توسعه حمل و نقل
همگانی مدار
(TOD)
کتاب"شهرک حمل و نقلی جدید” (۲۰۰۳).
-ایجاد اجتماعات فشرده با قابلیت.
پیادهروی متمرکز در اطراف سامانههای ریلی با کیفیت بالا.
- پایانه های ریلی مشخصه برجسته مرکز شهر با حداکثر تقدم عابران پیاده.
- سامانههای حمل و نقل حمایتی جمع کننده (چرخ های دستی، تراموا و…).
- فضاهای پارکینگ کاهش یافته و مدیریت شده در حلقه پیاده اطراف پایانه ها.
*مأخذ: (کاشانیجو و مفیدیشمیرانی،۱۳۸۸)
۲-۱۸. تاریخچه حمل و نقل شهری و نحوه پیدایش وسیله نقلیه در جهان و ورود آن به ایران
در آغاز شهرنشینی به شکل امروزی، اکثر شهرها دارای وسعت چندانی نبودند، حمل و نقل از طریق پیادهروی و به راحتی، به بیشتر مکانها صورت میگرفت و برای فواصل دورتر از وسایل خصوصی مثل درشکههای اسبی استفاده میکردند (سیدحسینی،۲۳:۱۳۸۰). توسعه حمل و نقل از انقلاب صنعتی به بعد آغاز میگردد. در آخرین دهه قرن نوزدهم با ظاهر شدن اتومبیل تحول عظیمی در این صنعت حاصل شد. در خلال جنگهای جهانی و پس از آن در خطوط مواصلاتی دگرگونیهای فراوانی انجام شد و به تدریج با اصلاح جادهها و شبکه های عظیم ترابری تسهیلات فراوانی در امر جا به جایی مسافران فراهم شد (منشیزاده، ۶۳:۱۳۷۶). در سال ۱۹۲۰ میلادی اتوبوس موتوری به منظور حمل و نقل عمومی شهری به کار گرفته شد و در دهه ۱۹۶۰، تغییرات اجتماعی موجب گردید که در سیستم حمل و نقل شهری انقلابی روی دهد و وسایل موتوری شخصی یا همان اتومبیلها به طور وسیعی مورد استفاده قرار گیرند (سیدحسینی، ۲۴:۱۳۸۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
به طور خلاصه، تاریخچه حمل و نقل شهری را میتوان به دوره های زیر تقسیم نمود:
- دوره قبل از سال ۱۸۵۰: قبل از مکانیزه شدن، که سرعت سفر کمتر از ۵ کیلومتر بر ساعت بوده است.
- دوره ۱۹۲۰-۱۸۵۰: دوره استفاده از ماشین بخار، ریل، تراموا، دوچرخه که متوسط سرعت سفر به حدود ۱۰ الی۱۵ کیلومتر بر ساعت رسیده است در این دوره، شکل شهرها براساس مسیرهای خطآهن تعیین شده و اندازه شعاع شهر تا ۱۰ کیلومتر افزایش یافته است.
- دوره ۱۹۵۰-۱۹۲۰: دوره استفاده از مترو، اتوبوس و اتومبیل که متوسط سرعت سفر تا حدود ۱۵ تا ۳۰ کیلومتر بر ساعت افزایش یافته است در این دوره به تدریج استفاده از اتوبوس با تراموا و مترو جایگزین شده و نرخ دوچرخهسواری شروع به کاهش کرده است.
- دوره بعد از ۱۹۵۰: دوره استفاده از اتومبیل، در این دوره اتومبیل به وسیله غالب سفر در همه شهرهای ثروتمند و پیشرفته تبدیل شده است. استفاده از اتوبوس نیز همچنان به عنوان شیوه غالب رفتوآمد در شهرهای کم درآمدتر باقی مانده است. متوسط سرعت سفر با اتومبیل تا حدود ۵۰ کیلومتر بر ساعت افزایش یافته و اندازه شهرها با توجه به استفاده از اتومبیل به شعاع ۲۰ تا ۳۰ کیلومتر نیز رسیده است (Mohan,2009).
استراتژی حمل و نقل شهری تا سال ۲۰۰۰ در شهرهای پیشرفته صنعتی به قرار ذیل است:
تا ۱۹۶۰: دوران توسعه شهری و گسترش کارخانههای اتومبیلسازی.
