی برای توسعه در ورزش در وهله اول. این مساله برای تمامی مفاهیم پیشرفت در توسعه صدق می کند مثلا در [۷۴]PRE، [۷۵]ERE و [۷۶]PPW. برای مثال به نقش خانواده در عملکرد ورزشهای سطح بالا توجه کنید. جدا از اینکه خانواده به عنوان یک متغیر کلیدی در توسعه می باشد. ما باید فاکتورهای دیگری مثل قابلیت دستیابی، کیفیت مربی گری و تسهیلات، دستیابی بودجه و انتخاب ورزش را نیز مد نظر قرار دهیم. از آنجائیکه بازیکنان جوان می توانند تا حد زیادی مسئول ویژگی و کیفیت خانواده هایشان، مدارس، شهرها و … باشند. اما عادلانه بنظر می رسد که بگوییم موفقیت ورزشی آنها از طریق شانس های اتفاقی تنظیم می شود، البته بدون در نظر گرفتن توانایی هایشان در ورزش.(بیلی، ۲۰۰۷)
مساله توانایی و قدرت[۷۷]:
در این مدل ها از آن برای امتیازاتی استفاده می کنند بطوریکه عملکرد اخیر در حیطه ورزشی، توانایی بازیکنان را نشان می دهد، در حالیکه دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد این مساله درست است. بعضی ها ماهیت نامعلوم مراحل ارزیابی های افراد با استعداد در بطور برجسته نشان می دهند. در آنجا بازیکنان در می یابند که به دلایل نسبتا اجباری از سیستم حذف شده اند . یکی از نمونه های بارز این اجبار،تاثیر سن بر روی عملکرد ورزش می باشد. آنهاییکه بخاطر داشتن چند ماه اضافه تر در توسعه و پیشرفت، سود بیشتری بردند احتمالا به عنوان افراد مستعدتر شناخته شدند و در سطح بعدی هرم پیشرفت بیشتری می کنند. در آنجا از آنها انتظار می رود تا مربی بیشتر بر روی آنها تمرکز کند، با معیارهای بالاتری از بازی ها ی تیمی و موقعیت های بهتر بازی کنند، با هم رقابت داشته باشند و بیشتر آموزش داده شوند(بیلی و همکارانش،۲۰۱۰).
۲.۵.۳.۲. مدل Balyi در رابطه با توسعه بلند مدت قهرمانان (ورزشکاران) [۷۸](LTA D)
LTAD از موثرترین مدل توسعه شرکت کنندگان در انگلیس در سال های اخیر بوده است. از تمامی افراد مهم و کلیدی برای ورزش خواسته شد تا نسخه LTAD را بپذیرند و آن را در بین سایر اعضایش رواج دهند.استافورد[۷۹](۲۰۰۵) هدف اصلی مدل را تصدیق کرد تا بتواند شمار بیشتری از عملکردها را که قادر به دستیابی به بالاترین سطح هستند را بوجود آورد اما بنابر بعضی ادعاها، سکویی را برای مربیان و شرکت کنندگان در هر سطحی ارائه می دهد تا توانایی هایش را به حد کمال برساند و در ورزش نقش اساسی داشته باشد. بیلی[۸۰] (۲۰۰۱) بیان نمود برای مهارت در کسب یک رشته حداقل باید ۱۰ سال تلاش کرد و این روشی از معرفی و توجیه مدلش می باشد. پیشرفت بلند مدت، بنیانی برای شناسایی و بهتر کردن توانایی هاست. این پیشرفت برحسب مجموعه ای از مراحل، مفهومی شده است که بازیکنان این مراحل را سپری می کنند و ماهیت و زمان بندی دقیق این مراحل از طریق نوع ورزش مد نظر تعیین می شود. بیلی اختلافات و تمایزاتی را بین ورزش های تخصصی در دوره های اولیه و نهایی ایجاد کرد. ورزش های تخصصی اولیه و پایه آن دسته از ورزش هایی است که بازیکنانش را ملزم می کند تا کارشان را با آموزش بخصوص و جدی از سن نسبتا کم مثل ژیمناستیک، شیرجه زدن و تنیس روی میز شروع کنند. ورزش های تخصصی نهایی شامل تمامی ورزش های دیگر می باشد. در مدل بیلی، یک مدل کلی تر با تاکید در مراحل اولیه در زمینه مهارت های اساسی حرکت، شرح داده شد. در جدول زیر مراحل LTAD و پیشرفتهای صورت گرفته برای ورزشهای تخصصی اولیه و نهایی، مطرح شد.
جدول ۱.۲. مراحل LTAD (استافورد،۲۰۰۵)
Late Specialisation( تخصص آخر) | Early Specialisation( تخصص اولیه) |
FUNdamental (مهارت های اساسی) | FUNdamental(مهارت های اساسی) |