ﺑﻪ ﻋﻠﺖ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن در ﻣﯽ ﯾﺎﺑﻨﺪ ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺧﺪﻣﺎت ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﻢ راﺳﺘﺎ ﺑﺎ ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺸﺨﺺ آن ﻫﺎﺳﺖ .
ﮐﺎﻫﺶ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎی اداری - ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ و ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻫﺎی ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻓﺮوش :
زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﺗﺨﺼﺼﯽ ﮔﺸﺘﻪ و دارای اﻃﻼﻋﺎت ﺧﻮﺑﯽ درﺑﺎره ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻫﺪف ﺧﻮد ﺷﻮﻧﺪ ، اﯾﻦ اﻣﺮ واﻗﻊ ﻣﯽ ﺷﻮد . از اﯾﻦ رو از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺧﻮد ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﻫﯿﭻ ﺗﻼﺷﯽ از آن ﻫﺎ ﺑﺎﻋﺚ اﺗﻼف زﻣﺎن ﯾﺎ وﺟﻮه ﻧﻤﯽ ﺷﻮد . (اﻟﻬﯽ و ﺣﯿﺪری ، ۱۳۸۷).
اﻫﺪاف CRM از دیدگاه ﻧﻮل
ﻧﻮل (۲۰۰۰) ﺑﯿﺎن داﺷﺖ ﮐﻪ ﮐﻠﯿﺪ CRM ، ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن اﯾﺠﺎد ارزش ﮐﺮده ، ﺳﭙﺲ اراﺋﻪ آن ﻫﺎﺳﺖ . در اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه در ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن دارای ﻧﮕﺮش ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺑﻪ ارزش ﻫﺴﺘﻨﺪ ،روش ﻫﺎی ﺑﺴﯿﺎری ﺑﺮای ارﺿﺎی ﻫﺮ ﮐﺪام از آن ﻫﺎ وﺟﻮد دارد . ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﻫﺪاف CRM ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از :
ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ارزش ﻫﺎی ﺧﺎص ﻫﺮ ﺑﺨﺶ از ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن
درک اﻫﻤﯿﺖ ﻧﺴﺒﯽ آن ﻧﯿﺎزﻫﺎ ﺑﺮای ﻫﺮ ﺑﺨﺶ ﻣﺸﺘﺮی
ﺗﻌﯿﯿﻦ اﯾﻦ ﮐﻪ آﯾﺎ اراﺋﻪ ﭼﻨﯿﻦ ارزش ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ای ﻣﺜﺒﺖ اﺛﺮ ﮔﺬار ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد ﯾﺎ ﺧﯿﺮ.
ارﺗﺒﺎط دادن و اراﺋﻪ ارزش ﻫﺎی ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﻫﺮ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ای ﮐﻪ آن ﻫﺎ ﺑﺨﻮاﻫﻨﺪ اﻃﻼﻋﺎت را درﯾﺎﻓﺖ ﮐﻨﻨﺪ.
اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻧﺘﺎﯾﺞ و اﺛﺒﺎت ﺑﺎزده ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری (اﻟﻬﯽ و ﺣﯿﺪری،۱۳۸۷).
۲-۱۲- ﻣﺸﺨﺼﻪ ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی
ﺑﻪ ﻃﻮر اﺳﺎﺳﯽ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ۴ ﻣﺸﺨﺼﻪ دارد :
ﻣﺸﺨﺼﻪ اول اﺗﻮﻣﺎﺳﯿﻮن ﻧﯿﺮوی ﻓﺮوش ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ، ﻣﺸﺘﺮی ﻣﻮﺟﻮد ، ﻃﺮز رﻓﺘﺎر ، اﻃﻼﻋﺎت رﻗﺒﺎ و ﻣﺤﺼﻮل ﻫﻤﻪ در ﭘﺎﯾﮕﺎه داده ﻣﺮﮐﺰی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﺮای ﺑﺎزﯾﺎﻓﺖ ﻧﯿﺮوی ﻓﺮوش ذﺧﯿﺮه ﮔﺮدﯾﺪه، ﻓﺮاﯾﻨﺪ ﻓﺮوش ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﯾﮏ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﺎرﺑﺮدی ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺳﻔﺎرش دﻫﯽ و ﭘﯿﮕﯿﺮی ﺳﻔﺎرش دﻫﯽ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ اﻧﺠﺎم ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺳﯿﮑﻞ ﻓﺮوش ﻫﺮ ﻣﺸﺘﺮی ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻧﻈﺎرت و ﭘﯿﮕﯿﺮی ﮔﺮدد.
دوﻣﯿﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﺧﺪﻣﺖ رﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی و ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ . ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻧﺮخ ﺗﺮک ﺳﺎزﻣﺎن را ﺑﺎ ﻋﻤﻠﮑﺮدﻫﺎی ﭘﯿﮕﯿﺮی ، ﻧﻈﺎرت و اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﭘﺎﺳﺦ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻬﺒﻮد ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ . ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻫﺮ درﺧﻮاﺳﺖ را ﺑﻪ ﮐﺎرﺷﻨﺎس ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺨﺼﯿﺺ ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ اﯾﻦ ﮐﻪ درﺧﻮاﺳﺖ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺸﺘﺮی ذﮐﺮ ﺷﺪ ، ﺑﺮآورده ﻧﻤﺎﯾﺪ .ﻣﺸﮑﻼت ﻣﺸﺘﺮی ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺼﻮرت ﻣﻮﺛﺮ ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ ﻣﺸﺘﺮی ﺣﻞ ﮔﺮدد.
ﺳﻮﻣﯿﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻓﯿﻠﺪ ﺳﺮوﯾﺲ دﻫﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ . ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی، ﮐﺎرﻣﻨﺪان در اﻗﺼﯽ ﻧﻘﺎط ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺳﺮﯾﻌﺎً و ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﺎرآﻣﺪ ﺑﺎ ﺷﺨﺺ ﺳﺮوﯾﺲ دﻫﻨﺪه ﻣﺸﺘﺮی ﺟﻬﺖ ﺑﺮآورد ﺗﻮﻗﻌﺎت ﺷﺨﺼﯽ ﻣﺸﺘﺮی ارﺗﺒﺎط ﺑﺮﻗﺮار ﻧﻤﺎﯾﺪ .در ﺧﻮاﺳﺖ ﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮی ﺟﻬﺖ اﻃﻤﯿﻨﺎن
از ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺳﺮوﯾﺲ ﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮی ﺛﺒﺖ ﮔﺮدﯾﺪه ، ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪه ، ﻧﻈﺎرت ﺷﺪه و ﮐﭙﯽ ﺑﺮداری ﻣﯽ ﺷﻮد .ﺳﺮﯾﻌﺎً ﺑﺮای
ﺣﻞ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﻣﻬﻨﺪﺳﯿﻦ ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﻣﺎﻫﺮ ﺗﺨﺼﯿﺺ داده ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺑﺮای ﺗﺨﺼﯿﺺ دادن ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﻣﻬﺎرت ﻫﺎ ، دردﺳﺘﺮس ﺑﻮدن ، ﻣﯿﺰان ﮐﺎر ، ﻣﮑﺎن ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ، اﺑﺰارﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ دﺳﺘﺮس ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد.
ﭼﻬﺎرﻣﯿﻦ ﻣﺸﺨﺼﻪ اﺗﻮﻣﺎﺳﯿﻮن ﺑﺎزار ﯾﺎﺑﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ . ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪ روز ﻋﺎدت ﻫﺎی ﺧﺮﯾﺪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن را ﻓﺮاﻫﻢ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﺑﺎزار ﯾﺎﺑﯽ ﻣﻮﺛﺮﺗﺮی ﺟﻬﺖ ﻓﺮوش ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻣﻮﺟﻮد و ﺟﺬب ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺟﺪﯾﺪ اراﺋﻪ ﻧﻤﺎﯾﺪ (ﻣﻮﺳﻮی و رﺿﺎﺋﯿﺎن ، ۱۳۸۶).
۲-۱۳- اﻧﻮاع ﻓﻨﺎوری ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی
ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﭼﻨﺪﯾﻦ اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺷﺪه اﻧﺪ ﮐﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ، ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﻣﺸﺘﺮک. ( ﻣﺎﯾﻨﺎ و آﯾﻨﻮ، ۲۰۰۵)
۲-۱۳-۱- ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ :
ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﮐﺎرﺑﺮدی ﻣﺸﺘﺮی ﻣﺤﻮر CRM ﻣﺜﻞ ﻓﺮوش ﺧﻮدﮐﺎر ، ﺑﺎزار ﯾﺎﺑﯽ ﺧﻮدﮐﺎر و ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی اﻃﻼق ﻣﯽ ﺷﻮد . ﺑﺎ ﮔﺴﺘﺮش ﺳﺮﯾﻊ اﯾﻨﺘﺮﻧﺖ و ﻓﻨﺎوری ارﺗﺒﺎﻃﺎت ،CRM ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﺑﻪ دو ﮔﻮﻧﻪ e CRM و m CRM ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ .
ﻣؤﻟﻔﻪ دﯾﮕﺮ CRM ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺳﺎزی ﻣﻮﺳﺴﻪ EAI اﺳﺖ . e CRM ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن اﯾﻦ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ را ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ از ﻣﺸﺘﺮﯾﺎﻧﺶ از ﻃﺮﯾﻖ وب ﻣﺮاﻗﺒﺖ ﮐﺮده و ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺻﻮرت online ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺣﺴﺎب ﺧﻮدﺷﺎن ﺑﺮﺳﻨﺪ. ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ e CRM ﺑﺎ ﮐﺴﺐ و ﮐﺎر اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ ﻫﻤﺮاه ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﺐ و ﮐﺎر ﺳﻨﺘﯽ را از ﺗﻮﻟﯿﺪ اﻧﺒﻮه ﺑﻪ ﺳﻔﺎرﺷﯽ ﺳﺎزی اﻧﺒﻮه ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ e CRM ﺷﯿﻮه آﯾﻨﺪه CRM اﺳﺖ . ﮔﻮﻧﻪ دﯾﮕﺮ از CRM ﮐﻪ ﺑﺎ اﺑﺰار ﻫﺎی ﺑﯽ ﺳﯿﻢ ﻗﺎدر ﺑﻪ ﮐﺎر اﺳﺖ ،ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮﻣﻮﺑﺎﯾﻞ m CRM ﻧﺎﻣﯿﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد. ﻫﺪف m CRM اﯾﺠﺎد ﺗﻌﺎﻣﻼت دو ﻃﺮﻓﻪ و ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺑﯿﻦ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن و ﻣﻮﺳﺴﺎت در ﻫﺮ ﻣﮑﺎﻧﯽ اﺳﺖ ( اﻟﻬﯽ و ﺣﯿﺪری ، ۱۳۸۷).
ﺑﺮرﺳﯽ ﮔﺴﺘﺮده ای ﮐﻪ ﺟﺪﯾﺪاً ﺗﻮﺳﻂ ﮔﯿﮕﺎ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ ، ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ۷۰ درﺻﺪ از
ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ در اﺟﺮای ﭘﺮوژه ﻫﺎﯾﺸﺎن ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺧﻮرد (ﻣﻬﺪوی ﻧﯿﺎ و ﻗﺪرت ﭘﻮر ، ۱۳۸۴).
ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮔﺮوه ﻣﺸﺎوره ﻣﺘﺎ دﻟﯿﻞ ﻋﻤﺪه ﺷﮑﺴﺖ ﭘﺮوژه ﻫﺎی CRM ﻋﺪم ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺷﺪن آن ﺑﺎ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪه ﻗﺪﯾﻤﯽ اﺳﺖ ( اﻟﻬﯽ و ﺣﯿﺪری ، ۱۳۸۷). در ﺑﺴﯿﺎری از ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﭘﺎﯾﮕﺎه ﻫﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ و ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﺧﺪﻣﺎت ﻣﺸﺘﺮی ﺑﺴﯿﺎری وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻣﺘﺼﻞ ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ.ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی CRM در ﺟﺴﺘﺠﻮی اﺗﺼﺎل اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ (وﻧﻮس و ﻣﺪدی ﯾﮑﺘﺎ ، ۱۳۸۴ ). ﯾﮑﯽ از ﻧﺮم اﻓﺰارﻫﺎی ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ اﺛﺮ ﺑﺨﺶ در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺳﺎزی ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﮐﺎرﺑﺮدی ﻣﻮﺳﺴﺎت EAI ﻧﺎم دارد ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﯿﺎن اﺑﺰاری ﺑﯿﻦ CRM و ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎی ﺑﻪ ﺟﺎی ﻣﺎﻧﺪه ﻗﺒﻠﯽ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ (اﻟﻬﯽ و ﺣﯿﺪری ، ۱۳۸۷).
۲-۱۳-۲- ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ :
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی CRM ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ،ﮐﺎرآﻣﺪ و ﻣﻮﺛﺮ داده ﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﻓﺮاﻫﻢ آوردن اﻣﮑﺎن ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮان ﺳﺮوﮐﺎر دارد . ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻓﻨﺎوری اﻃﻼﻋﺎت و ﮐﺴﺐ و ﮐﺎرﻫﺎی اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ، داده ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی روز ﺑﻪ روز ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮ روی ﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ . ﺑﺮای ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﻬﺘﺮ اﯾﻦ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎ ،CRM ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﻣﺴﺘﻠﺰم درﯾﺎﻓﺖ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻧﯽ از ﻓﻨﺎوری ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﭘﺮدازش داده ﻫﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ وﺟﻪ اﺳﺖ .از ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎی CRM ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ، اﻧﺒﺎر داده ﻫﺎﺳﺖ . اﻧﺒﺎر داده ﻫﺎ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ از ﻓﻨﺎوری ﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺪف آن ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺳﺎزی ﻣﻮﺛﺮ ﭘﺎﯾﮕﺎه ﻫﺎی داده ای ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ در ﻣﺤﯿﻄﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ اﺳﺘﻔﺎده اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ از داده ﻫﺎ را اﻣﮑﺎن ﭘﺬﯾﺮ ﻣﯽ ﺳﺎزد (اﻟﻬﯽ و ﺣﯿﺪری ، ۱۳۸۷ ).
ﻣﻌﻤﻮﻻً ﭘﯿﺎده ﺳﺎزی ﺳﯿﺴﺘﻢ CRM ﺑﺎ ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی و اﯾﺠﺎد ﯾﮏ اﻧﺒﺎر داده ﺷﺮوع ﻣﯽ ﺷﻮد . اﻧﺒﺎر داده ﯾﮏ ﭘﺎﯾﮕﺎه داده ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺑﺰرگ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻘﺪار زﯾﺎدی اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺎ ﺗﻨﻮع ﮔﺴﺘﺮده ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .
ﻟﯽ و ﻫﻮﻧﮓ (۲۰۰۲) اﻋﺘﻘﺎد دارﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎزار ﯾﺎﺑﯽ راﺑﻄﻪ ای و ﺑﺎزار ﯾﺎﺑﯽ ﯾﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺑﺪون اﺳﺘﻔﺎده از ﯾﮏ اﻧﺒﺎر داده ﺷﺎﻣﻞ داده ﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﭘﯿﺎده ﺳﺎزی ﺷﻮد ( ﻋﻠﯽ اﺣﻤﺪی و ﺧﻠﺠﯽ ﻋﻠﯿﺎﯾﯽ ، ۱۳۸۵).
از دﯾﮕﺮ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎی CRM ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﮐﺎوش داده ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻮع ﺟﺪﯾﺪی از ﻓﻨﻮن ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻃﻼﻋﺎت در ﺳﺎزﻣﺎن اﺳﺖ . ﮐﺎوش داده ﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﺪف ﮐﺸﻒ راﺑﻄﻪ ﭘﻨﻬﺎن ﺑﯿﻦ داده ﻫﺎ از ﻃﺮﯾﻖ اﺳﺘﺨﺮاج ،ﺗﺒﺪﯾﻞ ،ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ و ﻣﺪل ﺳﺎزی آن ﻫﺎ از ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﻋﻈﯿﻤﯽ از داده ﻫﺎی ﻣﺒﺎدﻻﺗﯽ در ﭘﺎﯾﮕﺎه داده ایﺳﺎزﻣﺎن ﺻﻮرت ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. ﻫﺪف ﮐﻠﯽ ﮐﺎوش داده ﻫﺎ اﯾﺠﺎد ﻣﺪل ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی و ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ رﻓﺘﺎر ﻫﺎ ﺑﺮاﺳﺎس ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ.
۲-۱۳-۳- ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﻣﺸﺘﺮک:
اﯾﻦ ﺑﺴﻂ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﮐﺎرﺑﺮدی CRM اﺳﺖ و ﻣﺴﺘﻠﺰم ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ذی ﻧﻔﻌﺎن ﺑﯿﺮوﻧﯽ در زﻧﺠﯿﺮه ﻋﺮﺿﻪ ﻣﺜﻞ ﺗأﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪه ﮔﺎن ، ﺗﻮزﯾﻊ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ، ﺧﺮده ﻓﺮوﺷﺎن دارای ارزش اﻓﺰوده و… ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ . اﯾﻦ ﻧﻮﻋﯽ ﻣﺮﮐﺰ ارﺗﺒﺎﻃﯽ و ﺷﺒﮑﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﺪف اراﺋﻪ ﻣﺴﯿﺮﻫﺎی ﻋﺼﺒﯽ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن و ﺗأﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ( اﻟﻬﯽ و ﺣﯿﺪری ، ۱۳۸۷).
۲-۱۴- عناﺻﺮ CRM
وﯾﻨﺮ (۲۰۰۱) ﻋﻨﺎﺻﺮ اﺳﺎﺳﯽ در CRM را ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ :
ﯾﮏ ﭘﺎﯾﮕﺎه داده ﻓﻌﺎل ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن
ﺗﺤﻠﯿﻞ ﭘﺎﯾﮕﺎه داده ﺑﺮای ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺸﺘﺮی
اﺑﺰارﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای اﻧﺘﺨﺎب ﻣﺸﺘﺮی
ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺳﺎﺧﺖ راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﻫﺪف
ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای اﻃﻤﯿﻨﺎن از ﺣﻔﻆ ﻣﺸﺘﺮی
ﻣﻘﯿﺎس ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای اﻧﺪازه ﮔﯿﺮی ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎی CRM (ﭼﻨﺞ[۱۷۸] ، ۲۰۰۷).
۲-۱۵-داده ﮐﺎوی در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی
ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﮐﻠﯿﺪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ در ﺑﺎزار اﺳﺖ . ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻣﺨﺰن داده ﻫﺎ ، ﻧﮕﻬﺪاری داده ﻫﺎ ، دﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪ
داده ﻫﺎی رﻓﺘﺎر ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن و اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ، اﻣﮑﺎن ﺑﺎزار ﯾﺎﺑﯽ ﺗﮏ ﺑﻪ ﺗﮏ را اﻓﺰاﯾﺶ داده اﺳﺖ
(آﻫﻦ[۱۷۹] ،۲۰۰۳).
ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ، ﺑﺎﻧﮏﻫﺎی داد های ﻋﻈﯿﻤﯽ ﺷﺎﻣﻞ داد هﻫﺎی ﺑﺎزارﯾﺎﺑﯽ، ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ و ﻣﺎﻟﯽ را دارا ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری در زﻣﯿﻨﻪ اﻧﺒﺎر داده از اﺟﺰای ﺣﯿﺎﺗﯽ در راﻫﺒﺮد ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی اﺳﺖ. ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﭘﺲ از ﺗﻬﯿﻪ و ﺗﺨﺼﯿﺺ ﻣﻨﺎﺑﻊ داده ﺑﺎ ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی اﺑﺰاری ﻣﺎﻧﻨﺪ داد هﮐﺎوی، داد هﻫﺎ را ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از داده ﮐﺎوی ﻣﯽ ﺗﻮان ارزش ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن را ﺗﻌﯿﯿﻦ ، رﻓﺘﺎر آﯾﻨﺪه آن ﻫﺎ را ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ و ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ای در اﯾﻦ راﺑﻄﻪ اﺗﺨﺎذ ﮐﺮد (ﺷﺎه ﺳﻤﻨﺪی ، ۱۳۸۵).