۱۹۷۰-۱۹۶۰: دوران گسترش حومهنشینی و اوج فعالیت کارخانههای اتومبیلسازی، تمرکز بر روی احداث شبکه های بزرگراهی و توسعه حمل و نقل گروهی.
۱۹۸۰-۱۹۷۰: دوران بحران جهانی انرژی، تمرکز بر احداث شبکه های بزرگراهی، توسعه حمل و نقل عمومی و مدیریت تقاضا.
۱۹۹۰-۱۹۸۰: دوران بحران جهانی محیط زیست، تمرکز بر احداث شبکه های بزرگراهی، توسعه حمل و نقل عمومی، مدیریت تقاضا و مدیریت سیستم.
۲۰۰۰-۱۹۹۰: دوران ارتباطات بر پایه اطلاعات، تمرکز به احداث شبکه های بزرگراهی، توسعه حمل و نقل عمومی، مدیریت تقاضا، مدیریت سیستم و مدیریت ترافیک (مرصوصی و بهرامی،۱۲۵:۱۳۸۹).
نحوه پیدایش وسایل نقلیه به ایران در یکصد سال پیش که تنها وسیله نقلیه مورد استفاده مردم عبارتنداز کجاوه، پالکی، عماری، کالسکه، درشکه و واگن اسبی بوده است برمیگردد. سرانجام در سال ۱۲۸۳ ه.ش اولین اتومبیل یا کالسکه بخار به وسیله مظفرالدین شاه قاجار، به تهران آورده شد. پس از ورود اتومبیلهای سواری به تهران چند اتومبیل باری معروف به اتومبیل «لاری» برای حمل بار و گاهی مسافر به تهران مورد استفاده قرار میگرفت. پس از ورود اولین اتومبیلهای سواری و باری، مسئولین برای جابجا کردن مسافران به فکر افتادند به جای واگن اسبی، از وسایل مدرنتری مانند اتوبوس استفاده نمایند. به همین جهت در سال ۱۳۰۵ اولین لایحه تأسیس شرکت اتوبوسرانی از مجلس شورای ملی گذشت و اجازه اتوبوسرانی به یک شرکت دانمارکی واگذار گردید و اتوبوسهای این شرکت در خطوط هفتگانه تهران مشغول به کار شدند. همچنین در سال ۱۳۲۶، تاکسیرانی با ۲۰ دستگاه تاکسی ب- ب فورد، آغاز به کار کرد (قریب،۲:۱۳۷۶).
۲-۱۹. ارتباط حمل و نقل و توسعه اقتصادی شهرها
کیفیت سیستم حمل و نقل و ظرفیت آن تأثیر فراوانی بر روی اقتصاد یک منطقه یا یک کشور دارد. حمل و نقل یک عامل اساسی در پیشرفت اقتصادی بوده و توسعه پایدار و تحکیم موقعیت اقتصادی یک منطقه یا یک کشور، بدون توسعه و بهبود وضعیت حمل و نقل در آن امکان پذیر نمی باشد. البته بهبود و توسعه حمل و نقل هم نیازمند صرف هزینه و انرژی زیادی میباشد (سیدحسینی،۳:۱۳۸۰). اگرچه سیستمهای حمل و نقل، سیمای اصلی و دائمی چشمانداز اقتصادی را تشکیل میدهند (هاگت،۱۳۷۹: ۳۲۸). برای یک اقتصاد، به مثابه رگهای حیاتی هستند که جریان فعالیتهای اقتصادی را تداوم میبخشند. راهها و وسایط نقلیه دو رکن اساسی حمل و نقل میباشد. وجود زیربنای حمل و نقل شرط لازم برای توسعه اقتصادی است (آسایش،۱۳۸۰). الگویابی شبکه حمل و نقل متضمن رابطه دوسویه میان فعالیتهای اقتصادی و سیستم حمل و نقل است. بدین معنی که کارکرد سیستم اقتصادی با توجه به فعالیتهای موجود در آن، تابعی از سیستم حمل و نقل بوده و متقابلاً کارکرد شبکه حمل و نقل نیز تحت تأثیر فعالیتهای اقتصادی قرار دارد، زیرا گسترش شبکه حمل و نقل سبب پویایی فعالیتهای اقتصادی شده و از طرف دیگر بسط اینگونه فعالیتها، افزایش تقاضا برای توسعه شبکه حمل و نقل را فراهم می آورد. بدین ترتیب بروز تغییرات در فعالیتهای اقتصادی باعث افزایش ظرفیت جذب جمعیت