(کاترین میلر، ۱۹۹۸: ۱۳-۱۵ )
جریان اطلاعات به سمت بالا
PDM بهره وری رضایت
جریان اطلاعات به سمت پایین
مطالعات هاکمن وآلدمن[۷] (۱۹۸۰) نیز نشان می دهد که مشارکت نقش ارزنده ای در رضایت شغلی و ایجاد وحدت در کارکنان یک سازمان بازی می نماید .تأثیر مشارکت کارکنان در بهبود کارایی و افزایش رضایت شغلی ،مدیران را به سوی شیوهْ نوین مدیریت ،یعنی مدیریت مشارکتی سوق داده است و نتایج مدیریت مشارکتی غالباً بیانگر آن است که این نوع مدیریت موجب افزایش بلند مدت رضایت شغلی کارگران و بارآوری آن ها بوده است .( باورز وازکمپ به نقل از هومن ،۱۶۲:۱۳۸۲) .
درجهان پر شتاب امروز ،سازمانهای زیادی در تلاشند تا برای رسیدن به اهداف سازمانی و اقتصادی و تداوم حیات خود از الگوها وشیوه های مختلف بهره ببرند و مزیت رقابتی جدیدی کسب نمایند تا از سقوط و واژگونی های سریع محیطی در امان بمانند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در دیدگاه های سنتی مدیریت توسعه سرمایه اقتصادی ،فیزیکی ،ونیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا می کردند ؛برای توسعه در عصر حاضر به سرمایه اجتماعی بیشتر از سرمایه اقتصادی ،فیزیکی وانسانی نیازمندیم. زیرا بدون این سرمایه استفاده از دیگر سرمایه ها امکان پذیر نیست .در جامعه ای که فاقد سرمایه اجتماعی کافی است به احتمال زیاد سایر سرمایه ها تلف می شوند .از این روست که موضوع سرمایه اجتماعی محور اصلی مدیریت در سازمانها محسوب شده ومدیرانی موفق میگردند که بتوانند در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتری نائل گردند.
در گذشته سرمایه اجتماعی به صراحت مورد توجه قرار نمی گرفت ،اما درحال حاضر،تغییرات پرشتاب محیطی ،فناوری اطلاعات ،نیازهای رو به رشد به اطلاعات وآموزش ،نیازهای فزاینده به نوآوری وخلاقیت ،وضرورت پیشرفت مداوم سازمان ،ایجاب می کند که رهبران سازمان ،سرمایه اجتماعی را به منزله یک منبع ارزشمند سازمانی مورد توجه قرار دهند(رحمانپور،۱۳۸۰ :۱۰۲)
پیدایش مفهوم سرمایه اجتماعی به نیمه دوم قرن بیستم بر می گردد ؛هنگامی که انتقادات و مشکلاتی در برابر تئوری های توسعه و رشد اقتصادی وهم چنین تئوری های مدیریت سازمان به وجود آمد .دوره ای که درآن تحقیقات حائز اهمیتی درنگرش ها ایجاد شد ؛به طوری که الگوهای برنامه ریزی از بالا وبیرون به الگوهای مشارکتی و محلی و درون سازمانی و همچنین مدیریت سازمانها از نظریه های کلاسیک و تیلوری به سوی نظریه های روابط انسانی تمایل پیدا کرد.
سرمایه اجتماعی از نظر پاتنام ،وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیراعتماد ،هنجارهای جمعی و شبکه های انسانی را در بر می گیرد که با تسهیل اقدامات هماهنگ ،موجب بهبود کارایی جامعه می شوند.
از نظر کلمن(۱۹۹۹)سرمایه اجتماعی شامل این موارد می گردد:تعهدات و انتظارات ،روابط اقتدار ،ظرفیت بالقوه اطلاعات ،هنجارها و ضمانت های اجرایی موثر.
در یک دسته بندی دیگر نیز سرمایه اجتماعی به سه بعد زیر تقسیم گردیده است:
بعد ساختاری با تاکید بر
الف)پیوندهای موجود در شبکه ب)شکل وترتیب شبکه ج)تناسب سازمانی
بعد شناختی با تاکید بر
الف)زبان و علائم مشترک ب)روایت های مشترک
بعد ارتباطی با تاکید بر الف)اعتماد ب)هنجارها ج)تعهدات و روابط متقابل د)تعیین هویت مشترک( Nahapiet. J & Ghoshal.S 1998).