داده ﮐﺎوی در CRM ، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺳﺎزﻣﺎن را ﻗﺎدر ﻣﯽ ﺳﺎزد ﺗﺎ داده ﻫﺎ را درﺑﺎره ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن از ﻫﺮ ﻧﻘﻄﻪ ﺗﻤﺎس ﺑﺎ آن ﻫﺎ ﺟﻤﻊ آوری ﮐﺮده و ﺑﺮای ارزﯾﺎﺑﯽ ﺟﺎﻣﻊ از ﻫﺮ ﻣﺸﺘﺮی آن ﻫﺎ را ﺗﺮﮐﯿﺐ ﮐﻨﺪ و از آن اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺮای اﯾﺠﺎد ﭘﺮوﻧﺪه ای ﻫﺮ ﻣﺸﺘﺮی و ﺑﺨﺶ ﺑﻨﺪی ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﻨﺪ (اﻟﺒﺪوی و ﻫﻤﮑﺎران ، ۱۳۸۵).
ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺻﺤﯿﺢ ﻣﺴﺘﻠﺰم داده ﻫﺎ و اﻃﻼﻋﺎت ﺻﺤﯿﺢ اﺳﺖ . داده ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺗﻐﯿﯿﺮ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺸﺘﺮﯾﺎن ﺑﻪ روز ﺷﻮد ﺗﺎ ﺑﺮای ﮐﺎرﺑﺮد در CRM ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد (اﻟﻬﯽ و ﺣﯿﺪری ، ۱۳۸۷). ﻃﺒﻖ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﮔﺮوه ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﻣﺪﯾﺪﯾﻦ (۲۰۰۱) و ﮔﺮوه ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺗﯽ ﮔﺎرﺗﻨﺮ(۲۰۰۰) ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری در ﻧﻈﺎم CRM ﺣﻤﺎﯾﺖ ﺷﺪه ﺑﺎ ﻓﻨﻮن داده ﮐﺎوی و اﮐﺘﺸﺎف داﻧﺶ از ﭘﺎﯾﮕﺎه داده ، در ﻫﺮ ﺳﺎل ﻣﯿﺰان رﺷﺪ ﺑﺎﻻﯾﯽ در ﺣﺪود ۳۸ درﺻﺪ در اروﭘﺎ ، ۴۰ درﺻﺪ در آﻣﺮﯾﮑﺎی ﺷﻤﺎﻟﯽ و ۱۷ درﺻﺪ در آﺳﯿﺎ داﺷﺘﻪ اﺳﺖ( اﻟﺒﺪوی و ﻫﻤﮑﺎران ، ۱۳۸۵) .
فراﯾﻨﺪ داده ﮐﺎوی در ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی ﺑﻪ ﺻﻮرت زﯾﺮ اﺳﺖ:
داد هﻫﺎی ﺧﺎم از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﺟﻤﻊ آوری ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ و ﺑﺎ اﺳﺘﺨﺮاج، ﺗﺮﺟﻤﻪ و ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎی ﻓﺮاﺧﻮاﻧﯽ ﺑﻪ اﻧﺒﺎر داده ، وارد ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. در ﺑﺨﺶ ﻣﻬﯿﺎﺳﺎزی داده ، داده ﻫﺎ از اﻧﺒﺎر ﺧﺎرج ﺷﺪه و ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻓﺮﻣﺘﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای داده ﮐﺎوی در ﻣﯽ آﯾﻨﺪ.ﮐﺸﻒ اﻟﮕﻮ ﺷﺎﻣﻞ ۴ ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺳﺖ:
۱.ﺳﺆاﻻت ﺗﺠﺎری ، ﻧﻈﯿﺮ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻣﺸﺘﺮی
۲.ﮐﺎرﺑﺮدﻫﺎ ﻧﻈﯿﺮ، اﻣﺘﯿﺎزدﻫﯽ و ﭘﯿﺶ ﮔﻮﯾﯽ
۳.رو شﻫﺎ، ﻧﻈﯿﺮ ﻃﺒﻘ ﻪﺑﻨﺪی و ﺳﺮی ﺑﻨﺪی
۴.اﻟﮕﻮرﯾﺘﻢﻫﺎ
بیش از ۷۵% غضروف مفصلی را آب تشکیل میدهد. بیش از ۱۰% وزن مرطوب غضروف کلاژن است. ۵-۱% حجم غضروف مفصلی را کندروسیتها تشکیل می دهند. وزن خشک غضروف مفصلی شامل ۶۵% کلاژن، ۲۵% پرتئوگلیکوژن و ۱۰% گلیکوپروتئین، لیپید و کندروسیت میباشد(۳۵).
غضروف مفصلی سطحی از استخوانها را در محل حرکت مفصل میپوشاند. در یک فرد یا حیوان سالم بالغ، ظاهری سفید، شفاف و درخشان دارد. از نظر هیستولوژی دارای دو ناحیه است. یک لایه غنی از کلاژن سطحی ویک لایه غنی از پروتئوگلیکان دارد. بافت غضروف مفصلی دارای دو نقش فیزیولوژیکی بسیار مهم میباشد. یکی فراهم کردن یک سطح صاف و راحت با کمترین حرکت مالشی است ودیگری در مقابل نیروها و فشار هایی که به مفصل وارد می شود مقاومت می کند.
غضروف مفصلی فاقد عروقی خونی و عصب بوده که نبود اعصاب اجازه میدهد حرکت مفصل در حالت نرمال بدون درد باشد که البته می تواند سبب زیان و آسیب به بافت غضروفی شود. در صورتی که بوسیله فرد تشخیص داده نمی شود. نبود عروق خونی این معنی را دارد که تغذیه و هیدراسیون بافت از طریق مایع سینوویالی و بوسیله انتشار افزایش می یابد به همین دلیل در هنگام جراحی خیلی سریع بافت در معرض هوا، خشک شده و باعث مرگ سلولهای سطحی می شود. مگر اینکه در مایع غوطهور باشد. در نتیجه کندروسیتها هیچ نوع دسترسی مستقیم به مواد مغذی یا روشی برای برداشت مواد دفعی ندارند. این نقیصه از طریق افزایش و کاهش فشردگی[۳۶] غضروف مفصلی جبران می شود. وقتی فضاهای موجود در غضروف مفصلی کاهش یافته و غضروف فشرده و متراکم می شود ، مواد زائد از طریق انتشار به داخل فضای بینابینی و خارج از غضروف دفع میشوند. در طی عدم فشردگی و افزایش فضاهای موجود در غضروف مفصلی، مواد مغذی از طریق انتشار از مایع سینوویال به داخل غضروف جذب میشوند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کاهش و افزایش فضاهای موجود در غضروف مفصلی از طریق شبکه ای از پروتئوگلیکانها و کلاژن امکان پذیر میگردد. مجموعههای پروتئوگلیکانی ضمن اینکه باعث استحکام و پایداری ماتریکس غضروف میشوند، سبب میشوند تا غضروف در اثر فشار کلاپس نشود. پروتئوگلیکان ها به دلیل دارا بودن بار منفی یکدیگر را دفع می کنند این نیروی دافعه به دنبال فشرده شدن غضروف و نزدیکتر شدن پروتئوگلیکان ها به یکدیگر افزایش مییابد و مانع از کلاپس غضروف میگردد(۳۵).
شبکه کلاژنی نیز چهارچوبی برای غضروف مفصلی ایجاد کرده و الاسیتیه آن را فراهم می کند(۶۸).
مایع سینوویال حاوی پروتئین و موادمغذی منشأ گرفته از پلاسمای خون و لنف و نیزمواد مترشحه از سلولهای نوع B میباشد. هیالورانیک اسید نیز توسط سلولهای نوع B افزوده شده ویسکوزیته مایع سینوویال را فراهم می کند(۶۵). ویسکوزیته مایع سینویال و صاف بودن سطح لایه مماسی به کاهش اصطکاک موجود در مفصل کمک می کند.
تغذیه عمده غضروف مفصلی از مایع سینوویالی و ۱۰-۷% از عروق خونی استخوان زیر غضروف می باشد. مواد مغذی باید از سد سینوویالی وسد ماتریکس غضروفی قبل از رسیدن به کندروسیت ها عبور کنند. بنابراین صدمات شیمیایی ویا مکانیکی مفصل تا زمانی که واکنش سینوویالی رخ ندهد، بوسیله حیوان تشخیص داده نمی شود. بعلت فقدان عروق خونی، پروسه ترمیم التهابی پس از تروما غیرممکن است تا زمانیکه صدمه عمیق به استخوان زیر غضروف برسد.
ضخامت غضروف مفصلی در موارد زیر افزایش می یابد:
۱-مفصل بزرگ تر
۲- فشارهای قابل توجه عملکردی
۳-افزایش اصطکاک
۴-عدم تجانس مفاصل
۵-استفاده زیاد از مفاصل
۶-حیوانات جوان تر
۳-٢) ترمیم غضروف مفصلی:
در حالت نرمال، تقسیم میتوز در غضروف مفصلی حیوانات بالغ دیده نمی شود اما در حالت های خاص مثل پارگی های غضروف مفصلی واستئوآرتریت، کندروسیت ها می توانند مجددا سنتز DNA وتقسیم سلولی را شروع کنند. زخم های سطحی در ناحیه بدون عروق التهاب ندارد و بطور موثر التیام می یابد. زخم های عمیق که به ناحیه عروق دار استخوان زیر غضروف می رسند، بافت گرانواله ترمیمی ضایعه را پر می کند وسپس بوسیله متاپلازی به فیبروغضروف تبدیل می شود. نتیجه نهایی سالها پس از صدمه، گودی بی رنگ خشن احاطه شده با غضروف هیالین صاف است.
۴-٢)آرتریت[۳۷] و آرتروز[۳۸]:
تعریف ساده آرتریت التهاب مفصل می باشد. بسیاری از موقعیت های ارتوپدی مزمن در دامپزشکی اجزای التهابی مشخصی در سینوویال ندارند. بنابراین کلمه آرتریت مناسب نمی باشد. آرتروز مربوط به موقعیت غیرالتهابی مفصل است که بدون التهاب است و مایع سینوویالی نرمال یا نزدیک نرمال است(۵۰).
۵-٢)استئوآرتریت[۳۹]:
یکی از معمولترین فرمهای آرتریت در دامپزشکی است که تخریب آهسته وپیشرونده غضروف همراه با تشکیل استئوفیت که معمولا بوسیله تروما یا میکروتروما(سایش غیرنرمال) ایجاد می شود. در این حالت التهاب بسیارکم سینوویوم و حداقل تغییر در مایع سینوویالی وجود دارد. بدلیل اینکه این حالت تخریبی وغیرالتهابی است، بهتراست اصطلاح استئوآرتروز یا[۴۰] DJD بجای آن بکار رود.
DJD به دو صورت اولیه وثانویه می باشد:
الف- DJD اولیه: تخریب غضروف در اثر پا به سن گذاشتن است ودلیلی به غیر از سایش در اثر افزایش سن ندارد. بیشتر انسان های بالاتر از ۴۰ سال درجاتی از تخریب در مفاصل لگن، زانو و مفاصل بین انگشتان نشان می دهند.
ب- DJD ثانویه: بصورت ثانویه در اثر موقعیت های شناخته شده که مفاصل و ساختارهای حمایت کننده را درگیر می کند، پیشرفت می کند. این حالت شاید معمولترین نوع مشاهده شده در حیوانات کوچک باشد.
مدل ایده آل برای DJD بصورت زیر می باشد:
شروع آن با از دست دادن ماتریکس غضروفی وپیشرفت آن به ایجاد شکاف، فیبریلاسیون، اروزیون غضروف، اسکلروز استخوان زیر غضروف، تولید استئوفیت والتهاب ملایم سینوویال(۵۰).
در استئوآرتریت تحلیل غضروف مفصلی و درگیری استخوان زیر غضروفی وجود دارد که باعث التهاب بافتهای اطراف میگردد. این عارضه ممکن است هر یک از مفاصل را درگیر سازد ولی شایعترین مفاصل درگیر عبارتند از مفاصل دست، پا، زانو، ران و ستون فقرات. این بیماری بسیار شایع است و در ۲۵٪ ویزیتهای پزشکان عمومی و ۸۰٪ رادیوگرافی افراد بالای ۶۵ سال دیده میشود (البته فقط ۶۰٪ آنان علامت دارند).
مطالعات رایج انجام شده نشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین مقدار دژنراسیون مفصل دیده شده در X-ray و یا ام- آر- آی و نشانه های بیماری ناتوانی در راه رفتن، وجود ندارد.
١-۵-٢)بیماری زایی:
استئوآرتریت بیماری مفصلی است که ابتدا غضروف مفصل را درگیر می نماید. غضروف بافتی لغزندهاست که انتهاهای استخوان ها را در یک مفصل می پوشاند. استخوانها داشتن حرکتی آسان بر روی یکدیگر را مدیون غضروفهای سالم هستند. وظیفه دیگر غضروفها جذب شوک در طی حرکات فیزیکی میباشد. در بیماری استئوآرتریت غضروف ها نازک شده و بتدریج در برخی نواحی از بین می رود که باعث میشود استخوانهای زیر غضروف ها به همدیگر ساییده شوند. نهایتا درد، التهاب و کاهش حرکت در مفصل به وجود آید. به مرور زمان مفصل شکل طبیعی خود را از دست میدهد. همچنین استئوفیت ها (زوائدی استخوانی که در لبههای مفصل رشد می کنند) تشکیل میشوند که خود باعث درد و ناراحتی بیشتر میشوند. برعکس سایر آرتریتها مانند آرتریت روماتوئید استئوآرتریت تنها مفاصل را درگیر می نماید و به سایر اندامها کاری ندارد. آرتریت روماتوئید افراد جوانتری را مبتلا میکند و ممکن است علاوه بر درگیری مفصل فرد احساس مریضی، خستگی و یا تب نماید.
برخی از تحقیقهای انجام شده مشخص شده که استئوآرتریت یک گروه از بیماری ها را شامل می شود که بوسیله عدم کارایی در ترمیم غضروف مفصلی نشان داده می شود. علائم عمده این بیماری درد در هنگام راه رفتن یا بعد از فعالیت بدنی و سختی و ناتوانی در راه رفتن است.
در غضروف خونرسانی وجود ندارد، به همین دلیل اکسیژن و مواد مغذی از مایع مفصلی تأمین می شود. وقتی از یک مفصل استفاده می شود در اثر فشار ایجاد شده مایع فشرده شده و مواد دفعی ایجاد شده از مفصل خارج می شود و وقتی که فشار کاهش مییابد مایع تراوش شده برمیگردد و همراه خود اکسیژن و مواد مغذی را با خود به داخل مفصل می آورد. از این رو سلامتی مفصل بستگی به استفاده و کاربرد مفصل دارد .
در مطالعات انجام شده نیز بر ارثی بودن این بیماری به عنوان یکی از ریسک فاکتورهای آن در نظر گرفته شده است(۶۴و۷۲). تحقیقات انجام شده روی تعدادی از مردم نشان داد که چطور می توان تغییرات آرتریتی عمده در مفصل را نشان دهند، اما دردی نداشته باشد در حالی که تعداد دیگری از مردم میتوانند درد داشته باشند بدون اینکه در X-Ray علت یا نشانه ای از آرتریت دیده شود.
با وجود اینکه چندین فرضیه برای توضیح منشأ این بیماری ارائه شده است و صرفنظر از علت اولیه ایجاد استئوآرتریت همواره با مجموعه ای از رویدادهای بیوشیمیایی انجام گرفته به واسطه سیتوکاینها، آنزیم های پرتئولیتیک و دیگر مواد پیش التهابی (مانند پروستوگلاندینها، لوکوترینها و اکسید نیتریک) همراه میباشد. این واسطهها مسئول فرایندهای پاتولوژیک بیماری شامل لیز استخوان، اسکلروز استخوان زیرغضروفی[۴۱] تشکیل اسئوفیت، تخریش غضروف مفصلی و ضخیم شدن کپسول مفصلی می باشد(۱۰و۴۲).
هر چند دلایل بروز استئوآرتریت در بین گونه های مختلف یا افراد مختلف یک گونه ممکن است متفاوت باشد، اما بعضی از اجزاء پاتوفیزیولوژی این بیماری ثابت و یکسان هستند(۷۴).
از جمله دلایل ایجاد استئوآرتریت میتوان به فشار بیش از حد استخوان زیرغضروفی، عدم ثبات مفصل (از بین رفتن ثبات مکانیکی)، سینویت-کپسولیت ، هیپوکسی، شاخص حجم بدن[۴۲] که با ما ارتباط پیدا می کند و وراثت اشاره کرد(۱۹و۵۷).
١-١-۵-٢)فشار بیش از حد به استخوان زیر غضروف (استرس مکانیکی) :
یک یافته مشخص در اسبهای مسابقه، اسکلروز استخوان زیرغضروفی مفاصل است که به دلیل فشار زیاد وزنگذاری میباشد(۴۲). مشخص شده که فشار بیش از حد بر روی مفصل به ویژه بر روی استخوان زیر غضروف باعث ایجاد ترومای ریز، تغییرشکل، سختشدگی و جابجایی خط استخوانی غضروفی می شود.
این تغییرات، قابلیت ارتجاع و پخش انرژی را در طی حرکت در غضروف مفصلی کاهش میدهد. به علاوه تأثیرات همزمان عواملی مانند تمرینات بدنی، گرم کردن ناکافی بدن قبل از ورزش، انجام ندادن نرمشهای کششی بعد از تمرینات، فعالیت بافت عضلانی اسکلتی در شرایط خستگی و کم بودن زمان های استراحت باعث می شود که بافت های آسیبدیده قادر به ترمیم خود نباشند. نتیجه نهایی تمامی این عوامل، ضایعات مکانیکی است که بافت های مفصل و ماتریکس خارج سلولی را تحت تأثیر قرار میدهد.
چنین ضایعاتی در مفصل خرگوشی اسبهای مسابقه و زانوهای ورزشکاران مبتلا به استئوارتریت بسیار معمول و رایج است(۳۱و۴۲).
با این حال مفاصلی که تحت فشار وزنگذاری هم نیستند مانند دست ها، ستون فقرات، شانهها و مفصل گیجگاهی ، فک پایین در انسان و سایر پستانداران به استئوارتریت مبتلا میشوند. بنابراین فرضیه مذکور نمیتواند به طور کامل منشأ این ضایعات را توضیح دهد. هر چند که عواملی مانند تنظیم نامناسب سطوح مفصلی نسبت به هم، یا ناهنجاریهای موجود در اجزای اوتار عمقی[۴۳] در مفاصل ستون فقرات و مفصل گیجگاهی فک پایین ممکن است باعث ایجاد فشارهای غیرطبیعی شود(۳۹).
یافته های عملی نشان می دهد که ارتباط بین اضافه وزن و فعالیت بدنی شدید یا آرتروز زانو را تایید می کند و افزایش تراکم استخوانی به عنوان یک مکانیسم پاتوژنز در استئوآرتریت مطرح می باشد(۱۹و۳۹).
