۲۵۸- «روز» فاعل «نبیند» است.
۲۶۰- همانطور که حلقه در بیرون است و از درون خبر ندارد.
۲۶۲- مرسوم بوده وقت تشنگی برای تسکین، عقیق در دهن می گذاشتند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲۶۳- سرایت: گذشتن از چیزی و منتقل شدن به چیز دیگر. (فرهنگ فارسی معین)
زهر چشم: نگاه خشم آلود.
وجه شباهت بین پوست و بادام از آنجاست که وقتی کسی مسموم می شود، پوستش به مانند بادام سبز رنگ( کبود) می شود، زیبایی و لطافت تشبیه مضمر چشم محبوب به بادام نیز کاملاً مشهود است.
۲۶۴- زیبایی بیت در این است که کمر معشوق را از شدّت و نهایت باریکی به عدم ( هیچ ) تشبیه می کند.
۲۶۵- پهلو دزدیدن: خویشتن را بازداشتن از چیزی به نهجی که کسی بر آن مطّلع نشود. (غیاث ) (آنندراج)
به غیر از تکیه ام کز سیم و زردزدیده پهلو را غنی ، از پهلوی من هر تهیدستی توانگر شد
(غنی)
به دلیل اینکه از طغیان سیل، پل خراب می شود امّا کشتی محفوظ و در امان می ماند.
۲۶۷- وجه: روی، چهره .
کلمه «وجه» با «رنگ» و کلمه «شکست» با «سنگ دلی» تناسب دارد.
۲۶۸- میل در چشم کشیدن: کنایه از نابینا ساختن.
۲۶۹-« گل آتشین »که گل سوری نام دارد، گلاب از آن به دست می آید.
۲۷۰- پرده دریدن به معنای نهایت خشمگینی و غضبناکی است.
دندان بخیه همان رشته ( نخ ) پنهانی بخیه است.
مفهوم بیت : پوشیدگی و پنهان کردن راز عشق رسوایم نمود.
این بیت از لطافت معنا و تناسب کلمات برخوردار است.
۲۷۱- قوس قزح: کمان رنگین که در هوا ظاهر شود و آن را کمان رستم و کمان شیطان گویند و آن را قوس قزح برای این گویند که قزح مأخوذ است از قزحه به ضم یعنی راه سرخ و سبز و زرد یا آنکه بلند است مأخوذ از قزح به معنی ارتفاع یا منسوب است به ملک موکّل بابر یا منسوب است به پادشاهی از پادشاهان عجم . (فرهنگ نظام ) (از منتخب اللغه(
« به گردون کشیدن»، نمایانگر غرور است.
پریدن یا تغییر رنگ دادن، هر دو در رنگین کمان وجود دارد. (ایهام)
معنی بیت: رنگین کمان ابروی محبوب را دیده است و رنگش پریده است یا تغییر کرده است.
۲۷۲- مصرعی به مصرع دیگر رسیده است؛ یعنی ،چسبیده است، متصل شده است.
۲۷۴- گل در این بیت به معنای بیماریی است که از داغ و غم به وجود می آید و باعث نابینایی و کوری چشم می شود.
از دیده افتادن به کنایه؛ یعنی، در چشم کسی خوار و حقیر شدن.
در این بیت هم در معنای کنایی و هم در معنای حقیقی «گل» که یک نوع بیماری است، قابل توجّه است.
۲۷۵- به خواب ندیدن : کنایه از بسیار نادر و نایاب بودن.
۲۷۶- فتنه به زیر سر داشتن : کنایه از فتنه انگیز بودن، ایجاد کننده آشوب و اختلاف و جنگ بودن.
۲۷۷- مفهوم بیت : هرکه ادّعای جان بخشی نماید، احمق است.
کلمات « خر » ، « مسیحا » و « جان پروری » با هم تناسب دارند.
۲۷۹- ساغر: آوند شراب که آن را ساتگی و ساتگین و ساتگینی نیز گویند. (شرفنامه منیری ). پیاله شراب . (جهانگیری ) (برهان ) || می . شراب . باده. || نزد صوفیه به معنی چیزی که در وی مشاهده انوار غیبی و ادراک معانی کنند. و به معنی دل عارف هم آمده و گاهی از او سکر و شوق مراد دارند. (کشاف اصطلاحات الفنون ). ( دهخدا، ۱۳۸۵: ۱۶۰۶)، (برهان، ۱۳۶۲: ۱۰۵۴)
در شعرغنی:
بر لب خمیازه کشم در خمار | بخیه اگر هست خط ساغر است |
- خط ساغر ؛ خطی که از شراب در پیاله پدیدار می شود . هریک از هفت خط جام .
بیا ساقی شبستان مرا امشب منوّر کن | ز روزن تا درآید آفتابم می به ساغر کن |