بعضی از محققان تمایل دارند تا سرمایه اجتماعی را در سطح کلان مطالعه نموده و بر ماهیت ثانویه مزایای فردی آن تاکید می نمایند.آنها سرمایه اجتماعی را ویژگی واحد اجتماعی به جای عامل فردی در نظر می گیرند و مزایای فردی حاصل از وجود سرمایه اجتماعی ومشکلات فردی ایجاد شده ناشی از عدم وجود آن در درجه دوم اهمیت قرار می دهند.
الگوی دیگر که توسط محققان مورد استفاده قرار می گیرد ،مدل منفعت شخصی از سرمایه اجتماعی است ؛در این حالت به طور آشکاری بر افراد ودارایی های اجتماعی شان از قبیل منفعت و جایگاه اجتماعی، گواهینامه های تحصیلی و غیره، تمرکز می شود به طور کلی در این مدل، تمرکز بر نتایج حاصل برای اشخاص یا واحد فردی مدنظر قرارمی گیرد(Leana & Van Buren , 1999: 450 ).
مساله عصر ما فقط این نیست که چگونه بهره وری افزایش یابد و سازمانها کاراتر شوند؛بلکه باید در برابر افزایش و اهمیت روز افزون تعقل ابزاری و توجه روز افزون به بازدهی مادی ،تعقل ارزشی هم مد نظر قرار گیرد ؛به گونه ای که حقانیت و آزادی و کرامت انسانی از گزند و تهدید سازمانهای کارا در امان بمانند ؛انسانها و روابط آنها در سازمانها مد نظر قرار گیرند و سیستمهای اجتماعی به گونه ای سازماندهی شوند که روح اطمینان و اعتماد در ساختار آنها رسوخ نماید و موجد منابع ارزشمندی برای توسعه سرمایه اجتماعی آنها گردد ؛ضمن اینکه پایبندی مدیران بخش عمومی به اخلاقیات و تبلور این تعهد در رفتارهای آنها ،موجب توسعه سرمایه اجتماعی می شود ،یعنی مدیرانی که اصول اخلاقی را در عملکردها و تصمیم های سازمانی به کار می گیرند ،با توسعه روابط مبتنی بر اخلاقیات ،سرمایه اجتماعی ایجاد می کنند.
دنهارت بنیادهای اخلاقی سازمان را عزت ،آبرو ،نیک خواهی و عدالت می داند.بنابر این دیدگاه ،مدیران باید در اقدامات خود به نحوی عمل کنند که عزت وآبروی هیچ فردی را خدشه دار نکنند ،همواره نیکخواهانه و انسان دوستانه رفتار کنند و عدالت وانصاف را در اعمال خود ،لحظه ای به فراموشی نسپارند(الوانی وشیروانی،۱۶،۱۳۸۳).
۱-۳-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
ایدهْ محوری سرمایهْ اجتماعی را می توان در واژهْ “روابط” خلاصه نمود .اعضای جامعه با برقراری تماس با یکدیگر و پایدار ساختن آنها قادر به همکاری با یکدیگرمی شوند و به این طریق چیزهایی را کسب می کنند که به تنهایی قادر به کسب آنها نمی باشند و یا به دشواری بسیار موفق به کسب آنها می شوند .انسان ها از طریق مجموعه ای از شبکه ها به هم متصل می شوند و تمایل دارند که ارزش های مشترکی با سایر اعضای این شبکه ها داشته باشند با گسترش شبکه ها آنها نوعی دارایی را تشکیل می دهند که می توان آن را به عنوان نوعی سرمایه مورد ملاحظه قرار داد.(Field,2004;1)
در دیدگاه های سنتی مدیریت ،توسعهْ سرمایه های اقتصادی ،فیزیکی ،و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا می نمودند اما در عصر حاضر برای توسعه ، بیش تر از آنکه نیازمند سرمایه اقتصادی ،فیزیکی و انسانی باشیم نیازمند “سرمایهْ اجتماعی” هستیم ،زیرا بدون این سرمایه استفاده از دیگر سرمایه ها ابتر می مانند و تلف می شوند .از این روست که موضوع سرمایهْ اجتماعی محور اصلی مدیریت در سازمان ها محسوب می شود و مدیرانی موفق قلمداد می شوند که بتوانند در ارتباط با جامعه به تولید و توسعهْ سرمایه اجتماعی بیش تری نایل شوند. (رضائیان ،۱۳۸۷: ۴۳۱)
مشارکت فرد در شبکه های اجتماعی سبب دسترسی او به منابع و امکانات گروه می شود و درنتیجه با بهره گرفتن از سرمایهْ اجتماعی می توان به موقعیت اقتصادی خود در جامعه بهبود بخشید و یا به عبارتی دیگر سرمایه اجتماعی نوعی محصول اجتماعی است که از تعامل اجتماعی ناشی می شود و می توان از این طریق به منابع اقتصادی و فرهنگی دسترسی پیدا نمود.