٢-١-۵-٢)بیثباتی مفصل (فقدان ثبات مکانیکی):
بیثباتی مفصل به دلایل مختلفی ایجاد می شود از جمله افزایش سستی لیگامنت، پارگی یا کشش در یک لیگامنت یا ضعیف بودن ماهیچههایی که بر مفصل اثر گذارند. به عنوان مثال وقوع استئوارتریت در مفصل زانوی افرادی که ماهیچه چهار سر ران ضعیفی دارند بیشتر است(۷۳).
مسابقات سرعت بخصوص در شرایط خستگی میتوانند بیثباتی مفصل را افزایشدهند. ثابت شده است که پذیرندههای مکانیکی مرتبط با مفاصل در طی زمانهای خستگی، قابلیت خود را از دست داده و بنابراین احتمال آسیب افزایش مییابد(۶۳).
سینوویت شدید از آنجا که سبب تولید مقدار زیادی مایع سینوویال می شود می تواند منجر به سستی و بیثباتی مفصل گردد. مشخص شده که افزایش فشار داخل ممکن است باعث آسیب مکانیکی مستقیم بر غضروف، افزایش فشارهای غیرطبیعی بر استخوان زیر غضروف و ایجاد سینوویت شود(۴۲و۶۳). در افرادی که وتر صلیبی قدامی زانوی آنها به دلیل ضربه دچار پارگی جزئی شده است بدلیل بیثباتی مکانیکی جزئی ایجاد شده، تغییرات استئوارتریتی یک سال بعد از تروما قابل مشاهده است(۴۶).
۳-١-۵-٢) سینوویت – کپسولیت :
سینوویت شدید (آماس غشاء سینوویال) که در اسبهای مبتلا به استئوارتریت اتفاق میافتد می تواند یک عارضه اولیه باشد یا متعاقب ترومای مفصل، فشار بیش از حد بر روی مفصل، تزریق داخل مفصلی داروها و یا در نتیجه عفونت ایجاد شود. سلولهای تشکیلدهنده غشاء سینوویالی یک منبع غنی از چندین مولکول پیشالتهابی بوده و اگر دلیل اصلی التهاب کنترل نشود میتوانند باعث آغاز و تداوم فرسایش مفصل شوند(۱۰،۴۱و۴۲).
تروما یا التهاب ساختارهای مجاور غشاء سینوویال مانند کپسول مفصلی، لیگامنت ها، ماهیچهها و تاندونها میتوانند باعث آغاز سینوویت و متعاقبا ایجاد استئوارتریت شود(۱۰).
۴-١-۵-٢) هیپوکسی :
تحقیقات نشان داده است که در طی ایجاد استئوارتریت، عروق خونی تشکیل می شود که ابتدا غشاء سینوویال و متعاقب آن غضروف و استخوان زیر غضروف را درگیر می کند. هر چند که رشد عروق جدید باعث می شود که مواد مغذی بیشتری به غضروف مفصلی و استخوان زیرغضروفی برسد و اما این وضعیت به ایجاد سینوویت هم کمک می کند.
هیپوکسی به عنوان جزئی معمول در پاتوفیزیولوژی استئوارتریت و آرتریت روماتوئید محسوب می شود. عوارضی چون تخریش مفصل، تحلیل مفصل، تغییرات در ترکیب ماتریکس خارج سلولی و پیشرفت ضایعات غضروفی در این دو بیماری قادر به تغییر غلظت اکسیژن در غضروف هستند. از سوی دیگر در این دو بیماری تولید فاکتورهای هستهای القاکننده هیپوکسی[۴۴](H1F2α، H1F1α) به مقدار زیاد افزایش یافته و تجزیه آنها کاهش مییابد.
افزایش این فاکتورها منجر به افزایش تولید دوپپتید آنژیوژنیک به نامهای فاکتور اندوتلیال عروقی[۴۵] (VBGF) و فاکتور رشد اندوتلیال سلولی مشتق شده از پلاکت[۴۶] (PDEGF)می شود. این دو فاکتور باعث افزایش رشد عروق جدید و افزایش نفوذپذیری عروق در بافتهای تشکیلدهنده مفصل و در نتیجه ادم، نشت عروقی پروتئین، التهاب و آسیب غضروفی میشوند(۱۰و۷۳).
۵-١-۵-٢) شاخص حجم بدن (لپتین) :
لپتین یک سیتوکین تولید شده بوسیله سلول های بافت چربی سفید است که در کنترل اشتها، مصرف انرژی و تنظیم متابولیسم استخوان نقش دارد. لپتین، همچنین تکثیر سلولی را تحریک کرده و فعالیت متابولیکی کندروسیت ها را افزایش میدهد. اخیرا مشخص شده است که در افراد مبتلا به استئوارتریت بین غلظت های پلاسمایی لپتین و شاخص حجم بدن ارتباط معناداری وجود دارد(۳۹). علاوه بر این ثابت شده است که بین غلظتهای پلاسمایی بالای لپتین و شدت آسیب غضروفی در موشهای صحرایی ارتباط معنیداری وجود دارد(۱۶).
۶-١-۵-٢) استئوارتریت ارثی :
در انسان استئوارتریت متعاقب نقص ژنتیکی در بهم پیوستگی[۴۷] رشته های کلاژنی نوع (COL-II)II اتفاق میافتد و نظریه های دیگری نیز در مورد موتاسیون ژنتیکی در ژنهای کندکننده نوع دیگر کلاژن وجود دارد(۵۵).
٧-١-۵-٢) تغییرات بیوشیمیایی :
در استئوارتریت غضروف، کلاژن به یک نوع متفاوت دیگر کلاژنی که از نظر اندازه بزرگتر است در پوست و استخوان احیا می شود. سنتز پروتئینها و گلیکوآمینوگلیکانها افزایش پیدا می کند. اگر چه از نظرکمیت کاهش پیدا می کنند. بسته به این که بیماری متوسط تا خفیف باشد نسبت آن متغیر است.
در موارد شدید بیماری، فرایندهای جبرانپذیر نیز با شکست همراه است. اما با این حال توصیه شده است که درمان در همان مرحله اول بیماری انجام شود که در این صورت هنوز ظرفیت فراهم شدن سلولها و ماتریکس برای ترمیم وجود دارد.
در حقیقت این تغییرات بین استئوارتریت و بیماری دژنراتیو مفصلی گاهی اوقات گیجکننده است. ارتوپدسیت های انسانی اغلب استرس دارند چون ضخامت غضروف مفصلی را کاهش می دهند که در این صورت فضای مفصلی کاهش مییابد و در رادیوگرافی اسکلروزیس دیده شده است. این در حالی است که کلینسین های دام کوچک معمولا به استئوفیتهای حاشیهای مراجعه می کنند. اغلب با قطع وتر صلیبی، استئوفیتهای شدیدی ممکن است اتفاق بیافتد اما سطح مفصل نسبتا نرمال به نظر میرسد.
در استئوارتریت ویژگی مشخص کاهش فضای مفصلی است که در تصویر رادیوگرافی کاملا مشخص است. در مرحله اول ایجاد استئوارتریت، تخریب و دژنراسیون به طور معمول در سطح مفصل و فیبراسیون سطحی صورت میگیرد وکندروسیت ها اغلب به شکل کلنی مشاهده می شود و در مرحله پیشرفته آن تغییرات دژنراتیو ممکن است همه غضروف مفصلی را درگیر کند وکاهش پیشرونده مفصلی اتفاق میافتد. مرگ برنامه ریزی شده سلولها کندروسیت ها بصورت غالب در حالت استئوآرتریت پیشرفته بخصوص نزدیک به سطح مفصلی مشاهده می شود(۲۲).
فیبریلاسیون سطحی، ارتباط و همبستگی با دژنراسیون کلاژن نوع II دارد. که این حالت فعالیت های مکانیکی و عملی کاربردی بافت مفصلی را تحت تأثیر قرار میدهد که در حالت طبیعی فیبریل های کلاژن، مخصوص پایداری و انجام این فرایندها هستند و فعالیتهای کششی هم در سطح مفصل نسبت به عمق مفصل حالت نرمالتر بیشتری دارد(۳۴).
پروتئوگلیکانها ترکیبات مهمی از غضروف مفصلی هستند و در واقع کاهش این ترکیبات باعث تخریب غضروف می شود. آگریکان یک پروتئوگلیکان غالب و بزرگ یا پروتئوگلیکان سولفات کندروتین یا یک پروتئین تغییرشکل یافته با کربوهیدراتهای بزرگ است در غضروف مفصلی وجود دارد که شامل یک کانون پروتئینی با زنجیرههای گلیکوزآمینوگلیکان که پیوند کووالانسی دارند. کاهش مولکولهای آگریکان در بافت غضروفی باعث افزایش فیبریلهای کلاژن و القای آنزیم کلاژناز و دسترسی آن به این فیبریل ها می شود(۱۹).
تخریب شبکه غضروفی در بافت غضروفی باعث آسیب به پروتئوگلیکانهای اصلی مثل آگریکان می شود. اهمیت این موضوع از این جهت است که در این حالت زمان بسیار زیادی برای شروع متابولیک دوباره فیبرهای کلاژن از آگریکان نیاز است، همچنین شناخته شده است که کندروسیتها میتوانند ماتریکس خارج سلولی[۴۸] (ECM) مثل پروتئوگلیکانها، کلاژن، فیبرونکتین، اینتگرینها[۴۹] و دیگر پروتئینهایی که برای پایداری هرچه بیشتر قدرت کششی و کاهش فشار نیاز است را سنتزکنند .پایداری ماتریکس خارج سلولی(ECM) در حالت نرمال می تواند مقاومت مکانیکی مناسبی ایجاد کند که کلید مناسبی در جلوگیری از آغاز روند پاتولوژیکی در استئوارتریت میباشد.
١- سیتوکینهای پیش التهابی[۵۰] :
اینترلوکین ۱[۵۱] (IL-1):
دو نوع اینترکولین ۱ وجود دارد که شامل میباشند. مشخص شده است که یکی از مهمترین سیتوکاینهای کاتابولیک شرکتکننده در استئوآرتریت است(۱۰و۷۳).
بعد از تبدیل شدن به فرم فعال خود طی یکسری فرایندها باعث افزایش تولید پپتیدهای پیش التهابی ثانویه مانند IL-6,IL-8,IL-12 ، کموکاینها[۵۲]، لوکوترین [۵۳]B4 (LTB) پروستوگلاندین (PGE2)[54]E2ماتریکس متالوپروتئینازهاو نیتریک اکسید می شود.
همچنین مسیرهای ترمیم ماتریکس خارج سلولی آسیبدیده را در کندروسیت ها مهار کرده، باعث رها شدن پرتئوگلیکانها از داخل ماتریکس خارج سلولی به داخل مایع سینوویالی شده، سنتز کلاژن نوع ,IX XI و IIرا مهارکرده، تولید مولکول های پروتئوگلیکان غیرطبیعی را افزایش داده و باعث کاهش تولید مهارکنندههای غضروف توصیف شده است. به طورکلی اینترلوکین ۱ به عنوان محرک اصلی دژنراسیون غضروف توصیف شده است(۲۰و۷۱).
٢ -فاکتور نکروزدهنده توموری آلفا[۵۵] :
این فاکتور بوسیله ماکروفاژها، کندروسیتها، سلولهای سینوویال و استئوکلاست ها ترشح شده و بوسیله یک آنزیم اختصاصی تبدیلکننده فعال می شود. شواهدی وجود دارد که این آنزیم در بیماران مبتلا به استئوارتریت در غلظتهای بالا وجود دارد(۲۰و۷۱).
تأثیرات بیولوژیک خود را از طریق واکنش با دو پذیرنده که پذیرندههای نوع ۱ و نوع ۲ نامیده میشوند، القا می کند. مشخص شده که پذیرنده نوع ۱ فاکتور نکروز دهنده توموری، در ماتریکس خارج سلولی غضروف افراد مبتلا به استئوآرتریت وجود دارد(۲۰).
همچنین وجود این پذیرنده در غشا سینوویال و غضروف کلسیفاید نشده یک مدل سینوویت- آرتریت ایجاد شده با اندوتوکسین در اسبها مشخص شده است(۷۱).
هر چند به نظر می رسد دارای اثرات مشابه اینترلوکین ۱ روی غضروف مفصلی است اما ظاهرا نقش مهمتری در پاتوفیزیولوژی آرتریت روماتوئیدی دارد(۱۰و۷۳).
در حقیقت یک شیوه کاهش تأثیرات بر روی غضروف مفصلی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئیدی، تجویز پادتن ضد است (۱۸). اما این آنتیبادیها در درمان استئوارتریت استفاده نشدهاند.
٣-آگریکانازها[۵۶] :
این خانواده دارای ۱۹ عضو دارد. آگریکاناز۱ و آگریکاناز ۲ آنزیم های پروتئولیتیک بوده که در تجزیه آگریکان موجود در غضروف در استئوارتریت نقش دارند(۷۰).
آگریکانازها هسته پروتئینی آگریکان را تجزیه کرده و نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی استئوارتریت ایفا می کند. به نظر میرسد سنتز این دو آنزیم در کندروسیتها، بوسیله IL-1β تنظیم می شود. شواهد قانعکننده ای وجود دارد که تحت شرایط خاص IL-1β باعث کاهش سنتز آگریکاناز ۱ می شود(۷۳).
اخیرا دریک مدل استئوارتریت در سگ مشاهده شده است که یک مهارکننده به نام لیکوفلون[۵۷] از طریق دو مسیر لیپواکسیژناز و سیکلواکسیژناز سنتز آگریکانازها را مهار می کند(۴۹).
۴- سرینپروتئازها[۵۸] :
اعضای مهم این خانواده عبارتند از فعالکننده پلاسمینوژن[۵۹]، برادی کینین[۶۰]، پلاسمین[۶۱]، تریپسین[۶۲]، کاتپسین [۶۳]G والاستاز[۶۴] است. این آنزیم ها می توانند مستقیما مولکولهای ماتریکس خارج سلولی را تجزیه کنند. با این وجود تأثیر کاتابولیکی اصلی آنها بوسیله فعال کردن پروتئازهای خفته[۶۵] مانند پیش ماتریکس متالوپروتئینازها صورت میگیرد. شواهدی وجود دارد که IL-1β ممکن است تولید این آنزیمها را افزایش دهد(۴۲). برادی کینین یک واسطه مهم سینوویت است. اخیرا یک آنتاگونیست اختصاصی رسپتور برادی کلینین ۲β تولید شده که نتایج رضایت بخشی در درمان استئوارتریت در زانوی انسان دانسته است(۷۳).
۵-ایکوزانوئیدها[۶۶]:
شامل پروستوگلاندینها، ترومبوکسان ها[۶۷] لوکوترینها از متابولیت های آراشیدونیک اسید بوده و بوسیله سلولهای التهابی، کندروسیتها و سلول های سینوویالی تولید میشوند. این مواد در مفاصل ملتهب وجود دارند.
مهار سنتز ایکوزانوئیدها یک اساس در درمان استئوارتریت در انسان و حیوانات است. داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی و کورتیکواستروئیدها به منظور دستیابی به این هدف تولید شده است و باعث تسکین درد و تراوش مایع سینوویالی می شوند. با این حال هیچ یک از این دو دارو، تغییری در پیشرفت بیماری ایجاد نمی- کنند. کورتیکواستروئیدها به عنوان داروهای ضد التهاب قوی شناخته می شوند، اما تأثیر این داروها بر روی متابولیسم و پاسخهای ایمونولوژیک محدود به مفصل نبوده و در سطح سیستمیک گسترش می یابد. به علاوه این داروها بویژه اگر به صورت مکرر استفاده شوند باعث کاتابولیسم غضروف مفصلی میشوند(۷۳).
۶- اکسید نیتریک (NO):
یک واسطه ضد التهابی است که بوسیله چندین نوع سلول در مفصل ساخته میشوند. این ترکیب رسوب سولفات را در داخل زنجیرههای گلیکوزآمینوگلیکان کاهش داده و باعث کاهش سنتز کلاژن می شود (۴۱و۵۹). اکسید نیتریک همچنین فعالیت فاکتورهای رشد مثل فاکتور تغییر دهنده رشد بتا[۶۸] ((TGF-β و فاکتور رشد مشابه انسولین نوع[۶۹]۱(IGF-1) را کاهش داده و مشخص شده که بوسیله مرگ برنامه ریزی شده غیرعادی سلولهای کندورسیت می تواند در پاتوژنز استئوارتریت نقش داشته باشد(۳۶).
تحریک کندروسیتها بوسیله اندوتوکسین یا IL-1β، فرم قابل تحریک نیتریک اکساید سنتاز[۷۰](iNOS) و آنزیم های مرتبط با آن را فعال می کند هر چند به نظر نمیرسد که تولید موضعی نیتریک اکساید سنتاز نقش کلیدی در ایجاد استئوارتریت در اسب داشته باشد(۵۹و۷۳). اما در اسبهای مبتلا به استئوارتریت بین آسیب غضروفی و مرگ سلولی برنامه ریزی شده کندروسیت و واکنش ایمنی شدید به نیتروتیروزین[۷۱] (یک پروتئین که ارتباط نزدیک با تولید سلولی اکسید نیتریک داد) ارتباط معناداری مشخص شد ، در حالیکه در اسبهای سالم چنین ارتباطی وجود نداشت(۳۶).
تجویز مهارکننده های نیتریک اکساید سنتاز در استئوآرتریت تجربی منجر به کاهش التهاب سینوویال و تخریب غضروف و استخوان شده است(۷۳).
٢-۵-٢)علائم کلینیکی :
علایم شایع:
درد مفاصل، محدودیت حرکت و کاهش انعطاف پذیری مفاصل، التهاب و تورم مفصل، معمولا همراه نبودن گرما یا تب همراه درگیری مفاصل، افیوژن مفصل و صدای ترق و تروق یا صدای ساییده شدن با حرکت مفصل مبتلا (گاهی) وجود دارد.
١-٢-۵-٢) درد:
علامت مهم و غالب این بیماری درد است. درد ممکن است در آغاز خفیف باشد، ولی میتواند به قدری شدید گردد که زندگی و خواب بیمار را دچار اختلال کند. درد مفاصل موجب عدم تحرک کافی بیمار میشود که این خود باعث لنگیدن، تحلیل رفتن و ضعیف شدن عضلات اطراف مفصل مبتلا و شلی لیگامان ها میگردد.
گاهی اوقات درد ممکن است بعد از بیدار شدن فرد از خواب و حتی هنگام چرخش در خوابیدن ایجاد شود که معمولا به دلیل درد فراوان ،حرکت را در ساعات بیداری محدود می کند. همچنین ممکن است در اثر تغییرات آب و هوایی مانند گرما، رطوبت و فشار ایجاد شود.
علت ایجاد درد:
-افزایش حساسیت پریوستیوم از حالت نرمال به دلیل استئوفیتهای حاشیهای
-فشار ایجاد شده بر روی استخوان زیر غضروفی در معرض قرار گرفته
-میکروشکستگیهای ترابکولار[۷۲]
-در اثر پینچ[۷۳] یا ساییدگی[۷۴] ویلی های سینوویال
-سینوویت خفیف
-التهاب کپسول
درد در کپسولها و لیگامنتها بوسیله کشش یا تاب خوردن ایجاد می شود. فیبرهای درد در لیگامنتها و کپسول وجود دارد اما تعداد آنها در غشاء سینوویالی کم است. اگر چه فیبرهای درد در لایه ادوانتشیا عروق خونی وجود دارد. گاردنر معتقد است که افزایش حساسیت در طول تغییرات آب وهوایی می- تواند به دلیل رفلکس جریان خون به سمت ناحیه مفصل باشد. به علاوه درد ممکن است در اثر رفلکس اسپاسمی عضلات فلکسور در یک ناحیه از اندام ایجاد شود.
درد در استئوارتریت اغلب وجود ندارد. در یک مطالعه حدود ۳۰% از مردم با علائم رادیوگرافی و پاتولوژیکی وجود استئوارتریت، هیچگونه دردی نشان نمیدادند.
