که در آن:
S: سطح معادل زیر منحنی یروفیل طولی رودخانه به کیلومتر
b: طول رودخانه بین دو نقطه پست ترین و بلند ترین آن به کیلومتر
a: ارتفاع مثلث قائم الزاویه ای که سطح آن برابر sاست
باید به خاطر داشت که شیب متوسط رودخانه و اصولا شیب خالص یا ناخالص آن به هیچ وجه معرف شیب متوسط یا شیب کلی خود حوضه نیست بلکه تنها شیب مسیر رودخانه را نشان می دهد.
۴-۶-۳-۷-۴ شیب وزنی رودخانه اصلی
شیب متوسط وزنی رودخانه معرف بهتری برای شیب کلی رودخانه است و در مجموع در برآورد سرعت آب و قدرت تخریبی کلی رودخانه مناسب تر است (وزارت نیرو، ۱۳۷۵، ص۲۵).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این روش مسیر آبراهه را به چندین قطعه تقسیم می کنند به نحوی که در آن ها شیب یکنواخت باشد. در هریک از قطعات شیب از تقسیم اختلاف ارتفاع دو نقطه ابتدایی و انتهایی قطعه به طول آن بدست می آید که متوسط وزنی شیب به شیب واقعی نزدیک تر خواهد بود. این شیب در برآورد سرعت آب و قدرت تخریب کلی رودخانه مناسب تر است و از فرمول زیر محاسبه می شود (رفاهی، ۱۳۸۲، ص۲۱۰)
sw: شیب متوسط وزنی رودخانه به درصد
si: شیب بین دو نقطه از مسیر رودخانه به فاصله Li به درصد
Li: طول قطع رودخانه به شیب ثابت بر حسب متر
L: طول کلی رودخانه بین نقطه ابتدایی و انتهایی اندازه گیری شده به متر
هر چقدر تعداد نقاط ارتفاع بیشتر باشد مقدار sw با دقت زیادتری محاسبه خواهد شد.
برای حوضه ذیلکی رود برابر با ۹ خواهد بود.
۴-۶-۳-۷-۴-۱-شیب متوسط وزنی حوضه
در این روش با بهره گرفتن از فرمول ریر شیب حوضه ذیلکی رود به طریقه وزنی حساب می شود.
S: شیب متوسط وزنی
Ai: مساحت هرکدام از طبقات شیب بر حسب کیلومترمربع
si: شیب متوسط هر طبقه
A: مساحت کل حوضه بر حسب کیلومتر مربع
۴-۶-۳-۷-۵ جهت شیب حوضه
عمل جهت شیب از نظر تاثیر آن بر بعضی فرآیندهای هیدرولوژیک مانند ذوب برفها و تنوع پوشش گیاهی در حوضه های ابریز حائز اهمیت می باشد (علیزاده، ۱۳۸۵، ص۴۸۱). جهت دامنه ها روی تاخیر در ذوب برف ناشی از تفاوت درجه حرارت، رطوبت خاک و در نتیجه پوشش گیاهی و همچنین نوع فرسایش تاثیر می گذارد. در نیم کره شمالی، ذوب برف در دامنه های رو به جنوب سریع تر از دامنه های رو به شمال انجام می شود. و فرسایش عالبا به صورت شیاری و خندقی است. درحالی که در جهت های شمالی نوع فرسایش بیشتر به صورت حرکت های توده ای مانند لغزش و سولی فلوکسیون است (مهدوی، ۱۳۸۱، ص۲۰۱)
در تعیین جهت حوضه در مطالعات کلی، به صورت جهت عمومی در نظر گرفته و یا به صورت جهتهای چهار گانه و یا هشت گانه مورد بررسی قرار دارد. در مطالعات آبخیز داری از منظر تاثیری که جهت دامنه های حوضه بر نوع فرسایش خاک دارد لازم است نقشه جهت شیب نیز تهیه شود (علیزاده، ۱۳۸۵، ص۴۸۲).
جهت شیب در شدت ذوب برف هم اثر دارد در جهات رو به جنوب و غرب به دلیل گرمای بیشتر سرعت ذوب برف شدید تر است در این مناطق برف مدتی کمتر روی زمین می ماند و ذوب آن بتدریج در طول زمستان و اوایل بهار انجام می گیرد و به همین دلیل جریان زمستانی روند در این مناطق بیشتر و جریان بهاره آن یکنواخت تر است در حالیکه حوضه های با جهات رو به شمال و شرق دوام برف در زمستان بیشتر و عمق و تراکم آن نیز زیادتر است در این مناطق ذوب برف عمدتا در بهار انجام می گیرد و در اثر آن غالبا جریان بهاره رودخانه ها در جریان زمستانی آن بیشتر و احتمال بروز سیل های بزرگ به دلیل انباشتگی برف زمستانی و بروز گرما در بهار نیز بسیار زیاد است. علاوه بر آثار و عوارض فوق ناشی از اقر در جهت شیب، به عقیده برونسون و (۱۱۹۸ شیب در رو به شمال غالبا تندتر و کوتاهتر و شکاف و گسیختگی کمتری نیز دارد. در حالی که در جهات رو به جنوب به دلیل فرسایش بیشتر در طول زمان، شیبها ملایم تر و طولانی ترند (دفتر تحقیقات و معیارهای فنی سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۵، ص ۲۴).