سازمان ها به عنوان واحدهای اجتماعی برای رسیدن به نتایج مطلوب تر با ایجاد روابطی مبتنی بر اخلاقیات و در نظر گرفتن مصلحت عامه (به عبارتی نفع عامه در برابری و مساوات اجتماعی) سرمایهْ اجتماعی ایجاد می نمایند .
مدیران سازمانها با ساختار جدیدی از توسعه روبرو هستند که در آن تنها اهداف اقتصادی مورد نظر نبوده ،بلکه جنبه های زیست محیطی و انسانی نیز مورد تأکید فراوان اند .پیشرفت و کارایی اقتصادی ، حفظ منابع طبیعی ، فقرزدایی ،توسعهْ عدالت اجتماعی ،ایجاد فرصت های برابر برای پیشرفت همگانی ،از زمره اهداف اصلی در یک الگوی سه وجهی از توسعهْ پایدار هستند در این الگو اقتصاد، انسان و طبیعت همزمان مورد توجه هستند و مدیران با بهره گرفتن از این مدل باید تلاش نمایند که نوعی تقارب و همگرایی در سه دیدگاه اقتصادی ،انسانی و زیست محیطی به وجود آورند و با این نگرش به استقبال آینده بروند.
و از سوی دیگر یکی از وظایف و تعهدات سازمان در جهت منتفع ساختن جامعه مسئولیت اجتماعی می باشد به نحوی که هدف اولیهْ سازمان یعنی حداکثر کردن سود را متعالی بخشد وچون سازمان و جامعه در تعاملی پویا قرار دارند مدیران باید دست به کارهایی بزنند که مورد قبول جامعه و منطبق با ارزش های آن باشد ،سازمان هایی که نتوانند خود را با این مهم تطبیق دهند در عرصهْ عمل موفق نخواهند بود .
مشتریان خواهان خدمات وکالاهایی مرغوب و با کیفیت هستند و توجه به این خواسته باعث وحدت و یگانگی با جامعه می شود وخوشنودی مشتریان و مراجعان سازمان موجب ایجاد اطمینان در آنان نسبت به سازمان می شود و سرمایهْ اجتماعی را توسعه می دهد.(رضائیان ،۱۳۸۷: ۴۳۲)
درعصرحاضر برای توسعه ،مدیران بیشتر از آنکه به سرمایه فیزیکی و انسانی نیازمند باشند به سرمایه اجتماعی نیاز دارند .مدیران وکسانی که بتوانند سرمایه اجتماعی سازمان را توسعه دهند راه کامیابی شغلی و سازمانی را هموار می سازند .امروزه سازمانها اغلب رهبرانی استخدام می کنند که به سرمایه اجتماعی اعتقاد داشته وخود نیز دارای این سرمایه باشند .تعداد کارکنان موجود در سازمان ها که دارای سرمایه اجتماعی باشند کم و تقاضای سازمان برای به خدمت گرفتن آنان زیاد است ،ارزش زیاد آنها سازمانها را متوجه شکار مغزها نموده و بر این اساس مدیرانی که خواهان رشد و بقای شرکت ها هستند سعی دارند با جذب کارمندان برخوردار از سرمایه اجتماعی بالا ،ثروت نامرئی سازمان خود را افزایش دهند(Tymon & Stumpf,2003:16).
همچنین سازمان و سازمانیافتگی جزء جدانشدنی زندگی ماست. ما قبل از تولد و در رحم مادر توسط سازمانهایی مراقبت می شویم ، در یک سازمان پزشکی چشم به جهان می گشاییم ،در سازمانهای متعدد آموزش می بینیم و بموقع دریک سازمان مشغول کار می شویم و همزمان با سازمانهای متعدد رابطه و سر کار داریم و نهایتاً در یک سازمان با مراسم خاص تشییع و تدفین صحنه نمایش جهانی را ترک می کنیم (اسکات ،۱۳۷۵،ص۱۸).
بنابراین افراد بیشتر عمرشان را در سازمانها یا در رابطه با سازمانها سپری می کنند و این موضوع نشان دهنده اهمیت جایگاه سازمانها در دنیای کنونی است (پور عزت، ۵۵:۱۳۸۲).