به طور عمومی وقتی که نشانهها همه با هم ظاهر شوند، معمولا ارتباط و همبستگی کمی بین درجه پاتولوژی و شدت درد وجود دارد.
٢-٢-۵-٢) سختی در حرکت[۷۵]:
سختی در حرکت در اثر افزایش استراحت، یک حالت معمولی است و معمولا در کمتر از ۱۵ دقیقه هم ایجاد می شود. این حالت به دلیل تغییر در الاستیسیته ساختارهای اطراف مفصل رخ میدهد. محدوده حرکتی[۷۶](ROM) مفصل ممکن است باعث ناسازگاری سطح مفصل، اسپاسم عضله، کانتراکشن کپسول، یا بلاک مکانیکی بدلیل استئوفیتها شود.
٣-٢-۵-٢) صدای جرق جرق[۷۷]:
حالت جرق جرق در لمس در حالت شدید استئوارتریت ایجاد می شود. انجام مشاهدات بالینی میبایست با دقت انجام شود چون گاهی اوقات در مشخص کردن منشا صدای جرق جرق اگر این صدا بزرگ و بلند باشد می تواند از طریق اندام درگیر به گوش برسد. اگر مفصل زانو لمس شود و صدای جرق جرق از مفصل لگن بیاید به سختی میتوان تشخیص داد که منشأ صدای جرق جرق مفصل زانو است. بخیههای باقیماندهی پوست از جراحی قبلی ممکن این حالت جرق جرق را ایجاد کنند البته با این تفاوت که کیفیت این صدا با حالتی که دو استخوان روی هم مالیده میشوند فرق دارد.
٣-۵-٢)علل:
علت دقیق این اختلال ناشناختهاست. به نظر میرسد نتیجه ترکیب یا تعامل عوامل مکانیکی با سایر عوامل در افرادی با زمینه ارثی باشد. عوامل افزایش دهنده خطر چاقی، بالارفتن سن و فعالیتهایی که با فشار به مفاصل (میکروتروما) همراهند، دیابت، سندرم مارفان، بیماری ویلسون و آلکاپتونوری میباشند. تقریبا اغلب افراد بالای ۵۰ سال به درجاتی به استئوآرتریت مبتلا هستند.
تعداد زیادی از مردم دارای نشانه های تغییرات مفصلی بدون علائم بالینی هستند. در واقع زمانی که این آسیب مفصلی شدید می شود یک همبستگی بین درد و آسیب مفصلی متعاقبا ایجاد می شود(۵۲).
ریسک فاکتور های بیماری استئوارتریت عبارتند از :
١-٣-۵-٢) چاقی[۷۸] :
بیشتر آرتریت ها در افراد یا حیوانات با وزن بالا دیده شده است. به نظر میرسد که وزن سنگین باعث می شود تراوش مکانیکی و آسیب مفصلی سریعتر اتفاق بیافتد. معمولا در بیمارانی که وتر صلیبی قطع می شود مراحل تشکیل استئوفیتها در افراد و بیماران چاق سریع تر از لاغرها صورت میگیرد.
دیده شده است در تعدادی از سگها که درد مزمن استئوارتریت داشته اند با کاهش وزن به تنهایی، درد آن ها کاهش یافته است.
٢-٣-۵-٢)سن[۷۹] :
استئوارتریت بندرت در رادیوگرافی و پاتولوژی در حیوانات نابالغ در مقایسه با بالغین دیده می شود. به جز در بعضی از بیماری های مفصلی مانند استئوکندروسیس[۸۰]. برای مثال یک سگ بالغ و بزرگ که دچار قطع وتر صلیبی شده است، شروع تشکیل استئوفیتها ۱۰-۷ روز پس از قطع وترصلیبی رخ می دهد. این در حالی است که در سگهای جوان با لنگش مزمن، بیشتر یا حدود ۲ ماه طول میکشد.
۶-٢) مدل های حیوانی استئوآرتریت:
مدل های حیوانی زیاد شامل اسب، سگ، خرگوش، موشهای صحرایی و خوکچه هندی جهت مطالعه استئوآرتریت استفاده شده اند، به این امید که یک مدل قابل مقایسه با استئوآرتریت انسان فراهم شود. در سال ۱۹۷۰ برای اولین بار سعی شد تا با برداشت وتر موازی جانبی و منیسک میانی و نیز هر دو وتر صلیبی در خرگوش یک مدل پیش رونده استئوآرتریت ایجاد گردد(۲۶). در این مطالعه برای اولین بار میتوز فعال کندروسیت ها مشاهده شد که نشاندهنده تلاش کندروسیت ها برای ترمیم دژنراسیون موجود بود. این دژنراسیون بوسیله بیثبات ساختن مفصل همراه با التهاب ایجاد شده بود.
روش هایی که امروزه برای ایجاد اسئوارتریت استفاده می شود شامل برداشت منیسک جانبی و قطع وتر صلیبی قدامی است. به نظر میرسد که این روش ها باعث التهاب کمتری شده و تنها یک بیثباتی مفصلی خفیف ایجاد می شود. قطع وتر صلیبی قدامی نه تنها ضایعات تکرارپذیری در مدل خرگوش ایجاد می کند، بلکه ضایعات ایجاد شده مشابه با ضایعاتی است که در استئوارتریت انسان اتفاق میافتد. این مدل بسیار ایدهآل بوده و امکان ارزیابی دژنراسیون غضروفی را بوسیله عکسبرداری، بافتشناسی و آنالیز مولکولی فراهم می کند(۲۷و۶۷).
دیگر مدلهای حیوانی استئوآرتریت شامل قطع وتر صلیبی قدامی در سگها و قطع وتر موازی جانبی در اسبهاست(۲۴،۴۹و۶۰).
مشکل عمده در مورد مدلهای سگ و اسب، عدم دسترسی به حیوانات مشابه است. بدست آوردن سگها و اسبهایی که از لحاظ سنی و وزنی با هم مشابه و در عین حال فاقد بیماری باشند، مشکل است. اما فراهم کردن خوکچه هندی و نگهداری آن بسیار راحتتر بوده و ضمن اینکه بیشتر جمعیتهای آنها فاقد بیماری بوده و میتوان خوکچههایی با جنس و وزن مشابه و متعلق به یک گونه و با تنوع ژنتیکی محدود انتخاب کرد. این مسئله کمک می کند تا متغیرهایی که باعث استئوارتریت میشوند، مانند وجود بیماریهای مفصلی پیش از جراحی، وزن های مختلف و یا حتی جنسهای مختلف را به حداقل رساند.
٧-٢)روش های تشخیصی استئوارتریت :
١-٧-٢ )تاریخچه:
داشتن تاریخچه فردی بیمار بسیار کمک کننده است. ضمن اینکه در سگ ها نژاد و سن بیماری های مفصلی را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد.استئوارتریت در اغلب موارد بوسیله ضایعات مفصلی[۸۱]تشخیص داده می شود و تخمین زده می شود که ۲۰% سگ های بالای یک سال را تحت تاثیر قرار می دهد. گربه ها کمتر تحت تاثیر بیماری های مفصلی قرار می گیرند یا اینکه در این گونه اغلب تشخیص داده نمی شود.
٢-٧-٢ )علائم کلنیکی:
از جمله علائم کلینیکی می توان درجات مختلف لنگش را در گونه های مختلف مشاهده کرد. عدم تقارن ماهیچه ها در اندام های متقارن و بزرگ شدن مفصل نیز به وضوح دیده می شود. حالت های غیر نرمال در محدوده حرکتی مفصل (ROM)، ثبات مکانیکی، درد و صدای جرق جرق نیز در هنگام لمس مفصل ممکن است دیده شود.
٣-٧-٢)تکنیک های تصویربرداری:
تکنیک های تصویربرداری گوناگونی برای ارزیابی مفاصل و بافت های نرم اطراف آن ها، بافت های درونی
مفاصل، غضروف و آسیب های آن وجود دارد که ازجمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
١-٣-٧-٢ (آرتروسکوپی:
آرتروسکوپی که یک روش تهاجمی برای بررسی آسیب ها می باشد در این روش به کمک جراحی می توان از وقایع اتفاق افتاده درون مفصل مطلع شد. این روش یک نمای کاملا مشخص از حفره مفصل زانو می دهد.
٢-٣-٧-٢)سونوگرافی :
این روش یک تکنیک غیرتهاجمی، آسان و در دسترس برای تشخیص بسیاری از اختلالات در بافت های اطراف مفاصل، غضروف، عضلات، غشای سینوویال، منیسک، کپسول، بورساهای اطراف مفاصل و همچنین کورتکس استخوان می باشد. اخیرا با توجه به پیشرفت این تکنیک و قوی تر شدن سیگنال های تصویربرداری تغییرات مراحل اولیه و پیشرفته بیماری استئوآرتریت بهتر از قبل قابل ارزیابی و تشخیص می باشد.بیمار با این تکنیک احساس راحتی بیشتری دارد. سونوگرافی به عنوان یک روش تصویربرداری دینامیک این توانایی را دارد تا تصویربرداری و ارزیابی را به صورت چند صفحه ای از ساختارهای اسکلتی - عضلانی و مفاصل درگیر به عمل آورد و پیشرفت پاتولوژی را مستقیما مانیتور کند.
٣-٣-٧-٢)رادیوگرافی:
رادیوگرافی روش تشخیص معمول و مهم در تشخیص بیماری های مفصلی است. با وجود اینکه تغییرات بسیاری از بیماری های مفصلی شبیه هم است، به همین دلیل ممکن است رادیوگرافی غیراختصاصی باشد. اندازه گیری شدت استئوارتریت از طریق رادیوگرافی امکان پذیر است، بطوریکه یافته های رادیوگرافی در مفصلی که تحت تاثیر قرارگرفته شامل ضایعات پرولیفراسیون و اروزیون، افزایش مایع مفصلی و تغییرات بافت های نرم اطراف می باشد. سیستم درجه بندی کلگرن ولارنس پذیرفته ترین سیستم طبقه بندی رادیوگرافی است که بر اساس فاکتورهایی شامل وجود اسکلروز زیرغضروفی، کاهش فضای مفصلی وحضور استئوفیت، استئوارتریت را به پنج درجه تقسیم می کند(۳۳).
٣-٣-٧-٢)ام آر آی (MRI)[82] و سی تی اسکن(CT)[83]:
امروزه بسیار رایج تر از رادیوگرافی استفاده می شوند بدین دلیل که در هر دو، ساختارهای مفصلی بدون اینکه تصویر ساختارهای لایه ای بر روی آن ها قرار بگیرد به وضوح و خوبی دیده می شود. کاربرد اختصاصی سی تی اسکن برای ارزیابی تغییر استخوانی است و اغلب برای تشخیص ناسازگاری های مفصلی و وجود تکه های استخوانی در مفصل استئوآرتریتی کمک کننده است.
ام آر آی یک روش مفید و موفق در تشخیص آسیب های غضروف می باشد و برای ارزیابی بافت های نرم اطراف غضروف درگیر استفاده می شود. حساسیت این روش برای تشخیص ناهنجاری های استخوان زیر غضروف مفصل و آسیب های پیشرفته ضخامت غضروف بالا بوده است ولی برای بررسی اختلالات و آسیب های کوچک دارای حساسیت پایینی می باشد. پیشرفته ترین نمای چند صفحه ای از غضروف مفصل را نشان می دهد.
مطالعات زیادی به بررسی آسیب های غضروف مفصل زانو در بیماران مبتلا به استئوآرتریت پرداخته اند
با توجه به این که ارزیابی این آسیب ها و تشخیص به موقع آن ها برای طراحی یک برنامه مدون درمانی و جلوگیری از آسیب بیشتر و پیشرفت بیماری استئوآرتریت ضروری می باشد و همچنین با بررسی مطالعات مهم در این زمینه به عنوان یک MRI که اکثر این مطالعات از تکنیک روش مدرن و کامل برای ارزیابی استفاده کرده اند(۱۵).
۴-٧-٢)یافته های آزمایشگاهی :
مایع سینوویالی اغلب برای تشخیص تفریقی ضایعات مفصلی کمک کننده است، که در حالت بیماری ممکن است حضور سلول های تک هسته ای فاگوسیت کننده، نوتروفیل های دژنره یا غیر دژنره و ارگانیسم درمایع مفصلی و همچنین در ادرار و خون وجود داشته باشد که غیر اختصاصی است. یک مشکل این شاخص ها متغییر بودن مقادیر آن ها در مایع سینوویال و سرم است(۳۸). به نظر می رسد علت این مسئله افزایش اتساع عروق موجود در غشا سینوویال ملتهب و در نتیجه افزایش جریان مواد به داخل و خارج از مایع سینوویال باشد. التهاب غشای سینوویال باعث افزایش برداشت مواد از مایع سینوویال می شود. به نظر می رسد که افزایش تراوش ترکیبات مایع سینوویال به خارج سبب متغییر بودن مقادیر محصولات حاصل از تخریب در مایع سینوویال شده و استفاده از شاخص های بیولوژیکی مجود در این مایع را دچار اختلال می کند(۲۹و۳۸).
۵-٧-٢ (میکروسکوپ الکترونی :
از میکروسکوپ الکترونی نیز برای توصیف سطح غضروف مفصلی طبیعی و غضروف مبتلا به استئوارتریت استفاده شده است.
۶-٧-٢(درمان استئوارتریت :
بهترین درمان برای استئوارتریت ، پیشگیری است. درمان استئوارتریت معمولا بر اساس یک یا ترکیبی از چند روش تشخیصی توصیف شده در قبل صورت می گیرد.
٢-۶-٧-٢(درمانهای غیر جراحی :
١-استراحت[۸۴] :
در طول این بیماری التهاب خفیفی وجود دارد که این التهاب نهایتا بوسیله سینوویوم جذب و برطرف می شود. فعالیت های تحملی-بدنی[۸۵] معمولا باعث بدتر شدن و طولانی شدن این التهاب می شوند. استراحت شامل پیاده روی با قلاده کوتاه و جلوگیری از پریدن و دویدن است. اگرچه این کار ممکن است باعث آتروفی ماهیچه و سختی حرکت مفصل شود، اما در اکثر حیوانات ناتوانی فعالیت یک اندام غیر معمول است. اگر عدم فعالیت به عنوان یک مشکل بنظر برسد، در این صورت فعالیت های دامنه حرکتی غیر فعال[۸۶] هشداردهنده است. وقتی فرد یا حیوان از مفصلی که در مرحله اول استئوارتریت است، استفاده بیش از حد کند یا در موارد آرتروزهای ضربه ای اولیه[۸۷] ، آتل های منطبق[۸۸]، گچ گیری یا آتل بندی می بایست برای ۲تا ۳ هفته مواظب باشد.
٢- گرما[۸۹]:
گرما در برطرف کردن و کاهش اسپاسم و درد عضله بسیار مفید و سودمند است. این عمل ممکن است از طریق یک لباس یا حوله آغشته به آب گرم و قرار دادن آن اطراف مفصل درگیر برای مدت ۱۰ دقیقه دو تا سه بار در روز باشد. همچنین استفاده از اشعه های اولتراسوند درمانی[۹۰] یک روش سودمند و موثر برای ایجاد گرما در حیوانات است، که دامنه دوز آن بسته به عمق نفوذ اشعه و معمولا بین ۱۰- ۵ وات است که روزانه ۲بار به مدت ۱۰-۵ دقیقه انجام می شود. در آسیب های حاد مفصلی سرما نسبت به گرما ترجیح داده می شود و شاخصی برای کاهش درد،دتورم و ایجاد هماتوم است.
٣-ورزش[۹۱] :
توصیه شده است که حیوانات در مرحله شدید یا متوسط این بیماری از انجام ورزش و کارهای هیجان انگیز مانند استفاده از تردمیل، دوچرخه و ماشین سواری خودداری کنند چرا که مثلا وقتی سگی صاحب خود را می- بیند یا خرگوشی یا سگ دیگری را می بیند بدون اینکه دردی را احساس کند به طرف آن ها می دود و این حالت استئوارتریت را تشدید می کند. شنا بهترین ورزش برای درمان استئوارتریت مفصل است، زیرا دامنه حرکتی تحملی-بدنی ندارد[۹۲] و چسبندگی کپسول مفصلی را کاهش می دهد .
٢-۶-٧-٢(درمان های دارویی :
درمان های دارویی در انسان ها و حیوانات برای کاهش درد و عدم راحتی است. در سال های اخیر بیشتر درمان های دارویی برای انسان ها و حیوانات در دسترس بوده، اما بحث مهم و هشدار دهنده این است که باید یادآور شد که عملکرد دارویی در گونه های مختلف متفاوت است. داروهایی که از نظر کم خطر و موثر بودن در انسان ها ثبت شده است صرفا در سگ ها، اسب ها و گربه ها کم خطر نیستند، بطوریکه در صورت استفاده این داروها علائم استفراغ، اسهال، خون در مدفوع[۹۳]، کم خونی، ادم، کاهش اشتها، درد شکمی و سپتی سمی در اثر پرفوراسیون یا مشکلات کلیوی مشاهده شود بلافاصله می بایست درمان متوقف شود.
١-داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی[۹۴] (NSAIDs) :
این داروها ضد التهاب، ضد درد و ضد تب هستند. اثرات زیان بار آن ها بر روی دستگاه گوارش هنوز یک نگرانی عمده برای انسان ها و حیوانات است. این داروها از طریق مهار آنزیم های [۹۵]COX1و COX2[96] تولید پروستوگلاندین ها(که در حالت طبیعی ماده اولیه مهم برای بدن هستند ) را متوقف می کنند و از این طریق التهاب را کاهش می دهند.
COX1 در بسیاری از بافت ها و از جمله در دستگاه گوارش نقش عمده آن حفاظت از خونرسانی مخاط معده، ترشح بیکربنات و موکوس، در کلیه ها (تنظیم جریان خون کلیوی) و انعقاد خون است، که مهار آن می تواند باعث ایجاد اروژن[۹۷] واولسر[۹۸] در دستگاه گوارش شود.
COX2 بطور طبیعی در بسیاری از بافت های بدن وجود ندارد اما به انتقال درد و تسریع درد کمک می کند و غیبت آن از لحاظ نظری برای بدن ضرر بخش نیست. به همین دلیل اگرچه مهار COX1 و COX2 به کاهش درد کمک می کند، اما مهار COX2 از نظر نظری گزینه بهتری است چون اثرات جانبی کمتری دارد.
از جمله این داروها می توان اتودولاک[۹۹]، دراکوکسیب[۱۰۰] ، فیروکوکسیب[۱۰۱]، کارپروفن[۱۰۲]، ملوکسیکام[۱۰۳]، آسپرین و… اشاره کرد. که دو داروی جدید دراکوکسیب و فیروکوکسیب اختصاصا آنزیم COX2 را تحت تاثیر قرار می دهند.
٢-واسطه های محافظت کننده کندروسیت ها:
این واسطه ها سنتز ماکرومولکول های کندروسیت را افزایش داده و باعث افزایش سنتز هیالوران بوسیله سینوویوسیت ها می شود و از این طریق باعث مهار التهاب و حذف و جلوگیری از شکل گیری فیبرین[۱۰۴] ، ترومبین[۱۰۵] و پلاک در سینوویوم یا عروق زیر استخوان غضروفی می شود. اما هنوز شناخته نشده است که همه این کارها را در یک زمان انجام می دهد یا خیر.
غضروف بوسیله کندروسیت ها ایجاد می شود که با سنتز ماتریکس، به غضروف قدرت کشش و استحکام می- دهد. که این ماتریکس شامل کلاژن(فراهم کردن قدرت) و پروستوگلاندین ها(عمدتا هیالورونیک اسید وگلیکوامینوگلایکان ها ) (فراهم کردن خاصیت فنری) هستند.
