تلقیح مصنوعی به معنای بارور نمودن تخمک به غیر ازروش طبیعی و از طریق آزمایشگاه می باشدکه لقاح مصنوعی معمولاً در خارج از رحم صورت می پذیرد. طی این روش اسپرم مرد و تخمک زن در
خارج از بدن در محیط آزمایشگاهی با هم ترکیب می شوند.
البته باید توجه داشت سلامت جسمی، روحی و روانی اهدا کننده و دریافت کننده یکی از مهم ترین فاکتورهای ارزیابی روند اهداست که علاوه بر ارزیابی سلامت جسمی فرد و اطمینان از عدم ابتلای به بیماریهای صعب العلاج، جلوگیری از انتقال برخی از بیماریهای ژنتیک را مطرح می سازد.اگر چه تطابق ویژگیهای خونی، ظاهری، فرهنگی، اجتماعی و حتی رعایت تناسب دینی نیز در این رابطه مطرح است.
استفاده زوج نابارور از این تکنیکها در درمان ناباروری، مستلزم اطلاع دقیق از ابعاد متنوع آن است. هر گونه اطلاعی که بتواند در تصمیم زوج نسبت به استفاده از این تکنیکها تغیری حاصل نماید. باید قبل ازهر گونه اقدام درمانی در مشاوره های متعدد عرضه گردد و پس از پذیرش آگاهانه و رضایت زوج، امکان استفاده از این تکنیکها محقق گردد.به کارگیری این تکنیکها در درمان ناباروری زوج بدون فراهم آمدن مقدمات اولیه ارزیابی سلامت اهدا کننده و دریافت کننده و عدم آگاه سازی دقیق زوج نابارور از ابعاد متنوع فقهی، حقوقی، روانی، اجتماعی و اخلاقی، می تواند زمینه ساز آسیبهای اجتماعی جبران ناپذیر بعدی برای زوج و فرزند حاصل باشد و مراکز درمان ناباروری باید دقت کافی در این زمینه را مبذول کنند[۱۲۵].
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ب : روش های تلقیح مصنوعی
تلقیح مصنوعی دارای روش های متداولی می باشد، که در این گفتار به اهدای تخمک بیگانه، لقاح با اسپرم بیگانه و دریافت جنین و رحم اجاره ای می پردازیم.
۱- اهدای تخمک
استفاده از این روش برای زنی توصیه می گردد که دارای رحم سالم است، اما تخمدان ها به علت بیماری تخمکهای مناسبی تولید نمی کنند.این نقص ممکن است ناشی از عدم وجود تخمدان، نارسایی زودرس تخمدان یا سن بالای زن باشد. همچنین ممکن است تخمدانها به سبب شیمی درمانی یا رادیوتراپی بر اثر معالجه سرطان یا عفونت لگنی توانایی خود را در تولید تخمک سالم از دست داده باشند.
همچنین این روش ممکن است به زنی توصیه شود که در اثر ابتلا به بیماری ژنتیک، انتقال بیماری به کودکش متحمل باشد.در این روش با بهره گرفتن از تکنیک باروری آزمایشگاهی(ivf)تخمکها از تخمدانهای زن دیگر برداشت می شود و در آزمایشگاه جنین شناسی و در مجاورت با اسپرم همسر گیرنده، یا تزریق اسپرم به داخل سیتوپلاسم تخمک، بارور می شود و نهایتأ جنین های حاصل در رحم زن گیرنده منتقل می شوند.قبل از هر گونه اقدامی پزشک تاریخچه پزشکی مفصلی از زوج دریافت کننده به همراه کلیه بررسی ها معاینات و آزمایشهای مورد نیاز مربوط به وضعیت باروری و همچنین سلامتی آنها تهیه می کند.
در زنان بالای ۴۰ سال، قبل از شروع درمان، پزشک ارزیابی دقیقی انجام می دهد؛ از جمله معاینات قلبی-عروقی و بررسی مشکلات دوران بارداری. این آزمایشها مطابق بر استانداردهای موجود در جوامع پزشکی باروری صورت می گیرد.