ناحیه می شود و در نتیجه نیاز به توسعه اقتصادی بیشتر مطرح میگردد (تولایی،۱۳۷۲). از اینرو تقاضا برای حمل و نقل، سبب ایجاد تحول و دگرگونی در سیستمها و شبکه های حمل و نقل شده است. مسلماً افزایش تقاضا برای حمل و نقل، به دنبال رشد و توسعه اقتصادی، پدیدار میگردد. تولید و توزیع مهمترین واکنشهای اقتصادی هستند که لزوم تقاضا برای حمل و نقل را آشکار میسازند (مطیعیلنگرودی،۳۲۷:۱۳۹۰). بنابراین تأمین چنین تقاضایی، شبکه های حمل و نقل و همچنین خطوط اصلی نقل و انتقالات مورد نیاز بین مکانهای عرضه و تقاضا را به وجود می آورد. لیکن تقاضا برای حمل و نقل اصولاً از عرضه خدمات حمل و نقل جدا نیست. هم تولید و هم توزیع و همچنین حرکات متقابل آنها، از طریق ساخت و کارآیی شبکه های حمل و نقل، شدیداً به یکدیگر وابستهاند (مطیعیلنگرودی،۳۲۸:۱۳۹۰). با این وجود تأمین نظام حمل و نقل شهری یکی از مسئولیتهای دولت است. انتخاب مکان عوامل اقتصادی نیز با تغییر در حمل و نقل تغییر می کند؛ به خصوص زمانی که زیرساختها و یا قوانین حمل و نقل تغییر می کنند. بنابراین حمل و نقل شهری و تأثیر سیاستهای دولت از این مجرا در الگوی توسعه شهری واضح و مبرهن است (مرصوصی و بهرامیپاوه،۱۳۸۹).
۲-۲۰. تمرکزگرایی (تراکم) و تمرکززدایی
تمرکززدایی عمدتاً ریشه در عرصه های سیاسی و اقتصادی دارد، عدم تمرکز یا تمرکززدایی مفهومی است که در مقابل تمرکزگرایی به کار میرود (خندقی و دهقانی،۱۳۸۹). تراکم نیز، یک جانشینی و تراکم جمعیت در شهرهای بـزرگ و کـلانشـهـرهـاست که از جمله خصایص منطقه شهری به حساب می آید. در واقع بزرگی جمعیت را تشدید می کند. ناهمگونی نیز در نتیجه بزرگی و تراکم جمعیت پدید می آید (ممتاز،۱۴۱:۱۳۷۹). تراکم شهری در ارتباط مستقیم با اندازه شهر قابل تخمین است. به عبارتی، می تواند در تنظیم اندازه شهر مؤثر افتد. اندازه شهر به خودیخود و بیوجود تراکم بیمعنا میگردد و هرگاه اندازه شهری گسترده باشد با تراکمی پایین، شهر میل به روستا شهرشدن مییابد و هرگاه اندازه شهر بزرگ باشد و با تراکمی بالا، شهر به نوعی کلانشهر شدن و منطقه شهریشدن جهت میگیرد لذا در هر دو صورت شهر از شهریت به معنای واقعی کلمه تهی میگردد. بنابراین اندازه شهر در ارتباط با تراکم متوسط و معقول آن تعریفپذیر شده و بیش از آنکه از طریق مساحت تعریف شوند، به وسیله تراکم انسانی و ساختمانی خود معنا میشوند (عزیزی،۲۵۶:۱۳۸۲). در کشورهای در حال توسعه شیب منحنی تراکم تندتر میباشد، زیرا ارتباطات حمل و نقل ضعیف موجب، کاهش جذابیت زندگی در حومههای بیرونی شهرها شده و این عامل خود به ادامه ترجیح برای زندگی در مراکز شهری میگردد بنابراین استفاده زیاد از زیرساختهای مربوط به حمل و نقل، مشکلات ناشی از آمدوشد از حومههای شهر به مرکز را افزایش داده است (عزیزی ،۴۹:۱۳۸۲). از سوی دیگر تکامل زیرساختهای حمل و نقل در مناطق شهری به افزایش کارآیی و بازدهی نیروی کار و سرمایه و همچنین کاهش هزینه های حمل و نقل و بالاخره به کم شدن تراکم منجر میگردد (مرصوصی و بهرامیپاوه،۱۳۸۹).
