والدین بایست به تناسب رشد و درک کودکشان او را نصیحت کرده و به او بفهمانند که مسئول انجام کارهای خوب و بد خود است و به خاطر انجام کارهیا پسندیده به قدر کافی او را تشویق کرده و در مورد کارهای ناپسند به اندازه لازم توبیخ نمایند[۶۱].
زیادهروی و ایجاد وابستگی
محبت بیش از حد به کودک باعث از بین رفتن اعتماد به نفس در کودک شده و حس استقلالطلبی را از او میگیرد. کودکانی که بیش از حد مورد محبت واقع میشوند دارای شخصیتی وابستهاند وهمواره خود را نیازمند به سرپرست میبینند و گویی همیشه نابالغ و بیمارند.
«بسیاری از متفکرین معتقدد، که بیش از نیمی از بیماریهای عصر حاضر به واسطه این است که هنوز بشر به حد رشد نرسیده و قدرت استقلال عمل را به دست نیاورده، یعنی احساس نیاز به سرپرست میکنند، دلیل وجود برخی از دیکتاتورها و پرستش بتها و هنرپیشگان در پارهای از ممالک جهان هم به همین خاطر است.»
کمکهای نابجای والدین، شعلههای استقلال را در وجود کودک خاموش کرده و مانع رشد و شخصیت او میباشد. زندگی انسانها همواره همراه با ناملایمات و مشکلات زیادی است اگر والدین بیجهت کودک را مورد نوازش قرار نداده و بیمورد حمایتش نکنند، خود به فکر چارهجوئی افتاده و فکر خود را به کار گرفته، با صبر و بردباری مشکلات را از سر راه خود بر میدارد و او در جوانی مردکار و فعالیت بوده و در مقابل سختیهای طاقتفرسا مقاومت خواهد کرد. درست است که کودک از شیره جان مادر تغذیه میکند اما او ناگزیر است روزی مستقل شود پس بایست ریشهها و شاخههای کوچکی را که او را به مادر متصل کرده تدریجاً قطع نماید تا این اتصال و وابستگی مانع از رشد او نگردد.
انسان، کمالات و استعدادهای بالقوه فراوانی دارد که اگر زمینه پرورش آنها فراهم آید میتواند به رشد حقیقی نائل گردد. حرکات و رفتار آدمی، افکار و عقائدی که ابراز می کند و حالتهای مختلفی که در برابر حوادث و پیشامدها از خود نشان میدهد نمایانگر شخصیت واقعی او نیست.
از کودکی که در خانواده پست و فرومایه بار آمده انتظار رفتار انسانهای بزرگ و بلند همت را نمیتوان داشت. برآوردن نیازهای ابتدائی کودکان، پرکردن شکم آنان و فراهم آوردن لباس و مسکن آنها بخش کوچکی از وظایف والدین است. هرگز نباید با کودکان معامله مرغ و گوسفند نمود باید آنان را شناخت و با کشف استعدادهای درونی وجودشان ارزش واقعی آنان را درک کرده و بستر مناسبی برای بروز شخصتی حقیقی آنان فراهم کرد.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
پیامبر اکرمe میفرمایند:
اَکْرِموا اَولادَکُم وَ أَحْسِنوا آدابَهُم یُغفِرلَکُمْ.
فرزندان خویش را گرامی بداریم و احترام کنید و آنها را نیکو تربیت نمایید (تا از پرتو آن) مورد آمرزش و بخشش (خداوند) قرار گیرید.
رفتار پیامبر گرامی با کودکان و فرزندان اصحاب خود عالیترین درس تربیت و برترین برنامه زندگی است از چگونگی رفتار پیامبر با کودکان در بخشی جداگانه بحث کردهایم که در همان قسمت به آن خواهیم پرداخت[۶۲].
فصل سوم:
احیاء نسل پاک
پیش از تولد
وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً[۶۳].
ما نبی آدم را گرامی داشتیم و در دشت و دریا حرکتشان دادیم و از غذاهای پاک روزیشان دادیم و در میان مخلوقات خود به آنها برتری دادیم.
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ[۶۴].
نیافریدیم جن و انس را مگر اینکه پرستشم کنند.
همانطور که از آیات روشن قرآن کریم این کتاب آسمانی معلوم است هدف از خلقت انسان مشخص میباشد، آیات دیگری نیز در فضیلت و ارزش انسان آمده است که جایگاه و وظایف او را در میان سایر مخلوقات نشان میدهد.
اسلام برنامههایی را برای پیروان خود در غالب آیات و روایات از حین انعقاد نطفه انسان تا روزی که به خانه ابدی و جاویدان میرود ارائه داده است. یک سلسله از آن برنامهها شامل دوران کودکی انسان میشود که این برنامهها شامل برنامههای تربیتی و فرهنگی میباشد.