اهدا کننده باید کم تر از ۳۴ سال سن داشته، ترجیحأ باروری وی قبلاً ثابت شده باشد و تیم درمانی با بررسیهای لازم از سلامت وی اطمینان حاصل کرده باشند. دلیل شرط سنی اهداء کننده تخمک این است که زنان جوان به داروهای هورمونی تجویز شده در طول دورۀ درمان پاسخ بهتری می دهند و تخمکهای سالم تر بیشتری دارند و همچنین امکان بروز اختلالات ژنتیک کم تر است و درصد موفقیت حاملگی آنها بیشتر است.
حاملگیهای طبیعی در زنان مسن تر از ۳۴ سال، خطر ایجاد نابهنجاریهای کروموزومی به ویژه سندرم داون در کودک حاصل را افزایش می دهد.
تخمکهای جدا شده از تخمدان اهدا کننده از نظر میزان بلوغ و کیفیت درجه بندی شده و برای باروری در آزمایشگاه آماده می گردند. نمونه اسپرم از شوهر زوج نابارور گرفته شده و پس از آماده سازی اولیه در مجاورت تخمکها قرار می گیرد، تا فرایند لقاح صورت پذیرد.
زمانی که اهدا کنندۀ تخمک تحت سیکل تحریک تخمک گذاری است، دوره قاعدگی دریافت کننده با اهدا کننده هم زمان می گردد. این امر با دادن هورمونهایی به فرد دریافت کننده انجام می گیرد، تا رحم آماده پذیرش جنینهای حاصل از تخمک اهدایی و اسپرم همسر گردد، که در آزمایشگاه بارور شده اند ناهماهنگی و همزمان نبودن این دوره ها موجت عدم لانه گزینی جنینها در رحم دریافت کننده خواهد شد. دو تا سه روز پس از بارور شدن تخمکهای اهدا شده در آزمایشگاه جنینهای حاصل به داخل رحم منتقل می شوند.
معمولاًدر آزمایشگاه جنین شناسی، امکان انجماد جنین های اضافی منتقل نشده وجود دارد. در صورت عدم وقوع حاملگی می توان جنین های منجمد را ذوب کرد و در مرحلۀ بعد به داخل رحم منتقل نمود[۱۲۶].
۲- اهدای اسپرم
استفاده از این روش برای زوجینی توصیه می شود که مرد فاقد اسپرم بوده، یا اسپرم او توانایی بارور کردن تخمک را نداشته باشد، که ممکن است در اثر بیماری و شیمی درمانی این اتفاق افتاده باشد. شرایط دیگری که ممکن است استفاده از اسپرم اهدایی را تجویز کند، هنگامی است که مرد اختلال ژنتیکی یا ارثی یا ناقل نابهنجاریهای کروموزومی باشد.
در تمامی موارد فوق باید باروری زوجه پس از بررسی و معاینات بالینی و آزمایشهای متعدد ثابت شود.
در این روش اسپرم های شخص داوطلب به روش های گرفته شده و پس از شستشو و جداسازی، اسپرم های زنده به طور مصنوعی همزمان با تخمک گذاری وارد حفره رحم می گردد. تحریک تخمدانها پیش از تزریق اسپرم به منظور تولید تعداد کافی تخمک در زمان تخمک گذاری و دستیابی به احتمال بالای حاملگی صورت می گیرد. زمان تخمک گذاری به وسیله سونوگرافیهای متعدد از تخمدان در روزهای متوالی و گاه با اندازه گیری هورمونهای جنسی در ادرار خون مشخص می شود.