ویژگی بیماری دژنراتیو مفصلی[۱۰۶] (DJD) این است که باعث کاهش مولکول های ماتریکس غضروفی(که پلی سولفات گلیکوامینوگلایکان ها[۱۰۷](PSGAGs) نامیده می شود) طی روندی آرام و پیشرونده می شود که بدن در صورت فراهم کردن مجدد این ماکرومولکول ها، می تواند استئوارتریت را کاهش دهد یا برگرداند.
٣-هیالورونیک اسید[۱۰۸](هیالوران ) :
یک گلیکوامینوگلایکان غیر سولفاته[۱۰۹](GAG) و یک ترکیب مهم در مایع سینوویال است. هیالورونیک اسید تامین کننده ویسکوزیته بوده و مشخص شده است که دارای اثرات ضدالتهابی نیز می باشد و می تواند بصورت موثر باعث کاهش دردهای ناشی از استئوارتریت شود(۶۵و۶۶). استفاده آن در اسب بصورت داخل مفصلی یا داخل رگی است. این ماده به عملکرد مایع سینوویالی از طریق افزایش ویسکوزیته به کاهش التهاب و مهار رادیکال های آزاد کمک می کند(۶۶).
۴-کندرویتین سولفات[۱۱۰] و گلوکز آمینو سولفات:
مشخص شده است که گلوکز آمینو سولفات علاوه بر تاثیرات ضد التهابی دارای ویژگی محافظت از غضروف نیز می باشد. کندرویتین سولفات یک گلیکوامینوگلایکان برجسته در غضروف مفصلی است. در سگ ها جذب خوراکی ۷۰% است . گلوکز آمینو سولفات نیز دارای نقش بلاک کننده و محافظتی از GAG در غضروف و هیالورونیک اسید در مایع سینوویالی دارد(۴۴).
۵-استاتین:
در مطالعات انجام شده نشان داده شده است که استاتین توانایی مهار پیری کندروسیت های مفصلی را که توسط عامل کاتابولیک و IL-1β القا می شود را داراست. نتایج نشان می دهد که درمان با استاتین از کسب فنوتیپ مرتبط با پیری سلولی جلوگیری می کند. علاوه بر آن استاتین IL-1β را که باعث کاهش طول عمر کشت کندروسیت ها می شود را مهار می کند(۳۲).
٣-۶-٧-٢(درمان جراحی:
جراحی روش درمانی دیگری است که در حالات بسیار شدید و پیشرفته بیماری انجام می گیرد. برخی از مداخلات جراحی مفصل زانو عبارتند از لاواژ و شستشوی مفصل با نرمال سالین، فیوز کردن مفصل[۱۱۱] برای جلوگیری از حرکت آن، جایگزین کردن مفصل[۱۱۲]. کلیه درمان های ذکر شده هیچ یک باعث بهبودی کامل بیماری نمی شوند و تنها منجر به تخفیف درد بیمار شده، ضمن اینکه ناتوانی بیمار را برای حرکت به حداقل می رساند.
٨-٢(پلاسمای غنی از پلاکت(PRP):
خون حدودا از ۹۳% گلبول قرمز، ۱% گلبول سفید، ۶% پلاکت وپلاسما تشکیل شده است.
پلاکت ها سلول های خونی هستندکه در مغز استخوان ساخته می شوند. پلاکت ها حاوی موادی هستند که عامل اصلی در فرایند ترمیم و بازسازی بافت ها هستند و به آنها عوامل رشد growth factors گفته می- شود و این مواد داخل کیسه هایی درون پلاکت ها ذخیره می شوند که به آ نها گرانو لهای آلفا گفته می شود. هنگامی که این مواد آزاد می شوند سبب رشد، تکثیر و تمایز سلو لهای مختلف پوستی، بافتی و چربی می- شوند. نتیجه این امر افزایش کلاژن، الاستین، ماده بین سلولی، عروق و در نهایت ضخیم شدن و ترمیم شدن بافت پوستی است. با فعال سازی توسط ترومبین پلاکت ها تغییر شکل می دهند و در بافت های آسیب دیده تجمع می یابند. تعداد پلاکت های نرمال در انسان حدود /ML200000 می باشد.
گرانول آلفا شامل فاکتورهای رشد می باشد که اصلی ترین آنها شامل:
- transforming growth factor beta (TGF-b)
- platelet-derived growth factor (PDGF)
- insulin-like growth factor (IGF)
- vascular endothelial growth factors (VEGF)
- epidermal growth factor (EGF)
- fibroblast growth factor-2 (FGF-2)
- Transforming growth factor beta(TGFbeta)
در طی التهاب فعال می شود وتنظیم مهاجرت سلولی وتکثیر را تحت تاثیر قرار می دهد وهمانندسازی سلولی را تحریک می کند. سنتز ماتریکس سلولی (مانند کلاژن نوع I) را افزایش می دهد.
- Vascular endothelial growth factor(VEGF)
فقط بعد از فاز التهابی در بالاترین سطح تولید می شود ومحرک قوی برای عروق سازی می باشد.
- platelet-derived growth factor (PDGF)
تولید سایر فاکتورهای رشد ، سنتز کلاژن و تکثیر سلول های بنیادی مزانشیمال را تحریک می کند ودر بازسازی بافت نقش دارد. اولین فاکتور رشدی است که در زخم حاضر می شود و ترمیم بافت پیوندی را از طریق تحریک سنتز کلاژن وپروتئین آغاز می کند.
- epidermal growth factor (EGF) , fibroblast growth factor-2 (FGF-2):
سبب تحریک تکثیر فاکتورهای استئوبلاستیک می شوند.
پلاسمای غنی از پلاکت(PRP) [۱۱۳] قسمتی از پلاسما با غلظت غنی از پلاکت ها می باشد. پلاکت ها می توانند در ترمیم بافتی بسیار مؤثر باشند.
استفاده ازPRP روش درمانی نوینی است که تاثیرات معجزه آسایی در درمان آرتروز مفاصل، پارگی رباط ها، پارگی مینیسک های زانو و آسیب های ناشی از انجام حرکات ورزشی به همراه داشته است، به طوری که این روش انقلابی در درمان بیماران اسکلتی- عضلانی و مفاصل به وجود آورده است. PRPیک فرآورده خونی به معنای پلاسمای غنی از پلاکت خود بیمار است که طی فرایند جداسازی به دنبال خونگیری همانند آنچه در آزمایشات چکاپ انجام می شود از بیمار به دست می آید. فکر استفاده از این روش از آنجا به وجود آمد که در آسیب های وارد شده به بدن انسان حضورخود به خودی پلاکت ها و ترشح پروتئین ها و فاکتورهای رشد باعث بهبود آسیب های وارد شده می شود، همانند آنچه باعث جوش خوردن استخوان های شکسته شده و یا باعث بهبود زخم و جراحت و سوختگی می شود(۱۸).
هم اکنون به پشتوانه مطالعات فراوانی که انجام شده تجارب جدیدی از کاربرد این روش در رشته ارتوپدی در جهت رفع مشکلات و درمان بیماری های اسکلتی، عضلانی و مفاصل کسب شده است.
از مزایای استفاده از این روش می توان از بی عارضه بودن کامل این روش، زمان کوتاه دوره نقاهت، هزینه درمانی مناسب و انجام آن در مطب بدون نیاز به اتاق عمل و جراحی نام برد. تابحال تحقیقات مختلفی در استفاده از PRP در سرعت بخشیدن به ترمیم های بافتی همانند تاندونها و لیگامنت ها انجام گرفته ولی در مورد نقش آن در ترمیم استئوآرتریت مطالعات بسیار اندکی انجام شده است(۴۰،۴۱،۷۶و۷۷).
بنابراین هدف از این بررسی ایجاد استئوآرتریت در حیوان مدل خوکچه هندی بصورت یکنواخت و یکسان و درمان کنترل شده در گروه های درمان و کنترل بوسیله PRP خودی می باشد تا تأثیر این نوع روش درمانی بر روی بهبودی مفاصل مبتلا به استئوآرتریت روشن گردد.
فصل سوم
مواد مصرفی و روش کار
الف – مواد مصرفی :
حیوانات مورد استفاده :
این مطالعه بر روی ٢٢قطعه خوکچه هندی و بالغ از هر دو جنس و با میانگین وزنی ۷۰۰گرم انجام گرفت . خوکچه ها در شرایط یکسان نگهداری شدند و غذای پلت و آب به طور آزاد در اختیار آن ها بود.
وسایل مورد استفاده :
١-ست جراحی ( پنس سوزن گیر، پنس شستی ، قیچی، دسته بیستوری ،تامپون)
٢-مواد استریل سازی موضع شامل الکل و اسکراپ ، بتادین و محلول بتادین
٣-نخ پلی دیوکسان۰/۴ و نخ سیلک۰/٢
۴-داروهای کتامین(Alfasan, Woerden-Holand) ، زایلازین(Rampun, Bayer AG, Leverkusen)،
پنی سیلین(شرکت داروسازی جابرابن حیان Pen)، فلونکسین (شرکت داروسازی رازک ، Flunex 5%)
۵-فرمالین بافر ١۰%
۶-دستگاه رادیوگرافی (Toshiba X ray, DC.12m Japan)
۷-فیلم رادیوگرافی (Siemens)
۸-نگاتوسکوپ
۹-سانتریفیوژ (Mod: Made in Italy4232-d)
١۰-وسایل برش و رنگ آمیزی مقاطع بافتی
١١-تیغ تراش
١٢-مواد رنگ آمیزی شامل (هماتوکسیلین ائوزین (H&E ) به منظوررنگ آمیزی و بررسی ساختارهای سلولی و
، تولوئیدن بلو(Toluidine Blue ) و سافرانین– o (Safranin O) به منظور رنگ آمیزی وبررسی محتویات پروتئوگلیکانی ماتریکس )
ب) روش جراحی :
ابتدا خوکچه های هندی با تزریق داخل عضلانی کتامین(BW mg/kg ۵۰) و زایلازین (BW mg/kg ١۰) بی هوش و زانوی سمت چپ آن ها تراشیده شد و برای جراحی استریل آماده گردید. سپس در زانوی سمت چپ کلیه خوکچه ها در کنار استخوان کشکک در سطح قدامی-جانبی، برشی به طول ٢ سانتی متر زده شد و استخوان کشکک به سمت جانبی جابجا گردید. با نمایان شدن وتر صلیبی قدامی پنس را به زیر وتر مذکور انداخته و بعد از در دسترس قرار گرفتن بوسیله تیغ جراحی قطع گردید. در پایان کپسول مفصلی بوسیله نخ پلی دیوکسانون ۰/۴ و پوست با نخ سیلک ۰/٢ بخیه گردید.خوکچه ها بعد از جراحی توسط اسپری اکسی تتراسایکلین اسپری شدند و به محوطه مخصوص خوکچه ها منتقل گردیدند و داروی فلونکسین به مدت سه روز به عنوان ضد درد و داروی سفالکسین به مدت پنج روز بعد از عمل برای آن ها تجویز شد.
خوکچه ها به مدت ١٢ هفته بعد از عمل نگهداری شده تا استئوارتریت به شکل مزمن در آن ها ایجاد شود. هیچ نوع محدودیتی در تحرک خوکچه ها بعد از عمل اعمال نشد. پس از ١٢ هفته خوکچه ها براساس نوع درمان و زمان پیش بینی شده، به دو گروه تقسیم بندی شدند.
الف : گروه کنترل که هیچ درمانی در آنها صورت نگرفت(شامل ١٢ خوکچه هندی ).
ب :گروه درمان که در این گروه بعد از هفته ١٢ وتایید ایجاد استئوارتریت توسط رادیوگرافی، در زانوی آن ها PRP تزریق شد(شامل ١۰ خوکچه)
پس از ١٢هفتگی از عمل جراحی قطع CCL از زانوی تمامی خوکچه ها عکس رادیوگرافی تهیه شد تا از ایجاد استئوارتریت مزمن اطمینان حاصل گردد. علائم رادیوگرافی براساس درجه بندی
کلگرن و لارنس درجه بندی گردید و شدت OA از درجه صفر تا ۴ مشخص خواهد شد. روزانه بطور مرتب به حیوانات سرکشی شد و درمانهای لازم انجام و مشاهدات بالینی ثبت شد
در ١٢ هفتگی دو قطعه خوکچه معدوم و مفاصل آن جدا و برای تشخیص قطعی استئوارتریت مزمن نمونه های مورد نظر به آزمایشگاه آسیب شناسی بیمارستان شهید چمران انتقال داده شد.
خوکچه ها نهایتا پس از ۸ هفته از ایجاد استئوارتریت (٢۰هفته پس از عمل قطع CCL) و درمان های صورت گرفته به روش انسانی معدوم شدند و نمونه های لازم برای بررسی میکروسکوپیک از مفا صل تهیه گردید.
ج)روش تهیه پلاسمای غنی از پلاکت:
از هر حیوان مقدار ٢ میلی لیتر خون وریدی از قلب توسط یک سرنگ حاوی ماده ضدانعقاد سدیم سیترات اخذ شد وسپس خون گرفته شده در دومرحله سانتریفیوژ گردید:
در مرحله اول با دور ٢۰۰۰ دور در دقیقه بمدت ۵ دقیقه سانتریفیوژ انجام گرفت. در این مرحله اول خون سانتریفیوژ شده سه لایه شامل پلاسما در بالا، پلاکتها در قسمت میانی و گلبول های قرمز در قسمت پایین راتشکیل دادند، پس از جمع آوری پلاکتها از لایه میانی توسط پیپت، مجددا سانتریفیوژ صورت گرفت که بادور ۵۰۰۰ دور در دقیقه بمدت ٢ دقیقه انجام شد، که دارای دو لایه شامل پلاسمای غنی از پلاکت و پلاسمای فقیر از پلاکت بود. پلاسمای غنی از پلاکت که حدود۴/۰ میلی لیتر بود جمع آوری گردید.
د)روش تزریق پلاسمای غنی از پلاکت در مفصل مبتلا:
هر حیوان در گروه درمان مقید و مفصل برای تزریق آماده سازی و استریل شد. با جابجا کردن استخوان کشکک به سمت داخل سوزن به سوی مرکز مفصل هدایت می شد و ۴/۰ میلی لیتر پلاسمای غنی از پلاکت تزریق شد.
ه)بررسی های رادیوگرافی:
برای بررسی ضایعات ایجاد شده و مراحل ترمیمی در سه مرحله زیر از حیوانات مورد آزمایش رادیوگرافی انجام گرفت.
١- بلافاصله بعد از ایجاد ضایعه
٢- دوازده هفته پس از ایجاد ضایعه
٣- هشت هفته پس از ایجاد استئوارتریت مزمن (٢۰هفته پس از جراحی) در گروه کنترل.
۴- هشت هفته پس از تزریق PRP در مفصل(٢۰هفته پس از جراحی) در گروه درمان.
در حالت گماری جانبی و قدامی- خلفی زانو های مورد مطالعه تهیه گردید. در هنگام تهیه رادیوگراف فاصله فیلم از منبع اشعه X حدود ۷۵ سانتی متر بود و دستگاه رادیوگرافی روی ولتاژ ۴۵ کیلووات (kv۴۵ ) و آمپراژ ٢۰ میلی آمپر بر ثانیه (mAs٢۰ ) تنظیم شد. سپس فیلم های تهیه شده مورد مطالعه قرار گرفتند و بر اساس سیستم درجه بندی کلگرن و لارنس، درجه بندی شدند و نتیجه درمان ثبت شد(جدول شماره ١)
جدول شماره ١ : سیستم درج بندی کلگرن و لارنس.
درجه | یافته های رادیولوژیکی |
۰ | کاملا طبیعی |
۱ | کاهش مشکوک فضای مفصلی / استئوفیت احتمالی در حاشیه مفصل |
۲ | حضور استئوفیت ها به صورت مشخص / کاهش احتمالی فضای مفصلی |
۳ | تشکیل استئوفیت ها به صورت چند تایی و کاملا مشخص / کاهش مشخص فضای مفصلی/ اندکی اسکلروز/ تغییر شکل احتمالی نواحی انتهایی استخوان |
۴ | تشکیل استئوفیت های بزرگ/ کاهش مشخص فضای مفصلی/اسکلروز شدید/تغییر شکل کاملا مشخص نواحی انتهایی استخوان |
در این سیستم درجه ۰ معادل مفصل طبیعی، درجه ۱ مشکوک به استئوارتریت، درجه ۲ استئوارتریت خفیف، درجه ۳ استئوارتریت متوسط و درجه ۴ استئوارتریت شدید محسوب می گردد.
و)روش تهیه و بررسی مقاطع هیستوپاتولوژیک:
برای مطالعه هستوپاتولوژی روند ترمیم در گروه های درمان و کنترل نمونه های مورد نظر به آزمایشگاه آسیب شناسی بیمارستان شهید چمران انتقال داده شد. بدین منظور کندیل های استخوان ران و انتهای بالایی استخوان درشت نی جدا گردیده و در محلول فرمالین بافر ده درصد قرار داده شدند. نمونه ها به مدت یک هفته در این محلول نگهداری شدند. پس از طی شدن مرحله تثبیت، نمونه ها در محلول اسید هدروکلریدریک ۴ درصد و اسید فرمیک ۵ درصد، دکلسیفاید شده و سپس بلوک های پارافینی از آن ها تهیه شد. سپس مقاطع بافتی تحت رنگ آمیزی های هماتوکسیلین و ائوزین (H&E)، تولوئیدن بلو(Toluidine blue) و سافرانین – o (Safranin-O) قرار گرفته و در زیر میکروسکوپ نوری مطالعه شدند.
ز)بررسی آماری:
نتایج بدست آمده توسط روش های آماری Mann-Whitney Test و NPar Tests ، آزمون های t-test و آنالیز واریانس یکطرفه ANOVA و به کمک نرم آفزار SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. و برای اطمینان از معنی دار بودن نتایج P<0.05 در نظر گرفته شد.
فصل چهارم
نتایج
١-۴- نتایج ارزیابی بالینی:
التهاب و تورم در مفاصل تا ۵-۳ روز بعد از جراحی قابل مشاهده بود. بعد از این مدت التهاب موجود تدریجا کاهش یافت و مفصل زانو به حالت طبیعی بازگشت. ولی حیوانات از سرعت تحرک کمتری برخوردار بودند بگونه ای که پس از صرف غذا ترجیح می دادند در گوشه ای ایستاده و نظاره کنند.
معاینات بالینی و بررسی های رادیولوژیکی به فاصله ۱۲ هفته بعد از جراحی نشان دهنده پیشرفت استئوارتریت مزمن در زانوهای مورد مطالعه بود. به شکلی که در معاینات صورت گرفته اکثر زانوها، تظاهرات استئوارتریت از جمله تورم مفصل، تغییر شکل مفصل و تشکیل استخوان های زائد را نشان دادند.
٢-۴- نتایج ارزیابی رادیولوژیک :
بررسی رادیوگراف های تهیه شده در ۱۲ هفته پس از قطع وتر صلیبی قدامی براساس سیستم درجه بندی کالگرن و لارنس(جدول شماره ۱) نشان داد که از ۲۲ خوکچه هندی مورد مطالعه۲ عدد دارای درجه یک (مشکوک به استئوارتریت)، ۱۰ عدد دارای درجه دو(استئوارتریت خفبف) ، ۸عدد دارای درجه سه(استئوارتریت متوسط)و ۲ عدد هم دارای درجه چهار(استئوارتریت شدید( بودند.