اسلام برای اینکه پیروانش به سوی پرستش و تکمیل شدن در بعد روحی و جسمی حرکت کنند و بتوانند از عهده مسئولیت و پرستش برآینداز همان آغاز انعقاد نطفهی کودک توجه و عنایت کرده است و دستوراتی به پیروانش داده است، بیتوجهی به آن دستورات مساوی است با انحراف بشر از مسیر انسانیت و پرستش.
اسلام ریشههای اساسی تربیت انسان را در سه دوران (دوران انعقاد نطفه، تولد و کودکی، نوجوانی تا بلوغ) بیان کرده است سعادت و شقاوت انسان در دورانهای بعد وابسته به این سه دوره میداند.
قبل از پرداختن به مسائل دوران انعقاد نطفه لازم است به مسائلی که در شکلگیری کودک اهمیت دارد و موردنظر اسلام است پرداخت. از ناحیه دین اسلام رهنمودهای بسیاری در تربیت فرزندان ارائه شده است از جمله این رهنمودها در زمینه انتخاب زن و شوهر است و اینکه انسان با چه افرادی ازدواج کند که فرزندان پاک و صالحی بدنیا آورد[۶۵].
دستورالعملهای قبل از ازدواج
قبل از ازدواج زن و شوهر باید بدانند برای چه میخواهند ازدواج کنند؟ هدفشان از ازدواج چیست؟ و چگونه فرزندی می خواهند؟
اگر هدف زن و مرد از ازدواج اطاعت از دستور خداوند و پیروی کردن از روش انبیاء و بوجود آوردن نسلی پاک و سالم باشد ثمره این ازدواج، نسلی پاک و الهی خواهد بود اما اگر هدف از ازدواج رسیدن به امور مادی و جاه و مقام و زیبایی چهره باشد، ثمره آن هم پاک و الهی نخواهد بود.
پیامبر اکرمe میفرمایند: تَخَرَّوا لِنُطْفَتِکُمْ فَانْکحوا الْاَکْماء وَ اَنْکحوا اِلَیهم.
برای نطفههای خود محل مناسب انتخاب کنید و از اشخاص هم شأن خود زن بگیرید و به آنها زن بدهید زیرا مادر خوب در شکلگیری شخصیت کودک مؤثر است و مادر از اساسیترین اصولی است که کالبد کودک از آن شکل می گیرد[۶۶].
انتخاب همسر
اسلام اجازه نمیدهد که آدمی با هر انسانی درآمیزد و تشکیل نسل دهد بلکه برای انتخاب همسر شرایطی را مدنظر دارد که با رعایت کردن این شرایط میتوان نسل پاکی را بر جای گذاشت.
هریک از دوطرف باید از نظر خانوادگی دارای اصالت باشند و نباید از خانوادههای معتاد یا شرابخوار باشند و همچنین والدین این حق را ندارد که فرزند خود را به همسری فردی فاسق درآورند.
در سخنی از پیامبرe آمده است: «اِیّاکُمْ وَ خَضْراءِ الدَمن… قیل وَ ما خَضْراءِ الدَمَن قَال المَراه الحَسنا فی مَنْبهِ السراءِ، از گیاه سبزی که در کنار مزبلههای میروید، دوری کنید پرسیدند منظور از آن چیست؟ فرمود زن زیباروئی است که در خانوادهای بدکار بدنیا آمده باشد.»
در اسلام حرمتی برای ازدواج با ارقاب نیست ولی توصیه شده که با افرادی که از نظر خویشاوندی رابطه نزدیک دارند ازدواج نکنید و علت آن اینگونه بیان شده که فرزندانی از آنها به وجود میآید که دارای کمبود و نارسایی هستند و طب امروز حرفی را که اسلام سالیان پیش بیان کرده، اثبات کرده است.
از نظر جسمی توصیه شده با زنی ازدواج کنید که دارای توانایی جسمی باشد و برومند بوده و از نظر بنیه قوی باشد هنگامیکه حضرت علیu از برادرش عقیل درخواست انتخاب همسر کرد از او خواست که برای او همسری انتخاب کند که از نظر توانایی جسمی قوی باشد و بتواند فرزندان قوی و نیرومندی به دنیا آورد. و ضمناً همسر باید از زیبایی نسبی برخوردار بوده و از رشد کافی برخوردار باشد.
همسر از نظر اخلاقی میبایست دارای عفت و اصالت باشد هرچه انسان از نظر خلق نیکو باشد این خلق نیکش به صورت صفات ارثی به فرزند انتقال پیدا میکند. همسر از نظر روان بایست سالم بوده و کمبود ذهنی نداشته باشد.