بطور کلی روش مشخص برای مطالعه و تعیین جهت شیب اراضی و ارتفاعات حوضه های آبخیز وجود ندارد. در حوضه های کوچک می توان با بهره گرفتن از نقشه های توپوگرافی و خاصه عکس های هوایی جهت دره ها و ارتفاعات و اراضی حوضه ها را تعیین کرد.
در حوضه ذیلکی رود در واقع اثراتجهات شیب به وضوع می توان مشاهده کرد، چرا که شیب های رو به شمال غالبا تندتر و کوتاهتر دیده می شوند و شکاف و گسیختگی کمتری نیز دارند، در حالیکه دامنه رو به جنوب به دلیل فرسایش بیشتر در طول زمان شی ملایم تر و طولانی تر دارند. همچنین در زیر حوضههایی که آبراهه های آن جهت شرقی و غربی دارند خط عمیق ترین مسیر آبراهه به طرف قسمت جنوبی رودخانه که دارای جهت رو به شمال است انتقال پیدا می کند. دلیل آن این است که رسوبات حمل شده از دامنه های روبه جنوب به تدریج در پای شیب و مسیر رودخانه اصلی ذیلکی رود جمع شده و آب را به طرف دیگر رودخانه یعنی طرف جنوبی آن میراند و بر اثر آن در طول زمان تدریجا خط تالوگ رودخانه نیز به طرف ساحل جنوبی کشیده می شود. نقشه شماره ۲-۱۲- جهت ناهمواریهای حوضه آبریز ذیلکی رود را نشان می دهد
۴-۶-۳-۷-۶ زمان تمرکز
زمان تمرکز از مهم ترین پارامترهای مورد نیاز در محاسبه جریان در حوضه است و به زمانی اطلاق می شود که آب های موجود در دورترین نقطه حوضه آبریز بتواند به قسمت خروجی حوضه برسد (موحد دانش، ۱۳۷۳، ص۶۲) دورترین نقطه نسبت به خروجی حوضه ممکن است فاصله فیزیکی آن دو نقطه نباشد بلکه فاصله هیدرولوژیکی آن ها مورد نظر است. از شروع رواناب تا زمانی که دبی به حداکثر مقدار، یا تعادل خود (Qe) برسد مدتی به طول می انجامد که به آن زمان تمرکز (tc) می گویند (علیزاده، ۱۳۸۵، ص۴۸۵).
زمان تمرکز از یک سو به خصوصیات فیزیوگرافی حوضه نظیر سطح، شکل، طول و شیب آبراهه ها، ناهمواری سطحی، نوع و تراکم پوشش گیاهی، نوع و عمق خاک و غیره بستگی دارد و از سوی دیگر شدت بارندگی و توزیع زمانی و مکانی آن نیز ممکن است طول زمان تمرکز را کاهش یا افزایش دهد زمان تمرکز حوضه های کوچک و پر شیب، کوتاهتر از زمان تمرکز حوضه های بزرگ و کم شیب است. به علاوه حوضه های دایره ای شکل با سطح برابر، زمان تمرکز کوتاه تر نسبت به حوضه های کشیده و بی شکل دارند (دفتر فنی جنگلداری، ۱۳۸۲، ص۲۳).
مهم ترین کاربرد زمان ترکز برآورد حجم سیل، شکل هیدروگراف جریانهای سطحی، زمان تاخیر و زمان پیک با بهره گرفتن از روش های تجربی و بخصوص روش منطقی است. دو روش منطقی حجم سیل حداکثر (Qp) را تنها برای آن دسته از بارانها می توان برآورد کرد که طول مدت بارندگی برابر زمان تمرکز حوضه باشد و با توجه به تعریف زمان تمرکز دبی حداکثر سیل در پایان زمان تمرکز اتفاق می افتد (دفتر تحقیقات و معاونت فنی سازمان برنامه و بودجه، ۱۳۷۵، ص۴۷).
دو روش برای محاسبه زمان تمرکز حوضه آبریزذیلکی رود بکار گرفته شده است که عبارت است از:
۴-۶-۳-۷- ۶-۱ روش کرپیچ
این روش، زمان تمرکز را به شرح رابطه زیر بیان می نماید (علیزاده، ۱۳۸۵، ص۴۸۸).
که در آن:
Tc: زمان تمرکز بر حسب ساعت
L: طویلترین مسیری که آب در حوضه طی می کند تا به دهانه خروجی می رسد (طول آبراهه اصلی) بر حسب متر
H: اختلاف ارتفاع بلندترین و پایین ترین نقطه حوضه
و برای حوضه های کوچک قابلیت کاربری دارد. برای حوضه ذیلکی رود ۹۵/۲ بدست آمده است.