و کلید درک سازمان ها به عنوان سیستم های باز ،شناخت این موضوع است که سازمان ها با محیط خود در تعاملند .واگر سازمان ها خواهان بقاء و افزایش اثر بخشی خود هستند باید خود را با محیط تطبیق دهند و مهمترین مسئله ای که سازمانهای امروزی در آینده با آن روبه رو هستند این مسئله است که آیا می توانند به نحو اثر بخشی در بازار جهانی رقابت کنند یا نه به سخن دیگر،آیا توان آن را دارند که در این آشفته بازار با رقابت فشرده حضوری پویا داشته باشند واین شاید بزرگترین کشمکش رویاروی رشته مدیریت در بدو ورود به هزاره آتی باشد و از سوی دیگر ظهور فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی و استفاده روز افزون از آنها در سازمانها “انقلاب خدمات کیفیتی"یا کیفیت تولید کالا و خدمات که در همه کشورها کم و بیش به آن توجه می شود و با پیشرفت روز افزون دانش فنی ،هرچه به سال ۲۰۰۰ نزدیکتر می شویم ملاحظه می کنیم که مشکلات عظیم رویاروی سازمان ها بیشتر ماهیت انسان-محوری دارد موفقیت یک مدیر در این است که بتواند از مهارت های انسانی (ایجاد رابطه متقابل با افراد) استفاده کند .مدیر عامل شرکت اتومبیل سازی کرایسلر می گوید"تنها به وسیله افراد می توان در صحنه رقابت باقی ماند شرکت های رقیب را شکست داد شیوه ایجاد انگیزش ،توان بخشیدن و نیرو دادن به افراد و آموزش کارکنان از جمله عواملی هستند که می توانند موجب برتری سازمان شوند” رمز موفقیت سازمان در این است که مدیران تمام دوایر و واحدهای مختلف به صورتی اثر بخش با یکدیگر همکاری کنند ،هماهنگ شوند و نیازهای یکدیگر را درک کنند یا به عبارتی دیگر وقتی که کارکنان در سازمان همواره احساس رضایت ،سعادت و وفاداری نسبت به سازمان دارند و اگر مردم و کارکنان احساس خوشبختی و سعادت نمایند و از زندگی خوبی بهره مند باشند می توان نسبت به یک تیم کاری کارآمد مطمئن بود و اگر افراد احساس نارضایتی نمایند سازمان از هم خواهد پاشید. در نظریه های مختلف روابط انسانی به اهمیت تعامل در محل کار اشاره شده است در سلسله مراتب نیازهای مازلو نیز بر اهمیت نیازهای تعلق که از طریق تعامل اجتماعی ارضا می شود تأکید می گردد بر طبق نظر مازلو این نیاز باید قبل از این که فرد به نیازهای سطح بالاتر احترام و خود شکوفایی برسد ارضا شود .هرزبرگ نیز در نظریهْ خود به اهمیت تعامل اجتماعی در کاهش نارضایتی و این که چنین ارتباطی می تواند موجب رضایت شود اشاره می کند .لذا این تحقیق می تواند با توجه به این که رضایت شغلی کارکنان در سازمان از اهمیت بالایی بر خوردار باشد راه های رسیدن به رضایت شغلی را از طریق سرمایهْ اجتماعی مورد بررسی قرار دهد.
۱-۴- پیشینه و سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته
هریک از دانشمندان از منظری خاص به مقوله سرمایه اجتماعی پرداخته اند .سوابق و پیشینه سرمایه اجتماعی در آرای اندیشمندان متأخر و کلاسیک چون لان وینتر، کارل مارکس ،جورج زیمل،امیل دورکیم ،تالکوت پارسونز ،مارکس وبر ،فوکومایا ،گلن لوری ،ایوان لایت ،کلمن ،پاتنام ،بوردیو ،کریشنا ،توکویل ،نورث ،بیکر ،منکراولسون ،دنیس مولر نشان می دهد هریک از منظری به سرمایه اجتماعی پرداخته اند .اما به طور کلی بر آنچه وفاق نسبی وجود دارد ،این است که استفاده از این واژه اول بار در معنایی که امروز با آن سر و کار داریم به سال ۱۹۱۶ و به “نوشته های لیداجی هانیفان ،سرپرست وقت مدارس ویرجینیای غربی در آمریکا باز می گردد. او در توضیح اهمیت مشارکت در تقویت حاصل کار مدرسه ،مفهوم سرمایه اجتماعی را مطرح کرده است"واین اندیشه تا چندین دهه ناپدید شد،ولی در دهه ۱۹۵۰گروهی از جامعه شناسان شهری کانادایی و در دهه ۱۹۶۰ (هومانس نظریه پرداز مبادله)و در دهه ۱۹۷۰اقتصاد دانی به نام لوری آن را دوباره احیا کردند(تاجبخش،۵۳۴:۱۳۸۴)