«پیامبرe فرموند: از مزاوجت با همسر احمق خودداری کنید زیرا مصاحبت آن موجب بدبختی و گرفتاری است و فرزند او از نظر فکری، تباه است».
پیامبر اکرمe میفرماید: یُنکَحُ المراهُ لِمالها وَ جمالِها و حَسَبها وَ دینها فعلیک بذات الدین تَرَبَتْ یَداک؛ زن را یا برای مالش می خواهند یا جمالش یا حسبش و یا دینش بهتر است با آنکه دین دارد ازدواج کنید.
امام صادقu میفرماید: طوبی لِعَن کانَتْ اُمُّه عفیفهً. خوشا به حال کسیکه مادرش عفیفه باشد[۶۷].
اینها فرمایشاتی است که در خصوص ازدواج با زنهای شایسته وارد شده و این قبیل دستورات در منابع اسلامی فراوان به چشم میخورد.
زن و شوهر در ساختار جسمی و روحی فرزند تأثیر دارند برای همین است که دین حساسیت فوقالعادهای را نشان میدهد و همان خصوصیاتی را که درباره زن بیان داشته در خصوص مرد نیز بیان کرده است. یکی از ویژگیهایی که در مورد مرد موردنظر است هم کفو بودن با همسرش است آن هم در مسائل و ابعاد گوناگون از جمله در دین، اخلاق، تحصیل و اصالت خانوادگی است. توجه اسلام بیشتر در خصوص دیندار بودن است.
نمونهای از فرمایشان پیشوایان اسلام در این زمینه:
حضرت علیu میفرمایند: اِذا کَرَمَ الرَّجُلُ کَرُمَ مَغیبَهُ و مَحْضَرَهُ.
وقتی که مرد، کریم و خوب بود ظاهر و باطنش نیز خوب و کریم خواهد بود[۶۸].
مراقبتهای قبل از تولد
اکنون همسری با رعایت شرایط یاد شده انتخاب گردیده و قرار است زمینه ازدواج فراهم شود از لحظه مزاوجت تا تولد کودک مسائلی مطرح است که به بیان آنها میپردازیم.
اولین مسألهای که مطرح است مسأله همبستری زن و مرد میباشد، زن و مرد در هنگام همبستری کردن نکاتی را باید مدنظر قرار دهند از جمله اینکه: پس از خواندن ۲ رکعت نماز و خواندن دعاهای وارد شده در این زمینه، اگر قصد آمیزش داشتند بسما… بگویند زیرا اگر آن را به زبان نیاورند شیطان شریک در اولادشان میشود. در قرآن کریم آمده است: وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ[۶۹].
مسئله بعد این است که در هنگام آمیزش، زن و شوهر در فکر شهوت دیگری نباشند.
«مادر حجاجبن یوسف ثقفی یک زن عیاش بود این زن عاشق نذربنحجاج بود. نذربن حجاج یک جوان باجمال و مشهوری بود که در تاریخ نامش برده شده، روزی عمر رد میشد دید که این زن در حال شعرخوانی است و عمر متوجه شد که این زن عاشق نذر است و میگوید: کجاست نذزبن حجاج که ما به او دسترسی پیدا کنیم عمر به محض اطلاع نذربن حجاج را خواسته و سرش را تراشید و او را تبعید نمود. این زن وقتیکه شوهرش یعنی یوسف ثقفی با او همبستر شد ظاهراً به فکر نذربنحجاج بوده است و آن فکر روی این بچه اثر گذاشت و این بچه حجاجبن یوسف شد که در تاریخ آدم به این جنایتکاری کم داریم[۷۰].»
از امور دیگری که در هنگام آمیزش باید در نظر گرفت اوقات آمیزش است. مثلاً دوشنبه باعث میشود فرزند حافظ قرآن و راضی به آنچه خداوند برای او قرار داده، باشد. آمیزش در شب سهشنبه باعث میگردد فرزند جوانمرد بوده و زبانش از غیبت و تهمت پاک بماند. شب پنج شنبه باعث میشود فرزند حاکمی از حکماء و یا عالمی از علماء شود اگر در روز پنج شنبه هنگام زوال باشد شیطان به کودک نزدیک نشده تا پیر شود و سلامتی دین و دنیا روزی او گردد. اگر در شب جمعه باشد فرزند خطیب و سخنور میشود و اگر در روز جمعه عصر باشد فرزند از دانایان مشهور می گردد.
زن و شوهر در هنگام آمیزش باید با تمام وجود به هم سرگرم باشند و افکار و اندیشه ناصواب نداشته باشند و برای داشتن نسلی صالح و پاک دعا کنند[۷۱].