فرضیات تحقیق:
- روحیه مشارکتجویی و مشارکت پذیری بر توانمندسازی نیروی انسانی تأثیر دارد.
- آموزشهای مستمر بر توانمندسازی نیروی انسانی تأثیر دارد.
- مسئولیتپذیری بر توانمندسازی نیروی انسانی تأثیر دارد.
- شایستهسالاری بر توانمندسازی نیروی انسانی تأثیر دارد.
- مدیریت کیفیت بر توانمندسازی نیروی انسانی تأثیر دارد.
- اطلاع رسانی و ارتباطات بر توانمندسازی نیروی انسانی تأثیر دارد.
- رهبری فرهمند بر توانمندسازی نیروی انسانی تأثیر دارد.
نتبجهگیری:
این تحقیق توصیفی پیمایشی با هدف بررسی نقش و میزان اثرگذاری عوامل مختلف در توانمندسازی نیروی انسانی در وزارت جهاد کشاورزی انجام شده است. در این تحقیق از طریق سنجش تأثیر عواملی از قبیل روحیه مشارکتجویی و مشارکتپذیری، آموزشهای مستمر، مسئولیتپذیری، شایستهسالاری، مدیریت کیفیت و اطلاعرسانی و ارتباطات و رهبری فرهمند بر توانمندسازی نیروی انسانی صورت گرفته است و تلاش برای پیادهسازی روشهای توانمندسازی نیروی انسانی در وزارت جهاد کشاورزی است. در این پژوهش سعی محقق بر آن است تا دریابد چه عواملی بر توانمندسازی نیروی انسانی مؤثر است و تا چه اندازه در تواناسازی آنها نقش دارند. در این تحقیق پژوهشگر با بهره گرفتن از نظریات دانشمندان علم مدیریت عوامل چهارگانهای را مطرح میکند و هر یک از عوامل را در قالب یک فرضیه به بوته آزمون گذاشت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد که تمام فرضیات تحقیق به اثبات رسیده است و از میان عوامل مذکور، مشارکت بیشترین اهمیت را دارا میباشد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
پ) عنوان: “بررسی میزان توانمندسازی نیروی انسانی در کارکنان بانک رفاه“
محقق: محمد وکیلی استاد راهنما: جعفر مومنی
دانشگاه تهران- ۱۳۸۳
پرسشهای تحقیق:
۱ـ میزان توانمندسازی کارکنان بانک رفاه چقدر است؟
۲ـ عوامل مؤثر بر توانمندسازی کارکنان کدامند؟
محقق با بررسی بر روی سه بعد رفتاری، مدیریتی و ساختاری به پرسش اول پاسخ داده است و پرسش دوم را نیز با مشخص کردن عوامل مؤثر بر توانمندسازی و تعیین ترتیب و تقدم در عوامل پاسخ داده است.
فرضیات تحقیق:
- فرضیه آماری اول فرعی: کارکنان بانک رفاه از بعد رفتاری توانمند هستند.
- فرضیه آماری دوم فرعی: در بانک رفاه عوامل مؤثر بر توانمندسازی در بُعد مدیریتی قرار دارند.
- فرضیه آماری سوم فرعی: کارکنان بانک رفاه از بعد ساختاری توانمند هستند.
- فرضیه آماری چهارم فرعی: سه عامل عمده ۱ـ شرایط محیط کار و وظایف مدیران ۲ـ ویژگیهای شغل ۳ـ مشارکت و آزادی عمل توأم با مسئولیتپذیری به ترتیب مطرح شده و اولویتبندی شدهاند.
نتیجهگیری:
نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به جزء فرضیه آماری دوم فرعی، بقیه فرضیات آماری تأیید شده است.
ت) عنوان: “ارزیابی راههای توانمندسازی کارکنان دانشگاه بیرجند”
محقق: محمد وکیلی استاد راهنما: حسین محمدی
دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران- ۱۳۸۰
فرضیات تحقیق:
چهار فرضیه اصلی عبارتند از:
- واگذاری اختیارات به صورت روشن وواضح شرایط توانمندسازی کارکنا ن را فراهم میآورد.
- پاداش مبتنی بر عملکرد، به تقویت فرایند توانمندسازی کمک میکند.
- غنیسازی شغلی موجبات به فعل رسیدن ظرفیتها و تواناییهای بالقوه افراد را فراهم میآورد.
- مدیریت مشارکتی فرایند توانمندسازی را تسهیل میکند.
- برقراری سیستم پیشنهادها، گامی مؤثر در جهت فرایند توانمندسازی محسوب میشود.
- تشکیل تیمهای کاری میتواند نقش مؤثری در فرایند توانمندسازی کارکنان ایفا کند.
نتیجهگیری:
تحقیق مذکور شامل چهار فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی مربوط به فرضیه چهارم میباشد که در آنها تأثیر نقش متغیرهای مستقل (راههای توانمندسازی) بر ابعاد چهارگانه توانمندسازی مورد سنجش قرار گرفته بود. همان گونه که نتایج به دست آمده تشریح شد، نقشهای ذکر شده در تمامی فرضیههای اصلی را مورد تأیید قرار دادند. اما در بین فرضیههای فرعی، فرضیه مربوط به تیمهای کاری، بنا به پارهای دلائل مورد تأیید قرار نگرفت. شاید با شکلگیری تیمهای کاری و ظهور عینی نتایج مثبت آنها، دیدگاه کارکنان نسبت به این موضوع تغییر یابد.
از طرف دیگر، ابعاد چهارگانه فوق از اهمیت یکسانی در فرایند توانمندسازی برخوردار نیستند. نتایجی که در این زمینه به دست آمد، نشان داد که به اعتقاد کارکنان احساس مؤثر بودن نسبت به سایر ابعاد از اهمیت بیشتری برخوردار است. با توجه به آنکه از بین متغیرهای مستقل، تأثیر مدیریت مشارکتی بر این بعد بیش از سایر متغیرهاست، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مدیریت مشارکتی مهمترین گام به عنوان تسهیل کننده، فرایند توانمندسازی به شمار میآید.
ث) عنوان: “بررسی ابعاد فرهنگ سازمانی براساس مدل دنیسون از نظر هیات علمی دانشگاه فردوسی“
محققین: دکتر فریبرز رحیمنیا و مسعود علیزاده
دانشگاه فردوسی مشهد- ۱۳۸۹
فرضیات تحقیق:
- سازگاری از ابعاد فرهنگ سازمانی، در سطح مطلوبی است.
- انطباق از ابعاد فرهنگ سازمانی، در سطح مطلوبی است.
- توانمندسازی از ابعاد فرهنگ سازمانی، در سطح مطلوبی است.