۲-۲۱. اهداف تمرکززدایی از کلان شهرها
به علت خصلت تمرکزگرایی در کشورها، تمرکززدایی از اساسیترین راهکارهایی محسوب میشود که در درون آن جامعه مدنی مجال بروز مییابد. متعاقب این رهیافت کارآمدسازی نظام سیاسی– اداری و خدماتی، جامعهپذیری پرورش افکار عمومی و اجتماعی، افزایش حس مسئولیت، کاهش مسئولیت دولت مرکزی، افزایش ابتکار و نوآوری، افزایش اعتمادبهنفس، شناخت سریع و به هنگام نیازها و مشکلات محلی، سرعت تصمیم گیری، سرعت اجرا، بهرهوری بیشتر از منابع انسانی و مادی جامعه، از اهداف و پیامدهای تمرکززدایی به شمار میروند. بنابراین شالودهی اصلی تمرکززدایی اعطای حجم عظیمی از استقلال و صلاحیت به واحدهای محلی است. به گونهای که آنها بتوانند در امور محلی خود با عنایت به اقتضائات ویژهی آن به رایزنی، گفتگو، تصمیمسازی و تصمیمگیری مدیرتی و راهبری بپردازند (گرجی،۱۳۷۷: ۹۱). از جمله دیگر اهداف تمرکززدایی در کلانشهرها میتوان به موارد ذیل اجمالاً اشاره نمود:
- عدالت فضایی- اجتماعی: تمرکززدایی از کلانشهر معمولاً در پی هدف ایجاد تعادل منطقهای و پراکنش امکانات و ایجاد فرصتهای برابر در سرزمین مطرح می شود.
- کارآیی اقتصادی: تمرکززدایی از کلانشهر با پنداشت ناکارآمدی اقتصادی آن و جلوگیری از اتلاف منابع ملی نیز توجیه شده است.
- حفاظت محیط زیست: از آنجا که آلودگی در محیط کلانشهری با درک روشن شهروندان مواجه است، تمرکززدایی از کلانشهر مترادف کاهش خطرهای زیستمحیطی بیان شده است.
- رفع مشکلات حاد اجتماعی: تأکید بر تمرکززدایی، به معنای گریز از رویایی با مشکلات بحرانی کلانشهرها نظیر فقر، بیکاری و بدمسکنی است؛ در حالی که اینگونه مشکلات زاییده کلانشهرها و یا منحصر به آنها نیست. بلکه کلانشهرها تنها عرصه تمرکز و تجمع آشکار مسائلیاند که در جاهای دیگر پراکنده و دور از چشم است.
- رهایی از وابستگی: همزمانی رشد کلانشهرها با رشد وابستگی در برخی کشورهای «جنوب»، و نیز تمهیدات نظریه های «وابستگی» و «مرکز- پیرامون»، تمرکززدایی از کلانشهر را به عنوان سیاستی همسو با رهایی از وابستگی مقبولیت میبخشد (صرافی.۳۶:۱۳۷۷).
۲-۲۲. ارتباط تمرکززدایی و توسعه اقتصادی
از ویژگیهای جوامع توسعه یافته و همچنین یکی از شاخص های توسعه یافتگی عدم تمرکز است. گرچه عدهای معتقد به تعادلهای ناحیهای به طور طبیعی هستند، و مداخله دولتها را در زمینه تمرکززدایی مؤثر نمیدانند و هرگونه تلاشی را در این زمینه تلفکردن وقت و منابع مالی میدانند، لیکن تلاش برای متوازنسازی نظام شهری و لزوم تعدیل جریانهای مهاجرت به سوی شهرهای بزرگ از مواردی است که کاربرد سیاست تمرکززدایی را توجیه می کند؛ زیرا آرامش ملی، در نتیجه اسکان معقول جمعیت حاصل می شود و تا این آرامش به دست نیاید، دیگر برنامه های توسعه با شکست مواجه می شود (عزیزی، ۶۷:۱۳۸۲). نظر به اینکه ارتباط مثبتی بین رشد شهرهای بزرگ و توسعه اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و نیز کشورهای در حال توسعه وجود دارد. سیاست تمرکززدایی ممکن است در دستیابی به توزیع متوازنتر درآمد در مناطق مختلف منجر شود ولی احتمالاً سیاست مناسبی برای کارآمدی کل اقتصاد در اغلب کشورهای در حال توسعه نخواهد بود (زبردست ،۴۱:۱۳۸۳-۴۰).