روش دیگر، استفاده از اسپرم اهدایی در لقاح خارجی رحم از طریق ivf یا icsi است. استفاده از این روش به دلایل پزشکی، اخلاقی و شرعی بیشتر توصیه می شود. در این روش پس از بررسی و ارزیابی کامل سلامت اهدا کننده، اسپرم جایگزین تهیه و منجمد می شود. متقابلأ پس از بررسی و ارزیابی سلامت دریافت کننده و تطبیق شرایط و مشخصات اهدا کننده با دریافت کننده ( معمولا به شکل ناشناس)، اسپرم از حالت انجماد خارج و به تخمک زن دریافت کننده تزریق می گردد.
از آنجا که ممکن است آلودگی به ویروس HIV طی ۳ الی ۶ ماه اولیۀ آلودگی، با آزمایش خون اهدا کننده تشخیص داده نشود، لازم است همۀ اسپرم ها، منجمد و ذخیره گردند، تا پس از ۶ ماه، دهنده اسپرم مجددأ مورد آزمایش قرار گیرد. در سالهای اخیر استفاده از اسپرم اهدایی به یکی از موثرترین روش های درمان زوجهای نابارور با عوامل متعدد ناباروری مردانه بوده است. برای تصمیم گیری درباره استفاده از این روش درمانی، لازم است زوج نابارور علل ناباروری خود را بداند و اطمینان حاصل کند که بدون استفاده از اسپرم جایگزین حاملگی صورت نمی گیرد این امر پس از بررسی های کامل تاریخچۀ پزشکی، انجام معاینات بالینی و آزمایشها، توسط پزشک تایید می شود.همچنین زوجین باید از ابعاد متنوع اخلاقی، شرعی و قانونی سیکل درمانی حاملگی شخص ثالث کاملأ آگاه شوند و اطمینان حاصل کنند که خواستار به کارگیری این شیوه درمانی هستند[۱۲۷].
۳- اهدای جنین
استفاده از چنین اهدایی در لقاح مصنوعی زمانی صورت می پذیرد، که هر دو نفر زوجین دارای
نارسایی ها و مشکلاتی از قبیل نداشتن تخمک یا تخمک سالم نداشتن اسپرم یا اسپرم سالم یا دارای بیماریهای صعب العلاج یا ژنتیکی باشند و انتقال جنین سالم تنها راه حل درمانی آنهاست.
در این اقدام درمانی، جنین حاصل از اسپرم و تخمک یک زوج قانونی پس از لقاح و تقسیمات اولیه و حداکثر تا چهار روز از زمان لقاح به رحم زن منتقل می شود. فرزند حاصل از لقاح ژنتیک هیچ گونه ارتباطی با زوج دریافت کننده جنین ندارد.هر چند که از لحاظ اینکه جنین در رحم زوجی پرورش می یابد، که از ابتدای حاملگی تا زایمان و حتی در زمان شیر خوارگی و پس از آن با فرزند همراه است و از نظر عرفی موقعیت یک مادر را می یابد.
در این روش ممکن است از جنینهای زوج ناباروری بهره جست که در یک اقدام درمانی لقاح خارجی رحمیIVF باردار شده و نیاز به مابقی تخمکهای بارور شده خود ندارد، و از استفاده مجدد این جنینها
منصرف شده و آنها را جهت استفاده زوجهای نابارور متقاضی دریافت جنین اهدا نموده است.
کودک حاصل از این روش، ارتباط ژنتیکی با زن دریافت کننده و همسر او نخواهد داشت. درصد موفقعیت برای جنین های اهدایی که قبلأ منجمد و نگهداری می شوند، کم تر از جنینهای تازه است. برای واگذاری جنین های اهدایی به دریافت کننده باید قبلأ اجازه اهدا کننده را دریافت کرد[۱۲۸].
۴- اجاره رحم (مادر جانشینی)
اجاره رحم یا جانشینی در بارداری توافقی است که بر پایه آن زنی ( مادر جانشین) می پذیرد تا با
روش های کمکی تولید مثل و استفاده از اسپرم و تخمک زوجین نابارور یا اشخاص ثالث که در آزمایشگاه بارور شده وبه جنین تبدیل شده باردار شود و در حالی که ارتباط ژنتیکی با فرزند ندارد. جنین ناشی از آن تخمک بارور شده را حمل کند و پس از تولد او را به زوج طرف توافق تحویل دهد[۱۲۹].