ارزیابی رادیولوژیکی زانوها در۲۰ هفته پس از جراحی افزایش نسبی در شدت استئوارتریت در گروه کنترل نسبت به هفته ۱۲ نشان داده شد. (تصویر ۱ و۲)
این در حالی است که ارزیابی رادیولوژیک زانوها کاهش شدت استئواتریت را در گروه درمان بوسیله تزریق داخل مفصلی PRP نسبت به هفته ۱۲نشان داد.(جدول شماره ۲(
با توجه به تست های آماری Mann-Whitney Test و NPar Tests نتایج در گروه درمان نسبت به گروه کنترل در سطح P<0.05 معنی دار می باشد.
جدول شماره ۲: درجه استئوآرتریت نمونه ها در ۱۲ و۲۰ هفته پس از جراحی
درجه استئوارتریت | ۱۲ هفته پس از جراحی( کل نمونه ها ) | ۱۲ هفته پس از جراحی(گروه کنترل) | ۱۲ هفته پس از جراحی(گروه درمان) | ۲۰ هفته پس از جراحی(گروه کنترل) | ۲۰ هفته پس از جراحی(گروه درمان) |
۰ | - | - | - | - | |
۱ | ۲ | ۱ | ۱ | - | ۳ |
۲ | ۱۰ | ۶ | ۴ | ۴ | ۶ |
۳ | ۸ | ۲ | ۴ | ۳ | ۱ |
۴ | ۲ | ۱ | ۱ | ۳ | - |
مجموع | ۲۲⃰ | ۱۰ | ۱۰ | ۱۰ | ۱۰ |
⃰ در ١٢ هفتگی دو قطعه خوکچه معدوم و مفاصل آن جدا و برای تشخیص قطعی استئوارتریت مزمن نمونه های مورد نظر به آزمایشگاه آسیب شناسی بیمارستان شهید چمران انتقال داده شد.
تصویر۱: رادیوگرافی تهیه شده از مفصل زانوی خوکچه هندی دارای استئوارتریت در ۱۲ هفتگی که نشان دهنده کاهش فضای مفصلی، اسکلروز استخوان زیرغضروف، نامنظمی سطوح مفصلی واستئوفیت می باشد
تصویر ۲: تصویر سمت راست رادیوگرافی تهیه شده از زانوی خوکچه هندی در ۲۰ هفتگی(۸هفته پس از تزریق پی ارپی) در گروه درمان و تصویر سمت چپ تصویر رادیوگرافی در ۲۰ هفتگی(۸ هفته پس از ایجاد استئوارتریت) در گروه کنترل
٣-۴- نتایج ارزیابی هیستوپاتولوژیک نمونه های بافتی :
نتایج هیستوپاتولوژی بر اساس تقسیم بندی زیر مورد ارزیابی قرار گرفته است:
Assessment scale International cartilage repair society visual histological
که شامل بررسی سطح، ماتریکس، توزیع سلولی، زنده مانی جمعیت سلولی، استخوان زیر غضروف، معدنی شدن غضروف می باشد که از درجه بندی ۰ تا ٣ که صفر نشان دهنده کمترین ترمیم و سه بیشترین ترمیم می باشد. نتایج بدست آمده در تحقیق حاضر در جدول شماره ٣ آورده شده است .
در تحقیق حاضر بر اساس جدول شماره ٣ نمونه هایی که درمان بر روی آنها صورت گرفته شامل شماره های ۲، ۳،۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۲، ۱۷، ۱۹ می باشد و بقیه گروه کنترل می باشند.
بررسی های هیستوپاتولوژی نیز بین گروه نشان داد که در گروه درمان ترمیم غضروف مفصلی را با کیفیت مناسب انجام داده و غضروف دارای جمعیت سلولی زنده و سطح غضروف مفصلی صاف تر و توزیع سلولی استوانه ای مناسبی نسبت به گروه کنترل می باشد.( نمودار۱،۲،۳،۴،۵ ۶) (تصاویر۳، ۴و۵)
نمودار۱: تفاوت بین گروه درمان وکنترل از لحاظ سطح غضروف مفصلی
نمودار۲: تفاوت بین گروه درمان وکنترل از لحاظ ماتریکس سلولی
نمودار۳: تفاوت بین گروه درمان وکنترل از لحاظ توزیع سلولی
نمودار۴: تفاوت بین گروه درمان وکنترل از لحاظ زنده مانی جمعیت سلولی
نمودار۵: تفاوت بین گروه درمان وکنترل از لحاظ استخوان زیرغضروف
نمودار۶: تفاوت بین گروه درمان وکنترل از لحاظ معدنی شدن غضروف
تصویر ۳: تصویر سمت راست نمایانگر مقطع هیستوپاتولوژی با رنگ آمیزی سافرانین -Oدر گروه درمان و تصویر سمت چپ مقطع هیستوپاتولوژی با رنگ آمیزی سافرانین –O در گروه کنترل
تصویر ۴: تصویر سمت راست نمایانگر مقطع هیستوپاتولوژی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین در گروه درمان و تصویر سمت چپ مقطع هیستوپاتولوژی با رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین در گروه کنترل
تصویر ۵: تصویر سمت راست نمایانگر مقطع هیستوپاتولوژی با رنگ آمیزی تولوئیدن بلو در گروه درمان و تصویر سمت چپ مقطع هیستوپاتولوژی با رنگ آمیزی رنگ آمیزی تولوئیدن بلو در گروه کنترل
فصل پنجم
بحث ونتیجه گیری
استئوآرتریت شایعترین مشکل مفاصل سینوویال می باشد و یک اختلال دژنراتیو شایع غضروف مفصلی همراه با تغییرات هیپرتروفیک استخوان است. استئوارتریت، بعد از سن ۵۶ سالگی در۶۰ % از آقایان و۷۰ %از خانم ها مشاهده می گردد. تحقیقات حاکی از اینست که طی ٢۰ سال آینده شیوع آرتروز درامریکا، تا ۵۰ درصد افزایش خواهد یافت. در ابتلا به استئوآرتریت، عوامل التهابی، متابولیکی، مکانیکی و ریسک فاکتورهایی شامل ژنتیک، جنس مونث، تروما، سن بالا و چاقی موثر است. تشخیص بر پایه شرح حال درد مفصلی تشدید یابنده با حرکت که می تواند منجر به کاهش فعالیت های روزمره زندگی شود استوار است. اینکه چرا ارتباط اندکی میان ویژگی های بالینی و تغییرات ساختمانی بافتی در استئوارتریت وجود دارد، همچنان مشخص نیست. عدم حساسیت روش های پایش فعلی برای آسیب به بافت مفصلی همراه با پیشرفت آهسته این آسیب ممکن است زمینه ساز این عدم هماهنگی باشد. ارزیابی تغییرات ساختاری در بررسی این بیماری و بهبود روش های درمان آن یک چالش عمده است. ارزیابی آسیب بافتی اولیه و خفیف دشوار است. وضعیت غضروف را نیز تنها با روش های آرتروسکوپیک می توان مشاهده کرد که البته این روش ها، تکنیک هایی تهاجمی هستند. رادیوگرافی ساده، استاندارد طلایی تصویربرداری از مفاصل استئوآرتریتی است، چرا که این تکنیک، ارزان، سریع و در دسترس است. رادیوگرافی این مزیت را دارد که تصاویری با کیفیت بالا را می توان به سرعت و به طور معمول زیر تحمل وزن تهیه کرد. محدودیت های این روش شامل مواجهه با اشعه و این مطلب است که تنها استخوان کلسیفیه را می توان در رادیوگرافی مشاهده کرد که روش غیرمستقیم برای سنجش ضخامت غضروف بدون فراهم کردن اطلاعات در مورد بافت سینوویال است.
کلگرن و لارنس درجه بندی رادیولوژیک استئوآرتریت را برای مفاصل مختلف از جمله زانوها، لگن و دست ها ارائه کرده اند. این طبقه بندی بر توالی تشکیل استئوفیت، کاهش فاصله مفصلی و اسکلروز استخوانی بنا شده است و معیاری رده بندی شده، کاربردی و ساده برای هر یک از مفاصل دست تهیه شده است. علاوه بر رادیوگرافی ساده، رو شهای تصویربرداری دیگری نیز به کار گرفته شده اند که شامل CT اسکن، سونوگرافی و MRI است CT. اسکن معمولی همان اشکالات رادیوگرافی ساده را دارد، علاوه بر اینکه مواجهه با اشعه در آن بسیار بالاتر است اما مزیت آن در این است که میتوان تصاویر سه بعدی تهیه کرد و این گزینه در دسترس است که با بهره گرفتن از مواد حاجب ) CT با ماده حاجب( بتوانیم غضروف را نیز علاوه بر استخوان مشاهده کنیم. ارزیابی با CT اسکن نشان داده تجزیه و تحلیل تصاویر MRI ، توسعه این تکنیک ها را هم در مراکز پژوهشی و هم در استفاده روزمره در طبابت محدود می سازد. در آینده، تکنیک های MRI ممکن است در کارآزمایی های بالینی بزرگتر استاندارد شوند. در طبابت امروزین این روش تنها برای پاسخ به سؤالات خاص تشخیصی ارزش دارد.(۱)
در مراحل اولیه استئوآرتریت، درد و سفتی مفاصل بر سایر علایم غلبه دارد. بنابراین، درمان باید بر کاهش درد و سفتی و همچنین حفظ و بهبود ظرفیت های کارکردی متمرکز باشد. علاوه بر این، پیشگیری از پیشرفت آسیب به مفاصل و بهبود کیفیت زندگی هم از اهداف درازمدت هستند. سه روش درمانی در این بیماری وجود دارد که شامل درمان های غیردارویی، درمان های دارویی و جراحی است اما بهترین درمان برای استئوارتریت، پیشگیری است. درمان های غیر دارویی شامل استراحت ،گرما و ورزش است. گرما در برطرف کردن و کاهش اسپاسم و درد عضله بسیار مفید و سودمند است اگرچه در آسیب های حاد مفصلی سرما نسبت به گرما ترجیح داده می شود و شاخصی برای کاهش درد، تورم و ایجاد هماتوم است. توصیه شده است که حیوانات در مرحله شدید یا متوسط این بیماری از انجام ورزش و کارهای هیجان انگیز مانند استفاده از تردمیل خوداری کنند. شنا بهترین ورزش برای درمان استئوارتریت مفصل است، زیرا دامنه حرکتی تحملی-بدنی ندارد[۱۱۴] و چسبندگی کپسول مفصلی را کاهش می دهد . شواهدی از تاثیر مثبت ورزش، نظم تمرینات، حفاظت از مفاصل، کاهش وزن و سایر روش های برداشتن فشار از روی مفاصل آسیب دیده وجود دارد. مشخص نیست که ورزش های خاصی نسبت به سایرین برای مفاصل سودمندتر باشند. احتمالا بهترین ورزش ها را باید با در نظر گرفتن عوامل مربوط به هر فرد مشخص کرد. ورزش هایی که عضلات را تقویت می کنند و وضعیت هوازی را بهبود می بخشند موثرتر از بقیه هستند، مخصوصا در مورد استئوآرتریت لگن و زانو(۲و۸).
کاهش وزن، ساده نیست اما بسیار موثر است به ویژه در مورداستئوآرتریت زانوها. کارآزمایی های شاهددار تصادفی شده نشان داده اندکه کاهش وزن موجب تخفیف درد و بهبود کارکرد فیزیکی می شود وپژوهش های جدید نیز بهبود ساختمان غضروف ها و تاثیرات مثبت آن را بر شاخص های بیولوژیک غضروف و استخوان نشان داده اند. روش های غیرمرسوم همچون بستن آتل و سایر رو شهای حفاظت از مفاصل ممکن است تاثیرات اندکی داشته باشند و در مجموع هزینه-اثربخش هستند.
برخی روش های درمانی مرسوم شامل گذاشتن کفی، لیزر، تحریک الکتریکی اعصاب از طریق پوست، سونوگرافی، الکتروتراپی و یا طب سوزنی هستند، اما شواهد در مورد این روش ها و همچنین میزان تاثیر آن ها اندک است. با وجود این، به کاربردن گرما و یخ، ساده و بسیار اثربخش است.
استامینوفن به دلیل ایمنی و اثربخشی آن، اولین داروی ضددرد خوراکی انتخابی برای استئوآرتریت است، اما اغلب بیماران پیش از اینکه به پزشک خود مراجعه کنند، استامینوفن را به کاربرده اند که اغلب هم تاثیر اندکی داشته است. گاهی اوقات افزایش دوز به حداکثر میزان مطلوب برای بیمار، روش مورد انتخاب است؛ اما اغلب یک داروی ضدالتهاب غیراستروئیدی (NSAID) افزوده و یا جایگزین می شود. داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی اساس درمان دارویی در استئوآرتریت است. با این وجود عوارض جانبی گسترده این داروها، مصرف طولانی مدت آنها را با محدودیت های جدی مواجه می کند. از آن گذشته این داروها به ندرت علائم بیمار را کاملا برطرف می کند(۱۲). استفاده از مسکن های قو یتر همانند مخدرهای ضعیف و سایر مسکن های مخدر تنها هنگامی اندیکاسیون دارد که سایر داروها( از جمله NSAID ها( موثر نبوده و یا منع مصرف داشته باشند.)
گاهی، بیماران از گروهی از داروهای آهسته اثر موثر بر علایم استئوآرتریت استفاده می کنند، یعنی گلوکزآمین سولفات، کندرویتین سولفات، اسید هیالورونیک. کارآزمایی های بالینی با گلوکزآمین سولفات به شدت مورد
مناقشه هستند و نگرانی هایی در مورد سوگیری این مطالعات، ناهمگونی پیامدها و میزان اثر آنها وجود دارد. اغلب مطالعات منتشر شده نشان می دهند که گلوکزآمین سولفات تاثیر مثبتی بر درد دارد اما تاثیری بر عملکرد بیماران ندارد و تاثیر آن بر اصلاح ساختار مفصلی هم مورد مناقشه است. اینکه تا چه حد گلوکزآمین سولفات در استئوآرتریت موثر باشد، هنوز مورد تردید است. در ایالات متحده، گلوکزآمین هیدروکلرید به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته، اما تاثیر مثبتی گزارش نشده است. شواهد کمتر و همچنان مورد مناقشه ای نیز در مورد اثربخشی کندرویتین سولفات بر درد و عملکرد بیماران وجود دارد .مکمل های گلوکزآمین وکندروتین در استئوآرتریت های متوسط تا شدید هنگامی که به صورت ترکیبی استفاده شود می تواند مفید باشد. تزریق داخل مفصلی کورتون کم هزینه و موجب بهبود کوتاه مدت)۸-۴هفته( در تشدیدهای استئوآرتریت زانو می شود در حالیکه تزریق اسید هیالورونیک گرانتر بوده اما موجب بهبودی طولانی مدت علایم می شود(۳و۴)
در سال های اخیر بیشتر درمان های دارویی برای انسان ها و حیوانات در دسترس بوده ، اما بحث مهم و هشدار دهنده این است که باید یادآور شد که عملکرد دارویی در گونه های مختلف متفاوت است. داروهایی که از نظر کم خطر و موثر بودن در انسان ها ثبت شده است، صرفا در سگ ها، اسب ها و گربه ها کم خطر نیستند، بطوریکه در صورت استفاده این داروها علائم استفراغ، اسهال، خون در مدفوع، کم خونی، ادم، کاهش اشتها، درد شکمی و سپتی سمی در اثر پرفوراسیون یا مشکلات کلیوی مشاهده شود بلافاصله می بایست درمان متوقف شود.
شواهدی دال بر تاثیر مثبت حرارت درمانی در کاهش درد و بهبود عملکرد تحریکات الکتریکی مفصلی بیماران وجود دارد. یکی از روش هایی که اخیرا در درمان این عارضه استفاده شده، تابش لیزر کم توان است.
تابش لیزر کم توان موجب افزایش سنتز کلاژن، افزایش پروتئین های سلولی و افزایش سنتز DNA در بسیاری از مطالعات شده است. در مجموع مطالعات نشان داده اند که تابش لیزر کم توان موجب تسکین درد، بهبود التهاب و تسریع ترمیم بافت آسیب دیده می شود. اگرچه بسیاری از مطالعات اثرات ضد درد تابش لیزر کم توان در بیماری های اسکلتی عضلانی را گزارش کرده اند، برخی مطالعات نتوانسته اند چنین اثری را نشان دهند. با وجود ارزیابی های انجام شده، مشخص نیست که اثرات مشاهده شده تا چه مدت وجود دارد و آیا تنها در زمان لیزر درمانی موجب تسکین علائم بیماران شده است یا اثرات دراز مدتی نیز به همراه دارد(۵و۶).
جراحی روش درمانی دیگری است که در حالات بسیار شدید و پیشرفته بیماری انجام می گیرد .تعویض کامل مفاصل هیپ، زانو یاشانه برای بیمارانی که دردهای مزمن مفصل و ناتوانی مفصل علیرغم درمان دارویی حداکثر دارند توصیه می شود.
پلاسمای غنی از پلاکت(PRP) [۱۱۵] قسمتی از پلاسما با غلظت غنی از پلاکت ها می باشد. پلاکت ها می توانند در ترمیم بافتی بسیار مؤثر باشند.
اولین بار در سال ۱۹۸۷ فراری وهمکاران از PRP در جراحی قلب باز استفاده کردند.
مطالعات نشان می دهند که PRP می تواند التهاب، خونریزی بعد از عمل، عفونت، استئوژنز، ترمیم زخم و بافت نرم را تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر هموستاز موضعی در صدمات عروقی بدلیل داشتن فاکتورهای رشد و سیتوکین سبب ترمیم بافت نرم می شود.
اگرچه ثابت سازی مکانیکی یکی از اساسی ترین تکنیک های قابل استفاده در جراحی های ارتوپدی و مفاصل است ولی نقش PRP در ترمیم تاندونها و لیگامنت ها اخیرا” مثبت گزارش شده است.
Alsousou J. و همکاران در سال ۲۰۰۹ بیولوژی PRP و تأثیر آن را در جراحی های ارتوپدیک بصورت جامع مرور نمود تا دلایل مناسبی برای استفاده از این تکنولوژی پیدا نماید (۹). Lopez- Vidriero و همکاران در سال ۲۰۱۰ در آرتروسکوپی و درمان بیماریهای ورزشی از PRP استفاده نمود و نتیجه گرفت که استفاده از PRP راه های جدیدی برای درمان مسائل ورزشی گشوده است و به جراحان ارتوپدی و پزشکان کمک شایانی نموده است(۴۰). بخصوص که PRP از سلولهای خودی است و می توان خیلی ساده آنها را تهیه نمود و محدوده ایمنی وسیعی دارد. در سال ۲۰۰۹ Smith و همکاران از PRP در درمان ترمیمی استخوان و زخم استفاده نمود و مشاهده کرد که این شیوه درمانی سالم، ایمن و قابل تکرار است و توانسته است که مراحل طبیعی ترمیم استخوان و زخم را تسریع نماید(۶۲).
تابحال تحقیقات مختلفی در استفاده از PRP در سرعت بخشیدن به ترمیم های بافتی همانند تاندونها و لیگامنت ها انجام گرفته ولی در مورد نقش آن در ترمیم استئوآرتریت هنوز مطالعه ای کنترل شده انجام نشده است(۱۱و۴۱).
PRP در زمینه های مختلف جراحی استفاده شده است تا ترمیم استخوانی و نسوج نرم را با قرار دادن غلظت بالای پلاکت خودی در محل ضایعه سرعت بخشد. سادگی تهیه PRP و منافع ترمیمی آن امیدی برای بهبودی های سریع بافتی محسوب می شود.
در تحقیق حاضر ارزیابی رادیولوژیکی و هیستوپاتولوژیکی زانوها در۲۰ هفته پس از جراحی افزایش نسبی در شدت استئوارتریت در گروه کنترل نسبت به هفته ۱۲ نشان دادند، این در حالی است که ارزیابی زانوها کاهش شدت استئواتریت را در گروه درمان تزریق داخل مفصلی PRP نسبت به هفته ۱۲نشان داد.
نتیجه گیری :
PRP
ولتاژ خازن
ولتاژ ترمینال باطری
جریان ترمینال باطری
مقاومت درونی
مقاومت شارژ
مقاومت دشارژ
ظرفیت خازن
میباشند.
دراین فصل طراحی کنترل کننده تطبیقی فازی برای مبدل DC-DC و کنترل کنندۀ تطبیقی برای باس DC در مرحله اول مورد نظر است. هدف از این طراحی، ایجاد مقاومت، جریان صاف در خروجی، حذف ریپل و.. است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از سوی دیگر در بحث بهینه سازی مصرف انرژی، که علاوه بر صرفه جویی موجب افزایش طول عمر کل سیستم نیز می شود واثرات تخریبی روی محیط زیست را کاهش می دهد، از روش الگوریتم حالت شارژ(SOC) بهره خواهیم برد. عملکرد بهینۀ باطریها و باس DC بر اساس این الگوریتم برنامه ریزی می شود. برای این منظور از رویتگر حالت و کنترل تطبیقی میتوان استفاده کرد.
درانتهای این فصل نیز حالتی را بررسی خواهیم کرد که چندین وسیله مختلف برای تولید انرژی مورد استفاده قرار بگیرند. برای مدیریت مناسب و بهرهوری بالا میتوان از کنترل کننده بهره برد و یک سیستم سوپروایزری را اعمال کرد.
طراحی کنترل تطبیقی فازی برای مبدل DC-DC
مشکل کنترل مبدل های DC-DC سالها به عنوان یکی از مسایل مهم طراحان مدنظر بوده است. در این راه از روش های مختلفی برای حل این مشکل استفاده شده که میتوان به روش های چون: کنترل خطی [۸۵]، کنترل مدل مستقیم [۸۶]، کنترل پیش بینی [۸۶]، کنترل لغزشی [۸۷] و… اشاره نمود در تمامی طراحیهای کنترل که به صورت کنترل سوئیچینگ[۶۹] ارائه شده، از روش مدلاسیون عرض پالس (PWM) استفاده شده است. در دهه اخیر کنترل سوئیچینگ [۸۸] PWM به طور وسیعی وارد ساختار کنترل کننده PI شده است.
در حقیقت با بهره گرفتن از این روش میتوان به تعادلی در بین مقاومت و حالت پاسخ گذاری سیستم رسید. این تکنیک کنترلی بیشتر به سبب پاسخ گذاری سریع ناشی از جریان حلقه، جلوگیری سریع از ایجاد اضافه بار[۷۰] در سیستم وهمچنین توانایی بالا برای مقابله با تغییرات پارامتری مورد استفاده قرار می گیرد.
این استراتژی کنترلی در حقیقت از حلقهی ولتاژ خروجی با حلقهی جریان ورودی تشکیل شده و به عنوان یک طراحی چند حلقهای[۷۱] شناخته می شود. به عبارت دیگر، این مبدلهای افزایشی به دلیل نامینیمم فاز بودن مورد توجه قرار گرفتهاند که این خاصیت می تواند تاثیر خوبی بر ردگیری خطاها، چرخههای حدی[۷۲]، چتر[۷۳] و نویز شدید داشته باشد در حقیقت مبدلهای افزایشی به عنوان سیستمهای نامینیمم فاز مرتبۀ ۲ دوسویه[۷۴] (دو طرفه) که دارای مقاومت بار نامشخص باشد، مدل می شود.
در [۸۸] در طراحی کنترل کنندۀ Buck که ترکیبی از فازی و PID است. نتایج نشان دهنده موفقیت طراحی هستند. در واقع استفاده از کنترل کنندۀ فازی باعث ایجاد پاسخ گذاری سریعتر و کارایی بالا در ردگیری مقادیر، خصوصاً در طراحی مبدلهای افزایشی می شود.
معمولاً برای تحلیل مبدلهای DC-DC غیرخطی از روش مدل میانی [۶] استفاده می شود. در هر صورت در تحلیل سیگنال کوچک مواردی همچون، دینامیک سیستم در فرکانس بالا، اثرات اشباع، و شرایط اولیه چندان در نظر گرفته نمی شود. یعنی به عبارت دیگر مواردی نظیر وجود عدم قطعیت بالا و شرایط عملیاتی متغیر باعث تاثیر بر دینامیک و رفتار سیستم میشوند.
در این حالت نیز در طراحی کنترل کننده به تنهایی نمی توان بر مدلهای دقیق ریاضی اکتفا کرد. بنابراین باید از روشهای طراحی مبنی بر محاسبات نرم بهره جست.
در موقعی که عدم قطعیتهای محدود وجود دارند میتوان از روشهای کنترل مقاوم مانند کنترل لغزشی استفاده کرد. اما مقاومت[۷۵] در مورد عدم قطعیت تنها هنگامی قابل بیان است که حالت لغزش رخ دهد[۸۹].
حال موضوع را به صورت دقیق بررسی می کنیم:
برای داشتن ولتاژ خروجی مطلوب در مبدل افزایشی متغیرهای زیر را مورد بررسی و کنترل قرار می دهیم:
را به عنوان خطای ولتاژ خروجی و را به عنوان مشتق زمانی آن، ولی در حالت گسسته، در نظر میگیریم، سیگنال S را به عنوان مدل مرجع به صورت خواهیم داشت که ثابت و مثبت می باشد.
در این طراحی از کنترل کنندۀ فازی با دو ورودی و یک خروجی استفاده می کنیم که ورودی ها هستند.
وظیفه سیستم کنترل فازی در حقیقت افزایش برای محاسبه چرخه کار[۷۶] است که به عنوان ورودی برای مبدل به کار میرود.
یادآوری :
همان طور که در قسمت مدل سازی سیستم هم آمده:
که:
ورودیهای و همچنین خروجی بهراحتی و بر اساس تجربیات عملی و انسانی قابل استدلال اند.
سعیدی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهش خود مبنی بر بررسی موانع و مشکلات موجود در پرورش استعدادها نشان دادند که بیشترین تاکید مربیان در مورد موانع و مشکلات پرورش استعدادها بر روی علل و عوامل سطوح بالای مدیریتی متمرکز می باشد.گویه های مربوط به سؤال اصلی این تحقیق شامل موارد مدیریتی، خانوادگی، تمرینی، شخصیتی، آسیب دیدگی ها و … می باشد.
شریعتی و همکارانش (۱۳۹۰) موانع دانش آموزان دختر شهر مشهد برای شرکت در فعالیت های ورزشی را شناسایی کردند که موانع اقتصادی و تسهیلاتی از مهم ترین مشکلات به شمار می آمدند و موانع شخصی، فرهنگی و خانوادگی در درجات بعدی قرار داشتند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
قاسم زاده و امیرنژاد (۱۳۹۰) در تحقیقی به بررسی عوامل مؤثر بر جذب و حفظ ورزشکاران رده های پایه دوومیدانی ایران از دیدگاه مدیران، مربیان و ورزشکاران پرداختند . بر اساس یافته های تحقیق، از شش متغیر اصلی، مدیران به ترتیب اولویت؛ نقش فدراسیون، درآمدزائی، استعدادیابی، مربیان، تجهیزات و شناخت را در جذب و حفظ ورزشکاران مؤثر دانسته اند. مربیان به ترتیب اولویت؛ نقش فدراسیون، درآمدزائی، مربیان، استعدادیابی، تجهیزات و شناخت را در جذب و حفظ ورزشکاران مؤثر دانسته و ورزشکاران نیز به ترتیب اولویت؛ نقش درآمدزائی، فدراسیون، مربیان، تجهیزات، استعدادیابی و شناخت را در جذب و حفظ ورزشکاران مؤثر دانسته اند.همچنین آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که از دیدگاه مدیران، مربیان و ورزشکاران، شاخصهای شش گانه بر جذب و حفظ ورزشکاران رده های دو و میدانی ایران تأثیر معنی داری دارد.
حسین پور و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیقی به نقش رویکرد طرح های آموزش و پرورش(سباح، طناورز و ژیمناستیک) در توسعه ورزش همگانی و قهرمانی پرداختند یافته ها نشان می دهد که با رفع موانع ذیل اجرای طرح های آموزش وپرورش باعث توسعه ورزش همگانی و نهایت ورزش قهرمانی می شود: ۱.کمبود امکانات و تجهیزات ۲.مشکلات معلمان و مربیان۳. مدیریت و برنامه ریزی نامناسب ۴.مشکلات رفت و آمد دانش آموزان و بی برنامگی در این زمینه.
صابونچی و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیقی به رابطه توسعه انسانی با کسب مدال المپیک پرداختند و نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین توسعه انسانی و مولفه های آن با کسب مدال در المپیک وجود دارد. به نظر می رسد کشورهای توسعه یافته با بهره گیری از یافته های علمی، سرمایه گذاری در حوزه های مختلف ورزشی و ایجاد امید به زندگی توانسته اند، ورزش خود را پویا نموده و سهم بیشتری از کسب مدال های المپیک داشته باشند.
حمایت طلب (۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان بررسی علل عدم رشد و توسعه ی ورزش همگانی از دیدگاه دانش آموزان مقطع متوسطه سازمان آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران"دریافتند که از بین عوامل مختلفی (فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی, مذهبی، آموزشی) که سبب عدم رشد ورزشهای همگانی می شوند عوامل اقتصادی، جسمانی و فرهنگی بیشترین تاثیر را دارا می باشند. این در حالی است که از بین عوامل یادشده جنبه های اجتماعی و مذهبی کمترین تاثیر را در خصوص علل و عوامل عدم رشد ورزش همگانی دارند. علاوه بر این، ویژگیهای فردی مانند جنسیت در تاثیر این عوامل سهم داشتند.
رون (۱۳۸۸) در تحقیق خود مبنی بر برنامه تربیت بدنی در مدارس برای گسترش فرهنگ ورزش در جامعه در مدارس دخترانه شهر تهران نشان داد که که اکثر مدارس فاقد امکانات لازم و سالن ورزشی بود. اکثر مربیان ورزش مشکلات موجود را به ترتیب فقدان فضای آموزشی مناسب، کمبود امکانات ورزشی، عوامل جغرافیایی و مشکلات اجرای آزمون قوای جسمانی دانستند. اکثریت مدیران نیز بیشترین مشکلات تربیت بدنی را به ترتیب کمبود امکانات و کمبود مربیان ورزش و عوامل جغرافیایی اعلام کردند.
مظفری و همکاران (۱۳۸۸) در تحقیق خود مبنی بر توصیف وضعیت اجرای درس تربیت بدنی و ورزش در سه پایه اول مدارس ابتدایی کشور از نظر معلمین و مدیران نشان دادند که در حدود ۴۰درصد از معلمین بر حرکات اساسی و بنیادی در تدریس خود تاکید داشتند. حدود ۷۸درصد معلمین از فضای مدرسه برای تدریس درس تربیت بدنی استفاده می کردند.
شفیع نیا و همکاران (۱۳۸۷) تحقیقی با عنوان بررسی ارزشیابی در درس تربیت بدنی از دیدگاه دبیران مدارس راهنمایی دخترانه ایران و ارائه الگو انجام دادند. نتایج تحقیق نشان داد که ارزشیابی در درس تربیت بدنی از نظر دبیران در حد متوسطه است. در ارزشیابی عملکرد دانش آموزان در سه پایه دوره راهنمایی بین دبیران کشور اتفاق نظر وجود ندارد. ۹۶ درصد دبیران بخشی از ۲۰ نمره را به نظر معلم، حضور و غیاب، پوشیدن لباس و عضویت در تیم های ورزشی اختصاص می دهند. همچنین دبیران با روش های نوین ارزشیابی آشنا نبودند. بین دیدگاه دبیران تربیت بدنی مناطق مختلف کشور در رابطه با ارزشیابی در درس تربیت بدنی تفاوت معناداری وجود دارد. ارزشیابی از اجزاء آمادگی جسمانی که توسط دبیران به عمل می آید، یکنواخت نیست. بیشترین اجزاء مورد ارزشیابی توسط معلمان بارفیکس در کل دوره راهنمایی است. در رابطه با ارزشیابی از کل آمادگی جسمانی ۳۵۸ نفر از معلمان ( ۳/۶۳ درصد ) در سال اول، ۲۹۶ نفر از معلمان ( ۱/۵۹ درصد ) در سال دوم و ۳۰۲ نفر از معلمان (۳/۶۰ درصد ) در سال سوم، تمام اجزاء آمادگی را ارزشیابی می کنند. عدم یکنواختی در ارزشیابی احتمالا ناشی از عدم امکانات لازم برای انجام آنها در مدارس است.
قاسم پور (۱۳۸۷) تحقیقی با عنوان بررسی دیدگاه اولیاء دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر ساری نسبت به وضعیت فعلی درس تربیت بدنی و ورزش انجام داد. نتایج تحقیق نشان داد: در کل دیدگاه اولیاء نسبت به درس تربیت بدنی و ورزش مثبت بود، به جز در مورد مطلوب بودن تاسیسات، امکانات و فضای های ورزشی . میانگین امتیازهای تعلق گرفته به پاسخ های اولیاء در بخش محتوا و آموزش این درس ۴۳/۳، ارزشیابی ۵۲/۳ ، اهمیت تربیت بدنی و ورزش ۲۸/۳ ، از ۵ بود. بین دیدگاه اولیاء در مورد: محتوا و آموزش، میزان همکاری خود با مدرسه، مطلوب بودن تاسیسات، امکانات و فضاهای ورزشی، ارزشیابی و روش تدریس نوین اختلاف معنی داری وجود نداشت. اما بین دیدگاه اولیاء دانش آموزان در مورد اهمیت تربیت بدنی و ورزش اختلاف معنی داری مشاهده شد.
راسخی (۱۳۸۶) تحقیقی با عنوان مطالعه ی نقش برجسته ی ورزش مدارس در توسعه ی ورزش در ادرات آموزش و پرورش آذربایجان شرقی انجام داده است که پس از بررسی نتایج دریافته است که همبستگی بالایی بین عملکرد مسئولان( سبک های مدیریت، تصمیم گیری، برنامه ریزی و در کل سیاستگذاری) در توسعه ی ورزش نقش اساسی دارد.
افضل پور و همکاران (۱۳۸۶) تحقیقی با عنوان ارزشیابی وضعیت اجرای درس تربیت بدنی در پایه های اول و دوم مدارس ابتدایی استان خراسان جنوبی انجام دادند. نتایج تحقیق نشان داد که: - کیفیت ارائه درس تربیت بدنی پایه های اول و دوم ابتدایی در استان خراسان جنوبی از دیدگاه معلمان تربیت بدنی( بیش از ۵۷ درصد پاسخ دهندگان ) و مدیران (بیش از ۵۴ درصد پاسخ دهندگان ) مطلوب است و رسانه های آموزشی ( وسایلی که برای انتقال دانش و آگاهی به دانش آموزان مورد اموزان مورد استفاده قرار می گیرند . مانند کتاب و سی دی ) از کارایی خوب (در حدود ۴۵ درصد پاسخ دهندگان ) یا متوسطی ( بیش از ۲۰ درصد پاسخ دهندگان ) برخوردارند. اما توزیع رسانه های آموزشی از نظر حدود ۴۰ درصد پاسخ دهندگان مطلوب نبوده و دسترسی به آنان برای همه ی معلمان مقدور نیست. - بیشتر مدیران ( در حدود ۶۰ درصد ) و متوسط معلمان( در حدود ۴۰ درصد ) افزایش ساعات درس تربیت بدنی را ضروری دانسته اند. - از مشکلات اساسی موجود ، نبود تجهیزات و فضای ورزشی کافی ، عدم پیگیری و نظارت قوی مسئولان تربیت بدنی و انجمن اولیاء در پیشبرد اهداف درس و عدم پیگیری لازم از طرف آنهاست . - از مشکلات اساسی موجود ، نبود تجهیزات و فضای ورزشی کافی ، عدم پیگیری و نظارت قوی مسئولان تربیت بدنی و انجمن اولیاء و مربیان در پیشبرد اهداف درس و عدم پیگیری لازم از طرف آنهاست . در کل، بر اساس درصد پاسخ مدیران و معلمان مدارس ابتدایی به سوال های پرسشنامه ها، چنین استنباط می شود که برنامه ی ارائه شده برای پایه های اول و دوم ابتدایی، مطلوب به نظر می رسد، اما بازدهی بیشتر آن به تخصیص بودجه کافی، گسترش امکانات و پیگیری اولیا ء و مربیان بستگی دارد.
تندنویس و قاسمی (۱۳۸۶) در تحقیق خود مبنی بر مقایسه دیدگاه ورزشکاران، مربیان و صاحب نظران در مورد راهکارهای پیشرفت ورزش قهرمانی ژیمناستیک کشور نشان دادند که هر سه گروه فوق مشترکا در بین متغیرهای گروه های هفت گانه تحقیق(ارتقای سطح دانش علمی و فنی مربیان، کنترل و نظارت بر فعالیت مربیان، استعدادیابی نوآموزان به روش علمی و تخصصی، افزایش تاسیسات و سالن های مختص ژیمناستیک و تجهیز کامل سالن ها به امکانات تخصصی و کمک آموزشی) را مهمترین عوامل در پیشرفت بعد قهرمانی ورزش ژیمناستیک کشور عنوان کرده اند.
بدری آذرین ( ۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان بررسی وضعیت ورزش ژیمناستیک در ایران با رویکرد تدوین نظام جامع توسعه منابع انسانی در ورزش ژیمناستیک نشان داد که جایگاه ژیمناستیک کشور در منطقه ضعف قرار دارد که دراین وضعیت بایستی از استراتژی تغییر استفاده کرد، بنابراین لازم است که مسئولین ورزش کشور، با برنامه ریزی دقیق، تربیت مربیان و نیروی انسانی با تجربه، برگزاری دوره های آموزشی، ارتقاء علمی مربیان، کمبود نیروی انسانی مجرب را بر طرف سازند.
علی محمدی (۱۳۸۵) تحقیقی با عنوان مقایسه نگرش مدیران، معلمان و والدین دانش آموزان نسبت به برنامه تربیت بدنی و ورزش در مدارس ابتدایی شهرستان اقلید نتیجه گرفت که کلاس تربیت بدنی و ورزش در مدارس ابتدایی وضعیت نسبتا ضعیفی دارد که به نظر می رسد دو عامل کمبود امکانات و معلمان متخصص تربیت بدنی در این زمینه از نظر گروه مدیران، معلمان تربیت بدنی و والدین دانش آموزان از جمله عوامل اصلی باشند.
ضرابیان (۱۳۸۴) در تحقیقی با عنوان بررسی مشکلات در توسعه درس تربیت بدنی در مدارس شهر تهران نشان داد که از نظر بیشتر مسئولان مشکل اساسی اجرای مطلوب درس تربیت بدنی در الویت اول کمبود بودجه، اولویت دوم کمبود امکانات و اولویت سوم کمبود معلم متخصص است.
غفوری (۱۳۸۲) بیان می دارد: متغییرهای مختلفی چون تجهیزات و اماکن ورزشی، تعداد مربیان متخصص به عنوان عوامل تعیین کننده و مؤثر در مبحث توسعه ورزش قهرمانی و همگانی در زمینه ورزش و تربیت بدنی اهمیت دارد.