الف) توماس کوساک[۸]” کتاب خود با عنوان “سرمایه اجتماعی،ساختارهای نهادی و عملکرد دموکراتیک :مطالعه تطبیقی حکومت های آلمان “به برسی موضوع سرمایه اجتماعی پرداخت.داده های تجربی مطالعه از دو پیمایشی بود که در سال ۱۹۹۵ انجام شد .تحقیق اول بر روی متخصصین حکومت محلی(اعضای شورای شهر شهرداری و رؤسای اعضای محلی)۷۷ شهرداری متوسط از شرق و غرب آلمان که به طور تصادفی انتخاب شده بودند انجام گرفت.توجه اصلی تحقیق به ارزش های سیاسی، مسائل،منابع و سیاست های حکومت های شهرداری متخصصین محلی بود.تحقیق دوم به شهروندان ۳۰ نمونه فرعی از ۷۷ شهرداری پیمایش اول پرداخت.توجه اصلی این پیمایش به ارزش های سیاسی شهروندان ،مشارکت آنها در زندگی مدنی اجتماعی شان و ارزیابی آنها از عمکرد مؤسسات متعدد شهرداری بود.هدف اصلی تحقیق کشف منابع رضایت شهروندان از عملکرد حکومت های محلی (شهرداری هاست) پرسش راهبردی کوساک این است که چرا برخی حکومت های شهرداری در ارزیابی موکل شان ،عملکرد خوبی دارند و بقیه،عملکردی ضعیف؟او با بهره گیری از دو رهیافت تحقیقاتی"فرهنگ سیاسی"و"نهاد سیاسی"به این پرسش پاسخ می دهد.کوساک برای مطالعه عوامل فرهنگی چارچوب نظری پاتنام را به کار می گیرد و به دنبال ارزشیابی سودمندی کاربرد مفهوم سرمایه اجتماعی در تعیین نوع عملکرد حکومت های محلی آلمان است.
در چارچوب رهیافت نهادی ،او می خواهد تأثیرات احتمالی تفاوت های نهادی را بر عملکرد حکومت های محلی بر حسب رضایت ابراز شده شهروندان روشن کند. او از دو نیروی عمده یعنی فشارها و خواسته های بورکراتیک و فشارها و خواسته های حزبی در تصمیم گیری های شهرداری صحبت می کند که برآیند اهداف منطقی آنها سیاست های غیر منطقی و ناکارآمد خواهد بود .به عبارت دیگر سعی دارد تا اهمیت عامل ساختار اداری را نیز به عنوان یکی از عوامل مؤثر در حکومت و رضایت شهروندان از آن در کنار عامل –فرهنگی-یعنی سرمایه اجتماعی نشان دهد.
نتایج مطالعه کوساک نشان می دهد که سرمایه اجتماعی یا به طور مشخص اعتماد (موجود در فرهنگ سیاسی متخصصین محلی)بر عملکرد بهتر حکومت محلی مؤثر است.این یافته مؤید نظر پاتنام است که در مناطقی که مشخصه فرهنگ همانا اعتماد است ،عملکرد حکومت ها کارآمدتر است و موجب رضایت شهروندان می گردد.همچنین بدون در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی عملکرد سازمانی در آن دسته از ساختارهای شهرداری که شمار صاحبان حق وتو در تصمیم گیری ها را کاهش داده اند و قدرت اداری در دستان شهردار متمرکز است ،افزایش یافته است.
در بخش نتیجه گیری ،تحقیق کوساک این نقد را بر پاتنام وارد می کند که وی عملکرد دموکراتیک را تنها در پیوند با سرمایه اجتماعی دیده است در حالی که ترتیبات سازمانی نیز در این زمینه اهمیت دارند(کوساک،۱۴۷:۱۹۹۷).
ب)- تحقیق ملی در پرداخت ها، داوطلب شدن، مشارکت(سرشماری کانادا،۱۹۹۸)
تحقیقات متمرکز بودند بر
۱)پرداخت فاکتورهای مربوط به پرداخت پول و دیگر منابع به افراد ارگان ها
۲)-داوطلب شدن مربوط به اقدامات داوطلبانه جهت کمک به دیگران و ارتقای سطح اجتماعی
۳)-مشارکت شرکت در فعالیت های مشارکت شهروندان، شامل عضویت در گروه های محلی،حضور در جلسات و رأی دادن در انتخابات.
ج)-تحقیق تام رایس و الکساندر سامبرگ[۹]