۲-۲۳. عوامل مؤثر بر تمرکززدایی
عواملی که تمرکززدایی را ضروری مینماید عبارتنداز سطح توسعه اقتصادی، وسعت کشور و عامل سوم که جنبه منفی دارد، بحران داخلی ناشی از تنش جامعههای محلی با دولت مرکزی است. هر اندازه توسعه اقتصادی کشوری بیشتر باشد، ضرورت واگذاری اختیارات به مسئولان محلی بیشتر خواهد بود. و هر قدر کشوری وسیعتر باشد تمرکززدایی در آن ضرورت بیشتری خواهد داشت (خوبریپاک،۸۳:۱۳۸۴). همچنین عاملی مهم در امیدواری و دلگرمی مردم برای مشارکت در ادارهی شهر و پیشرفت و توسعهی آن میشود. در واقع ظرفیت اجتماعی مردم در جهت مسئولیت پذیری افزایش مییابد و به مرور زمان در زندگی اجتماعی و حتی کالبد شهر و منطقه بازتاب پیدا میکند (شوماخر،۱۳۷۸: ۹۶).
۲-۲۴. دلایل طرفداران و مخالفان شهرهای بزرگ
دلایل طرفداران شهرهای بزرگ دنبال نکردن سیاستهای تمرکززدایی سرمایه گذاری در سراسر کشور برای دستیابی به نرخ رشد تولید ملی، سهم بیشتر شهرهای بزرگ در تأمین بودجه ملی، فرصتهای اصلی و پتانسیل رشد در شهرهای بزرگ و به دنبال آن توسعه اقتصادی بالا میباشد. از طرفداران یا صاحبنظران شهرهای بزرگ (کلانشهرها) میتوان به کسانی چون آلنزو، ریچاردسون، کوئیچی مرا، لینچ، استون، ویتون و شیشیدو، زوانی، اچوریاکارول، پین، پرودوم و برتو اشاره نمود. در مقابل، دلایل مخالفان شهرهای بزرگ حاکی از آن است که کلانشهرهای بزرگ از اندازه بهینه شهر فراتر رفتهاند و بنابراین باید تلاش های توسعهای به سوی مراکز شهری کوچکتر سوق داده شوند، آنها همچنین اظهار میدارند که شهرهای بزرگتر بازده اقتصادی کمتری نسبت به شهرهای کوچک و میانی دارند (زبردست،۱۳۸۳). برنامهها و سیاستهای فضایی که برای جلوگیری از اندازه بهینه شهرها طبقه بندی شده را به شرح ذیل میتوان اشاره نمود:
۱- برنامه ریزیها و سیاستهایی که در جهت دگرگونی اقتصاد روستایی صورت گرفت تا در نتیجه آن، گسترش شهرها به آرامی صورت گیرد.
۲- سیاست و برنامه ریزیهایی که هدف آن، محدودکردن رشد شهرهای بزرگ از طریق کنترل مهاجرتها بود.
۳- سیاستهایی که هدف اصلی آن را آهستهکردن و کنترل رشد بزرگترین شهرها از طریق فراهم آوردن امکانات لازم برای رشد شهرهای میانی، و کوچک، یا ایجاد مراکز جدید شهری تشکیل میداد (شکوئی،۴۰۶:۱۳۷۴).
۲-۲۵. راهبردهای تمرکززدایی کلان شهر
پنج راهبرد اصلی در تمرکززدایی از کلانشهرها وجود دارد که به اختصار میتوان بدان اشاره نمود، از جمله: