- به آیین خویش صحیح الاعتقاد باشد.
- التزام عملى به آیین داشته و اعمال و رفتارش منطبق بر آن باشد.
- به ارزشها و فضایل مشهور پایبند باشد.
معلم ثانى بین شرایط و ویژگیهاى رئیس اول تمایز قائل شده است؛ به این معنا که شرایط را در ثبوت رئیس اول لازم میداند و ویژگیها را در تحقق خارجى و اثبات آن ضرورى میشمرد. برخى از محققان، بین شرایط و ویژگیها، تفکیک قائل نشده، به زحمت افتادهاند و توجه نکردهاند که این خصال، دلایل ثبوتى نیستند و ممکن است در آثار مختلف فارابى، کم یا زیاد بشوند؛ همانطور که بین دو کتاب «تحصیل السعاده» و «آراء اهل المدینه الفاضله» تفاوت وجود دارد. نکته قابل توجه در این تمایز، این است که شرایط ششگانه، اکتسابى هستند؛ ولى ویژگیهاى شانزدهگانه طبعیاند. البته به این مطلب باید توجه داشت که برخى از مسائل، هم جزء شرایط رئیس اول ذکر شدهاند و هم جزء اوصاف و خصال او، که به علت اهمیت آن مسائل است. در «آراء اهل المدینه الفاضله» شرایط در چهار مورد خلاصه شده است (حکمت، قدرت بیان، قدرت ارشاد و سلامت جسمانی) که تقریبا سه شرط آخر، جزء اوصاف هم آمده است و این امر سبب شده که برخى تصور کنند شرط ثبوت ریاست، تنها «حکمت» است و تأکید فارابى بر حکمت را مؤید نظر خود دانستهاند.
اما با مراجعه به «تحصیل السعاده» که در واقع اثر «فیلسوف شناسی» و «امام شناسی» فارابى است، معلوم میشود که وى سه شرط فوق را در ثبوت ریاست، اساسى میداند، زیرا معتقد است رئیس اول، کسى است که «فضایل نظری» را تحصیل کرده و با قوّت «فضایل فکری»، «فضایل خلقی» و «فضایل عملی»، از راه برهان و یا اقناع میخواهد خواص و عوام جامعه را به سوى سعادت هدایت کند[۹۷]. بنابراین، قدرت بیان و قدرت ارشاد و سلامت جسمانى، جزء تعریف رئیس اول اخذ شدهاند؛ اما چون اینها شرایط ثبوت هستند، معلم ثانى بلافاصله خواننده را متنبه میکند تا دچار ابهام نشود و میفرماید: این شرایط ثبوت در رئیس اول، مانند شرایط ثبوت طبابت در طبیب هستند که او با اتصاف به فن طبابت و قدرت بر درمان بیماران، عنوان «طبیب» را ثبوتا احراز میکند، خواه بیمار به او مراجعه کند یا نکند؛ خواه وسایل و ابزار تحقق طبابت در اختیارش باشد و یا از آن محروم باشد؛ خواه مبسوط الید و برخوردار از توان مالى باشد و یا فقیر باشد. هیچ کدام ماهیت طبابتش را در مقام ثبوت، خدشهدار نمیکند، اگر چه در مقام اثبات، او بالفعل طبابت نکند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ماهیت کار رئیس اولِ نظام سیاسى فارابى نیز چنین است. «الملک او الامام هو بماهیته و بصناعته ملک و امام سواء وجد من یقبل منه او لم یوجد، اُطیع اولم یُطع وجد قوما یعاونونه على غرضه او لم یَجد» رئیس اول و امام، به واسطه ماهیت و صناعتشان رهبر هستند، خواه کسى از آنها بپذیرد، و یا نپذیرد، مقبولیت داشته باشند یا خیر، اطاعت بشوند یا نشوند، کسانى آنها را یارى کنند یا نکنند، در هر صورت، آنها در مقام ثبوت، از عنوان ریاست برخوردارند؛ اما اگر بخواهند درخارج و در مقام اثبات و تحقق خارجى، رهبرى جامعه را به عهده بگیرند، باید در همه مراحل، از قدرت بیان و ارشاد و سلامت جسمانى، در کنار دیگر اوصاف بهرهمند باشند. فارابى در «آراء اهل المدینه الفاضله» پس از بیان شرایط و اوصاف عبارتى، آورده است که منشأ اشتباهات در این خصوص شده است. او مینویسد: «اجتماع هذه کلها فى انسان واحد عسر فلذا لایوجد من فطر على هذه الفطره الا الواحد بعد الواحد و الاقل من الناس فان وجد مثل هذا فى المدینه الفاضله ثم حصلت فیه بعد ان یکبر تلک الشرایط السّت المذکوره قبل او الخمس منها دون الانداد من جهه المتخیله کان هو الرئیس»[۹۸].
در عبارت فوق، فارابى ویژگیها را فطرى و طبعى و شرایط را حصولى میداند. وجود شرایط حصولى، اصل ثبوت ریاست بالقوه را ضرورى میکند و براى تحقق خارجى آن و بالفعل ساختنش آن اوصاف فطرى و طبعى هم لازم است. او میگوید: مشکل است که یک نفر، فطرتاً همه این اوصاف را بهطور یک جا داشته باشد؛ ولى اگر یک نفر یافت شد که بالطبع این اوصاف را واجد بود، بعد از آن که به سن رشد و بلوغ رسید و شرایط را هم تحصیل کرد، به مقام ریاست نایل میشود. آن چه قابل توجه است، به دلیل این که شرایط، تحصیلى هستند، ممکن است متأخر از اوصاف باشند که در این صورت، اوصاف ناکار آمد خواهند بود.