علوی (۱۳۸۱) با تدوین مقاله ای با عنوان ژیمناستیک و توسعه یافتگی دیدگاه خود را بدین صورت بیان نمود: از نظر ارتقای ژیمناستیک روز دنیا هماهنگی تنگاتنگ با مراکز آکادمیک و تخصصی به صورت کاربردی و عملی وجود دارد و در زمینه های مختلف پژوهش ها و تحقیقات وسیعی انجام گرفته و به نتایج چشمگیری دست یافته اند و این امر را اهل فن و متخصصان تحصیل کرده دانشگاهی که صاحب نطر اند انجام داده اند. نقش اسپانسرهای مالی، تبلیغاتی، پوشش های رسانه ای، ارتباط های جمعی و … در هماهنگ سازی رشته های پایه نقش عمده و اصلی داشته اند. اعتقاد بر این است که با فرهنگ سازی در ورزش های پایه و تغییر نگرش مسئولان به این قضیه فراهم نمودن زمینه های رشد و شکوفایی ورزش های پایه به صورت فرهنگ ملی باعث ارتقا در رشد و جامعه و ورزش به موازات هم خواهد شد.
محمد کاظم (۱۳۸۱) امروزه شرکت های تجاری و صاحبان صنایع مختلف دریافته اند که حمایت مالی می تواند به منزله یک ابزار تبلیغاتی قدرتمند برای آنها عمل کند. در واقع یکی از مهم ترین و مؤثرترین عناصری که موجب پیوند رویدادهای ورزشی و اقتصاد شده است، موضوع حمایت مالی ورزشی به عنوان یک روش تبلیغاتی برای شرکت های حامی مالی است.
حافظ مطلق (۱۳۸۱) با بیان طرحی با عنوان توسعه ژیمناستیک نظریات خود را جهت بیان راهکار بدین صورت بیان کرده است: ۱. تبلیغات وسیع در رسانه ها جهت ایجاد ذهنیت مناسب در خانواده ها و در همین رابطه آگاهی دادن به عامه مردم در ایمنی و سلامت ورزشکارانی که به ژیمناستیک می پردازند که برای این منظور می توان با توضیح و نمایش وسایل کمک آموزشی، تشک های ایمنی و سایر موارد مورد نیاز به نتیجه رسید. ۲. حذف برنامه های استعدادیابی و سعی در جذب هرچه بیشتر علاقمند به ژیمناستیک ۳. تهیه برنامه های مدرن جهت بدنسازی اصولی و تخصصی ژیمناستیک در تمام مقطع سنی ۴. گماردن مربیان مجرب جهت آموزش مهارت به ورزشکاران ۵. به کارگیری طولانی مدت مربیان خارجی .
همتی (۱۳۸۰) در تحقیقی با عنوان عوامل موثر در افزایش کارایی و بهینه سازی درس تربیت بدنی و ورزش دانش آموزان در دوره راهنمایی شهر کبودر آهنگ از دیدگاه معلمین تربیت بدنی نتیجه گرفت که با اصلاح ساختار و تشکیلات تربیت بدنی در آموزش و پرورش و در اختیار داشتن معلمین متخصص ورزش با داشتن سطح تحصیلات و تجربه کافی و با توجه به امکانات(منابع انسانی– مالی ) و افزایش ساعات تدریس تربیت بدنی و ورزش در مدارس، آگاهی اولیاء و مربیان و مسئولین امر ورزش بر اساس تفاوت های فردی و منطقه ای تاثیر بسزایی در بهینه سازی و افزایش کارایی ساعت ورزش آموزشگاه ها دارد.
فضیلت پور (۱۳۷۹) اذعان دارد، دختران کمتر از آنچه دوست داشته اند ورزش و بازی کرده اند و از نا کافی بودن فضاهای موجود جهت ورزش دختران شکایت کرده اند.
گلدانی مقدم (۱۳۷۵) معتقد است که بین تناسب فضای های ورزشی با تعداد دانش آموزان در مدارس وکانون های ورزشی ارتباط معنی داری وجود دارد. در ادامه همچنین بیان می داردکه فضاهای ورزشی می تواند به عنوان یکی از شاخص های توسعه وتعمیم ورزش در سطوح همگانی وقهرمانی مد نظر قرار گیرد.
تابش (۱۳۷۵) بابررسی مسایل آموزشی واجرایی تربیت بدنی از نظر مدیران ومعلمان ورزشی تمام مقاطع تحصیلی دختر وپسر در شهرستان فسا معتقد است که یکی از عوامل اصلی درعدم توسعه ورزش مدارس کمبود امکانات وتاسیسات ورزشی است.
رضایی (۱۳۷۱) در تحقیق خود مهمترین مشکلات اجرایی درس تربیت بدنی را ناشی از کمبود امکانات ورزشی و معلم تربیت بدنی و عدم آگاهی والدین نسبت به درس تربیت بدنی و ورزش گزارش کرده است. به طوری که والدین تربیت بدنی را مانعی جهت پیشرفت تحصیلی فرزندان خود می دانند.
کاشف و مجتهدی (۱۳۷۰) مهمترین مشکلات اجرای درس تربیت بدنی را به ترتیب اولویت کمبود امکانات ورزشی، کمبود معلم ورزش، نبود فضای مناسب، عوامل جغرافیایی، کمبود اطلاعات مربیان ورزش، نبود کتاب درسی تربیت بدنی و عدم همکاری مدیران مدارس می داند.
سرداری (۱۳۷۳) اشاره می کند بسیاری از دانش آموزان و به خصوص دانش آموزان دختر علت کمی استفاده از فعالیت های ورزشی را عدم وجود امکانات ورزشی و دوری ورزشگاه از محل زندگیشان ذکر کرده اند.
۲.۷.۲. پیشینه خارجی
کمیته ملی ورزشی کودکان کانادایی (۲۰۱۴) تحت عنوان"کمک کنیدبه فعالیت کودکان” گروه آزمودنی شامل(۲۰۱۰)دانش آموز ورزشکار کانادایی درفعالیتهای ورزشی و ورزشهای پایه ای همچون فوتبال آمریکایی ،شنا ،بسکتبال ؛هاکی،بیسبال و…بوده است.موانع شامل موانع مالی،محدودیت زمانی والدین ،برنامه ریزی،موانع ساختاری،محدودیت زمانی دانش آموزان،عدم مربی مناسب وداوطلب بوده است.
بوردن و همکاران[۱۱۰] (۲۰۱۳) در تحقیقی با هدف شناسایی وضعیت مناسب برای فوق برنامه مدارس عمومی تگزاس، موانع شرکت دانش آموزان در فعالیت های فوق برنامه ورزشی مدرسه را کمبود منابع مالی، کمبود امکانات، کمبود پرسنل و مربیان علاقه مند و توانمند ، کمبود علاقه دانش آموزان بر شمردند.
اویاگی و همکاران[۱۱۱] (۲۰۱۳) در تحقیقی با عنوان تسهیل کننده ها و موانع خارجی مربیان درگیر در فعالیت های پایه ای مدارس به بررسی جذابیت ها و محدودی های مشارکت افراد پرداختند و درک کردند که از نظر مربیا ن نداشتن علاقمندی دانش آموزان، نبودن حمایت کافی، محیط ورزشی بی کیفیت از عوامل عدم پیشرفت این ورزش ها می باشد.
ژاگ و همکارانش[۱۱۲] در سال (۲۰۱۳) در تحقیق خود با عنوان بررسی توسعه ی ورزش های چینی تاثیر ساختار طراحی شده را برای سطوح اجرایی فعالیت های ورزشی در کلیه ی ی سنین مهم دانسته و اشاره به اهمیت توسعه ی ورزش های پایه ای می کند. آن ها همچنین تاثیر فرهنگ منطقه ای هر ورزش در منطقه ی خود را در پیشرفت آن ورزش زیاد د انسته و بیان می کنند هر ورزش برای پیشرفت نیاز به حمایت کننده از دانش آموزان همان منطقه دارد.
مایکل کانترز و همکاران[۱۱۳] در سال (۲۰۱۳) در پژوهشی با عنوان بررسی مشارکت دانش آموزان در مدرسه با موضوع مقایسه وضعیت نژادی، جنسی و اقتصادی – اجتماعی به این نتیجه رسیدند که موانع اقتصادی اجتماعی بزرگترین مانع فعالیت های بدنی و مشارکت در فوق برنامه مدرسه می باشد.
توکلی و همکاران (۲۰۱۳) در پژوهش خود مبنی بر نقش رسانه های اجتماعی در توسعه ورزش نشان دادند که رسانه های گروهی تا آنجایی که متغیرها به ورزش مربوط می شدند بیشتر تمرکز رسانه ها بر ورزش قهرمانی و حرفه ای به تعداد محدودی از رشته ها به خصوص فوتبال می باشد و توجه کافی به ورزش های تفریحی و همگانی از طریق رسانه های جمعی دریافت نمی شود.
بوردن و همکاران[۱۱۴] (۲۰۱۳) در تحقیقی با هدف شناسایی وضعیت مناسب برای فوق برنامه مدارس عمومی تگزاس، موانع شرکت دانش آموزان در فعالیت های فوق برنامه ورزشی مدرسه را کمبود منابع مالی، کمبود امکانات، کمبود پرسنل و مربیان علاقه مند و توانمند ، کمبود علاقه دانش آموزان بر شمردند.
ابراهیم و همکاران[۱۱۵] (۲۰۱۳) در پژوهشی با هدف بررسی رابطه موانع درک شده فعالیت بدنی با وضعیت بدنی و فاکتورهای جمعیت شناختی مردان مالزیایی اشاره نموده یکی از موانع پر تکرار عدم شرکت در فعالیت های بدنی آب و هوا و همچنین تمایل به حضور در فعالیت های تفریحی همراه خانواده یا دوستان می باشد. سایر موانع اشاره شده به ترتیب کمبود نظم فردی، کمبود وقت آزاد، عدم همراهی دوستان گزارش شده است.
اشلی فوکس و همکاران[۱۱۶] (۲۰۱۲) در پژوهش بر روی موانع فعالیت بدنی در هارلم غربی در نیویورک که بر روی افراد ۱۸ سال به بالا صورت پذیرفت، اشاره نمودند که بیشترین موانع ادراک شده احساس خستگی و کمبود انرژی و همچنین کمبود زمان بوده است.
بوکاروو همکاران[۱۱۷](۲۰۱۲) با تحقیقی با عنوان سیاست های ورزش مدارس و محیط های فعالیت جسمانی پایه مدارس و پیوستگی آن با فعالیت های جسمانی در دبیرستان ها به اجرا و محدودیت های اجرای برنامه های ورزشی در مدارس اشاره کرده و مقایسه و ارتباط آن را با فعالیت های ورزشی مقاطع بالاتر بررسی کرده و نشان می دهد که محدودیت های زیادی در ورزش پایه در مدارس وجود دارد که از مهمترین آن ها نبودن انگیزه های روانی کافی برای مربیان تعلیم دهنده ی ورزش مدارس می باشد.
شریعتی فیض ابادی و همکاران (۲۰۱۲) در شهر مشهد با تحقیقی با عنوان مشکلات و مسائل دانش آموزان دختر در شهر مشهد دریافته است که مشکلات اقتصادی و عوامل تسهیلاتی از عوامل مهم پیش روی دانش آموزان می باشد.
بر اساس گزارشی از سازمان های حمایت از ورزش تفریحی و بیماری ها[۱۱۸](۲۰۱۲) با عنوان” چرا مردم تمرین نمی کنند؟” موانع کلید ی شرکت در تمرین به ۵ دسته تقسیم شد:
-
- موانع اجتماعی-اقتصادی
-
- موانع سازمانی
-
- موانع ارتباطی
-
- موانع فرهنگی
-
- موانع جنسی
کانتر و همکارانش[۱۱۹] (۲۰۱۲) در مقاله ای با عنوان شرکت در ورزش مدرسه تحت دو عامل ورزش و سیاست که جامعه آماری آن را ۴ مدرسه راهنمایی دولتی جنوب شرقی ایالات متحده تشکیل می دادند؛ به این نتیجه رسیدند که گروه های کم درآمد و سیاه پوستان در معرض عدم مشارکت در فعالیت های ورزش مدرسه قرار دارند.
ژی[۱۲۰] در سال (۲۰۱۲) در تحقیقی با عنوان شرایط حال حاضر مشارکت دانش آموزان در ورزش و موانع شرکت در ورزش های ابتدایی مدرسه در اداره ی هنان و بررسی آن به موانع و محدودیت های اجرا و مشارکت در ورزش های ابتدایی پرداخته است و بیان می کند که مربیان نقش تعیین کننده ای در پیشرفت اینگونه ورزش ها دارند و همچنین برای افزایش مشارکت از طریق مدارس و ساعات درس تربیت بدنی اقدام کرد.
شویو[۱۲۱] (۲۰۱۲) در تحقیقی با عنوان مطالعات بوم شناختی ورزشی انجام شده در مدارس به بررسی مطالعات بومشناختی و مسائل مطرح شده در حیطه ی ورزش مدارس پرداخته و اشاره می کند که این نوع ورزش ها بدون هیچ طرح خاصی در مدارس در حال اجرا می باشند و با عدم وجود چارچوب های نظری خاصی مواجه اند در نتیجه یکی از ابعاد آن نیز تاثیر در حیطه ی بومشناختی ورزشی در جامعه می باشد.
فرنچ و همکاران[۱۲۲](۲۰۱۲) در تحقیقی با عنوان ارتباط توسعه ی دانش در اجراهای بهتر ورزشکاران به بررسی دلایل عدم پیشرفت ورزش بسکتبال در مدارس پرداخته و در یافته است که دلیل عدم رشد بسیاری از ورزش ها در مدارس، نداشتن دانش و اطلاعات دانش آموزان می باشد. در نتیجه با افزایش دانش و اطلاعات در زمینه ی رشته های ورزشی می توان به گسترش آن ها امیدوار بود.
آپوستولوپولو و گلادن (۲۰۱۲)[۱۲۳] در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که با ایجاد فرصت های بیشتربرای هوادارن در جهت لمس بیشترباشگاه گسترش نشان تجاری ممکن است فواید سمبلیک (مثل هویت برای هواداران) و تجربی (مثل نوستالوژی) که هواداران از طریق تعامل شان با سازمان های ورزشی دریافت می کنند را تقویت نماید.
مایکل کانترز و همکاران[۱۲۴] در سال ۲۰۱۲ در پژوهشی با عنوان بررسی مشارکت دانش آموزان در مدرسه با موضوع مقایسه وضعیت نژادی، جنسی و اقتصادی – اجتماعی به این نتیجه رسیدند که موانع اقتصادی اجتماعی بزرگترین مانع فعالیت های بدنی و مشارکت در فوق برنامه مدرسه می باشد.
شریعتی و همکاران[۱۲۵] در سال ۲۰۱۱ در پژوهشی بر روی موانع مشارکت دانش آموزان دختر دبیرستانی در مشهد ، موانع مشارکت را بشرح ذیل بر شمردند:
موانع اقتصادی و تسهیلاتی ( عدم وجود فضاهای مناسب برای ورزش زنان)
هزینه بالای مشارکت در ورزش های مرتبط با زنان
خوشحالی از انتخاب سازمان نسبت به سازمانهای دیگر
۳٫۱۳
۱٫۱۳۳
۱٫۲۸۳
منافع کم از باقی ماندن در سازمان
۲٫۵۹
۱٫۰۰۳
۱٫۰۰۷
سختی موافقت با خط مشی های سازمان
۲٫۹۵
۰٫۹۴۶
۰٫۸۹۵
نگرانی نسبت به سرنوشت سازمان
۳٫۲۸
۱٫۱۲۲
۱٫۲۵۹
بهترین سازمان برای کار کردن در آن
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲٫۹۸
۱٫۱۹۰
۱٫۴۱۵
تصمیم اشتباه کارکنان از انتخاب سازمان برای کار
۳٫۲۵
۱٫۱۵۱
۱٫۳۲۶
مطابق جدول بالا مشاهده می شود که میانگین پرسش یازدهم کمتر از دیگر سوالات در متغیر تعهد سازمانی بوده است، این سوال مربوط به نصیب نشدن منافع زیاد از باقی ماندن در این سازمان بوده است، بیشترین میانگین مربوط به پرسش اول میباشد که کارمند میخواهد فراتر از حدی که انتظار می رود جهت کمک به موفقیت سازمان تلاش کند. بیشترین پراکندگی پاسخ ها در پرسش ششم و کمترین در پرسش دوازدهم می باشد.
۵-۳) نتایج آمار استنباطی
نتایج آمار استنباطی به قرار زیر است:
نتایج حاصل از آزمون مدل نشان دادکه مدل تحقیق از نظر شاخص معنی داری در وضعیت مناسبی است چرا که شاخص ریشه میانگین مجذورات تقریب[۱۶۱] کمتر از هشت صدم می باشد. همچنین شاخص های برازندگی نیز در وضعیت مناسبی بود ونشان می دهد که داده ها بامدل برازش دارد. با توجه به این موارد نتایج آزمون فرضیه ها که برگرفته از مدل تحقیق بود به شرح زیر است.
در فرضیه اول که به بررسی نقش حمایت سازمانی در ارتباط بین عدالت رویه ای و تعهد سازمانی به عنوان میانجی پرداخته شد، نتایج نشان داد که حمایت سازمانی دارای یک نقش میانجیگری در بین این دو متغیر است به طوریکه عدالت رویه ای از طریق تاثیر بر حمایت سازمانی، می تواند تعهد سازمانی کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. میزان این تاثیر نیز با توجه به نتایج برابر با ۳۸/۰ است.
در فرضیه دوم که به بررسی نقش حمایت سازمانی در ارتباط بین عدالت توزیعی و تعهد سازمانی به عنوان میانجی پرداخته شد، نتایج نشان داد که حمایت سازمانی دارای یک نقش میانجیگری در بین این دو متغیر است به طوریکه عدالت توزیعی از طریق تاثیر بر حمایت سازمانی، می تواند تعهد سازمانی کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. میزان این تاثیر نیز با توجه به نتایج برابر با ۲۵/۰ است.
در فرضیه سوم که به بررسی نقش حمایت سازمانی در ارتباط بین عدالت مراوده ای و تعهد سازمانی به عنوان میانجی پرداخته شد، نتایج نشان داد که حمایت سازمانی دارای یک نقش میانجیگری در بین این دو متغیر است به طوریکه عدالت مراوده ای از طریق تاثیر بر حمایت سازمانی، می تواند تعهد سازمانی کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. میزان این تاثیر نیز با توجه به نتایج برابر با ۱۸/۰ است.
در فرضیه چهارم که به بررسی نقش حمایت سازمانی در ارتباط بین عدالت رویه ای و تمایل به ترک خدمت به عنوان میانجی پرداخته شد، نتایج نشان داد که حمایت سازمانی دارای یک نقش میانجیگری در بین این دو متغیر است به طوریکه عدالت رویه ای از طریق تاثیر بر حمایت سازمانی، می تواند تمایل به ترک خدمت کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. میزان این تاثیر نیز با توجه به نتایج برابر با ۰۹/۰ - است.
در فرضیه پنجم که به بررسی نقش حمایت سازمانی در ارتباط بین عدالت توزیعی و تمایل به ترک خدمت به عنوان میانجی پرداخته شد، نتایج نشان داد که حمایت سازمانی دارای یک نقش میانجیگری در بین این دو متغیر است به طوریکه عدالت توزیعی از طریق تاثیر بر حمایت سازمانی، می تواند تمایل به ترک خدمت کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. میزان این تاثیر نیز با توجه به نتایج برابر با ۰۶/۰ - است.
در فرضیه ششم که به بررسی نقش حمایت سازمانی در ارتباط بین عدالت مراوده ای و تمایل به ترک خدمت به عنوان میانجی پرداخته شد، نتایج نشان داد که حمایت سازمانی دارای یک نقش میانجیگری در بین این دو متغیر است به طوریکه عدالت مراوده ای از طریق تاثیر بر حمایت سازمانی، می تواند تمایل به ترک خدمت کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. میزان این تاثیر نیز با توجه به نتایج برابر با ۰۵/۰ - است.