استفاده از رحم جایگزینی زمانی است که مشکل ناباروری نه در اسپرم و نه در تخمک حاصل باشد؛ بلکه زن با داشتن تخمدانهایی با عملکرد طبیعی فاقد رحم باشد، با این که به علت وجود نقایص در رحم یا به علت خطرناک بودن حاملگی و تهدیدات جدی پزشکی، سلامت زن به خطر افتاده و قادر به حمل جنین و طی دوران حاملگی نباشد، در تمام این موارد رحم جایگزینی یک راه حل انتخابی برای داشتن فرزند خواهد بود. رحم جایگزینی به دو شکل مختلف ممکن است مطرح باشد.جنین حاصل پس از لقاح تخمک و اسپرم متعلق به زوج نابارور به رحم زن دیگر منتقل شده، تا پس از دوران حمل و درزمان تولد، فرزند به صاحبان گامت برگردانده شود.
در موردی دیگر ممکن است زوجۀ نابارور علاوه بر فقدان رحم فاقد تخمدان یا ضعف عملکرد نارسایی زودرس تخمدان بوده و قادر به تولید تخمک سالم نباشد، یا به دلیل داشتن بیماری ژنتیکی و انتقال آن به فرزند بارداری او منع شده باشد. در این روش فرد صاحب رحم با اسپرم همسر زوج نابارور می تواند حامله شده یا تخمکهای وی پس از تحریک تخمک گذاری در اتاق عمل جمع آوری و با اسپرم همسر زوجۀ نابارور تلقیح شوند و جنینهای حاصل به رحم جایگزین که صاحب تخمک نیز هست، منتقل شوند
. بنابراین، تخمک فرد صاحب رحم در باروری فرزند حاصل نقش اهدایی را نیز می یابد و فرزند شکل گرفته از لحاظ ژنتیکی با رحم جایگزینی و صاحب اسپرم وابستگی خواهد داشت. اما با زوجۀ نابارور هیچ قرابتی ندارد. اگر چه صاحب رحم موظف است که پس از تولد، فرزند را به زوج نابارور بازگرداند[۱۳۰].
سئوالی که پیش می آید اینکه آیا مادر جانشین (زن پذیراى جنین) مستحق دریافت نفقه، یا اجرۀ المثل تا زمان تولّد جنین، مىباشد؟ آیا این کار، نوعى اجاره رحم تلقّى مىگردد، یا مشمول عقد دیگرى است؟
جواب: این موضوع تابع قرار داد است، و اگر قرار دادى ندارند و جنبه رایگان نداشته، حقّ اجرت المثل دارد. و عمل مزبور نوعى اجاره است، نه اجاره اعضاء، بلکه اجیر شدن براى پرورش جنین.[۱۳۱]
گفتار دوم :احکام جنین ایجاد شده از تلقیح مصنوعی
در این مبحث می خواهیم به بررسی احکام جنین به وجود آمده از طریق تلقیح مصنوعی بپردازیم و
بدانیم در روش های مختلف آن از لحاظ فقهی و حقوقی چه احکامی را می توان بار نمود و چه راه حلهایی برای حمایت بیشتر از جنین ها یا کودکان به وجود آمده از این طریق پیش بینی کرد؟
به نظر برخی از حقوقدانان و فقها در صورتی که اسپرم مرد اجنبی به زوج نابارور تزریق گردد، اگر الحاق طفل به شوهر او عادتأ ممکن باشد، در این صورت بر طبق ماده ۱۱۵۸ ق.م در صورتی که از تاریخ نزدیکی شوهر با او تا زمان تولد طفل کمتر از ۶ ماه و بیشتر از ده ماه نگذشته باشد، طفل ملحق به شوهر مشروع اوست. به عبارت دیگر مادام که الحاق طفل به شوهر عادتأ ممکن باشد، نمی توان او را به صاحت نطفۀ تزریق شده ملحق نمود و یا اصلاً نفی نسب کرد[۱۳۲] .
در این فرضی هم که الحاق طفل به شوهر عادتأ امکان نداشته باشد. این فرض را ضمن چند صورت مورد بررسی قرار داده اند :
۱- هیچ یک از دو طرف صاحب نطفه(مرد و زن) در طرف دیگر در شبهه نباشد و به عبارت دیگر مرد می داند که نطفه او به زن اجنبی معین تزریق می گردد و زن نیز به تعلق نطفه به شخص معین آگاه است و اکراهی نیز نسبت به طرفین وجود ندارد. دراین صورت نص خاصی در قانون موجود نیست؛ ولی به لحاظ منعبث بودن قانون مدنی از فقه امامیه می توان استنباط کرد، که طفلی را که در اثر ترکیب نطفۀ مرد با نطفۀ زنی اجنبی پیدایش و در رحم غیر زوجۀ مشروع، پرورش یافته است، نمی توان به صاحب نطفه ملحق نمود مگر در صورتی که صاحب نطفه نسبت به طرف دیگر در اشتباه باشد؛ اما ایرادی که خود فقها بر این قضیه گرفته اند، این است که این موارد در زنان وارد شده است و آن رابطه جنسی طبیعی غیر قانونی مرد و زن می باشد و تلفیق مصنوعی را نمی توان زنا دانست. بنابراین داخل در مورد استثنا نبوده و باید بر طبق نظر عرف طفل را محلق به صاحب نطفه دانست.
۲- هر یک از زن و مرد نسب به طرف دیگر در اشتباه بوده است و طرف دیگر را همسر خود پنداشته است و یا این که هیچ یک طرف دیگر را نمی شناخته است. در این صورت تردید نیست که طفل ملحق به صاحب نطفه می باشد؛ زیرا اولاً با توجه به بند ۱ چون طفل از ترکیب نطفه آن دو تکوین یافته است، عرف نسب را برقرار می داند و از طرف قانونگذار نیز دلیلی دایر بر نفی این نسب و قطع رابطۀ موجود نیست [۱۳۳].
از روح مواد مربوط به نزدیکی به شبهه مواد ۸۸۴ و ۱۱۶۵ و ۱۱۶۶ ق.م[۱۳۴] با توجه به ماخذ قانون مدنی ایران که در موارد مهم از فقه امامیه می باشد، استفاده می شود که مورد بحث در حکم وطی به شبهه می باشد و اصولأ وقتی که اشتباهی در این موارد پدید آید طفل مشروع می گردد. در این صورت فرقی نیست بین آنکه خود مرد عامل تلقیح باشد یا شخص ثالث و شخص ثالث بداند که رابطۀ زوجیت بین طرفین موجود نیست، یا او نیز در اشتباه باشد. نظیر این حکم در صورت اکراه طرفین نیز وجود دارد؛ مانند آن که جبراً نطفۀ مرد اجنبی را گرفته و به زن اجنبی تزریق کنند.
صورت دیگر این فرض این است که یکی از دو طرف عالم به جریان امر بوده و طرف دیگر در اشتباه باشد و یا یکی مکره بوده و دیگری مختار. در این صورت مانند وطی به شبهه طفل نسبت به اشتباه کننده و مکره، مشروع و نسبت به دیگری(عالم و آزاد) غیر مشروع بوده و به او ملحق نمی شود و در حکم شبهه است. موردی که نطفۀ مرد را به عنوانی غیر از قصد تلقیح از او بگیرند، مانند آن که مثلاً به عنوان آزمایش و انجام مطالعۀ علمی و طبی نطفۀ مر د را گرفته و همان نطفه را به عنوان دارو به زن تزریق کنند. طفل ناشی از این تلقیح در حکم ولد شبهه بوده و بنا به آنچه گذشت ملحق به صاحبان نطفه است. زیرا در موردی که به عنوان زنا نسب قطع می گردد، باید زانی عالم به اجنبی بودن طرف باشد و یا در مورد لقاح مصنوعی بداند که نطفه اش با نطفۀ طرف اجنبی ترکیب می شود؛ اما اگر طرف را زوج یا زوجۀ مشروع خود بداند ویا اصلاً نطفه اش را برای غرضی غیر از تلقیح خارج نماید و همچنین اگر بدون اراده در خواب یا بیهوشی نطفۀ مرد را خارج کرده و یا بدون توجه زن، به او تزریق کنند، در تمام این موارد به علت فقد علم و عدم قصد حکم زنا جاری نبوده و این موارد محکوم به حکم شبهه می باشد[۱۳۵].
باید توجه داشت راه حل پیشنهادی فوق راه حل فقهی بوده و نمی تواند پوشش دهنده مشکلات به وجود آمده از تلقیح مصنوعی باشد. همچنین از لحاظ حمایتی نیز جنین و طفل بوجود آمده از تلقیح مصنوعی را پوشش نمی دهد.ایراد دیگری که می توان بر آن وارد نمود آن است که تلقیح مصنوعی روش نوینی می باشد و با زنا و وطی به شبهه کاملاً متفاوت است و باید قانون جدیدی در خصوص آن وضع گردد. در صورتی که مسائل عنوان شده در صورتی که طفلی بر اثر زنا یا اشتباه بوجود آید، که در این صورت راه حلهای فوق مناسب به نظر می رسد. همچنین اماره فراش نیز در مسائل مطروحه جایگاهی ندارد. چرا که زوجین نابارور پس از آزمایشهای پزشکی مختلف و یقین به عدم بارداری با رضایت خود تحت جریان تلقیح مصنوعی قرار می گیرند و دربسیاری از موارد جنین تشکیل شده در آزمایشگاه به داخل رحم زوج منتقل می گردد. بنابراین شکی در خصوص اینکه جنین بوجود آمده ناشی از نطفه زوجین نمی باشد، وجود ندارد،تاجای اعمال اماره فراش فراهم گردد. بنابراین جا دارد تا قانونگذار با وضع قانون جامع و کامل در خصوص این موارد شبهه و ابهامات موجود را برطرف نماید و در حمایت همه جانبه از جنین یا کودک بوجود آمده قانونی را وضع کند. در خصوص اهدای تخمک هم بازهمین مسائل مطرح می گرددو احتیاج به وضع قانون جامع و کاملی که در بردارنده حمایتهای همه جانبه از جنین یا طفل متولد شده از طریق لقاح یا تخمک بیگانه می باشد.
در خصوص رحم اجاره ای قانونگذار تاکنون قانونی تدوین نکرده است. برای آنکه توافق و رابطه بین والدین حکمی با مادر جانشین در موضوع استفاده از رحم جایگزین در شمار وقایع حقوقی شمرده شود و به گونه ای باشد که اثر یا آثار حقوقی را برای طرفهای مرتبط با آن ایجاد کند،ضرورت دارد قانونگذار نخست سبب و فرایند جنین پدید آمده را با مبانی نظام خود بررسی و مشخص کند، که آیا این گونه بهره وری از رحم بر پایه نظام مزبور ، شرایط وقایع حقوقی را دارد و ممکن است در شمار آنها شمرده شود، یانه؟ودر صورت مثبت بودن پاسخ ،نوع و چگونگی آن را تعیین کند. در برخی از ادیان به لحاظ اینکه برای اعضای انسان حرمت و احترام قائل هستند ،بستن قرارداد و اخذ وجه را دراین خصوص باطل می دانند، حتی در خصوص اهدای تخمک ، اسپرم ویا جنین نیز چنین عقیده ای دارند.اما به نظر می رسد در دین اسلام چنین منعی وجود نداردو طرفین می توانند با عقد قرارداد مناسب شرایط تحقق و وظایف خود را مشخص کنندو حتی برای این امر اجرت قرار دهند چراکه مادر جانشین جهت کمک به زوجین نابارور دست به چنین اقدامی می زند و در واقع به نوعی مستحق دریافت اجرت در صورت تبرعی نبودن عملش می باشد.
استفاده از رحم جایگزین پدیده ای است که در اثر اراده چند شخص و توافق اراده آنها با یکدیگر بوجود می آید. بنابراین طبق ماده ۱۹۰ ق.م شرایطی مانند قصد طرفین و رضای آنها،اهلیت طرفین،موضوع معین که مورد معامله باشد،مشروعیت جهت معامله، که برای صحت هر قراردادی اساسی است، در رحم اجاره ای باید بررسی گردد.بالاخص در خصوص مورد معامله که از نظر فقها و طبق ماده ۲۱۵ و ۹۷۵ ق.م بایدمتضمن منفعت عقلایی مشروع و غیر منافی با اخلاق حسنه باشد. چرا که اگر مشخص شود که موضوع اینگونه قراردادها نامشروع و فاقد چنین شرطی است،بررسی دیگر شروط و درستی یا نادرستی آنها نتیجه ای نخواهد داشت.
اما باید توجه داشت که ممکن است موضوعی در معاملات دارای منفعت عقلایی نوعی نباشد،یعنی به نظر اکثریت منفعت عقلایی نداشته باشد،اما در دید آن شخص که معامله می کند دارای ارزش باشد. بنابراین اگر ملاک منفعت عقلایی را شخصی قرار دهیم نه نوعی ، می توان گفت قرارداد رحم اجاره ای و حتی انتقال جنین یا گامت در این خصوص با مشکلی مواجه نخواهد شد. بارور کردن رحم زن جانشین یا انتقال تخمک یارور شده یا جنین به درون رحم جانشین بدون وجود رابطه زناشویی بین مرد صاحب اسپرم و زن صاحب رحم جانشین دارای دیدگاه های فقهی و فتاوی مختلفی در جواز و عدم جواز آن می باشد .[۱۳۶]به نظر جواز چنین عقدی قوی تر است. چرا که عمده دلایل مخالفان عبارتند از ۱- وجوب حفظ فروج ۲- حرمت باروری زن با نطفه بیگانه و ۳- مغایرت این عمل با اغراض تشریع ازدواج . در خصوص ایراد ۱و۲ باید گفت زمانی تحقق می یابد که عمل زنا محسوب شود، در حالی که در رحم اجاره ای بدون اینکه زن جانشین رحم با مرد صاحب اسپرم تماس داشته باشد، عمل باروری در محیط آزمایشگاه صورت گرفته و سپس به رحم جانشین انتقال می یابد.در خصوص ایراد سوم یعنی مغایرت این عمل با اغراض تشریع ازدواج، باید گفت این عمل نه تنها مخالف با این موضوع نمی باشد ،بلکه به استحکام خانواده هایی که ممکن است در اثر ناباروری در حال جدایی باشند کمک کرده و باعث بچه دار شدن و حفظ کیان خانواده آنها می شود.
البته برخی معتقدند بهترین راه حل برای موضوع جانشینی در بارداری که موجب یک نواختی فتاوی فقها در جواز استفاده از رحم و جانشین در بارداری می شود و از صدور آرای متناقض محاکم درباره چنین موضوعی نیز جلوگیری می کند ، این است که مادر جانشین، زنی مجرد باشد و بین مرد صاحب اسپرم بازن جانشین به وسیله عقد نکاح موقت برای مدت کوتاهی رابطه زناشویی برقرار شود.
اما به نظر می رسد در صورتی که استفاده از رحم جانشین مستلزم ارتکاب اعمال حرام نباشد و زن جانشین با مرد صاحب اسپرم عمل نامشروعی انجام ندهد،احتیاجی به وجود عقد نکاح موقت نخواهد بود. همچنین به موجب فتوای امام خمینی(ره) در تحریر الوسیله اگر ثابت شود که طفل از نطفه زوجین بوجود آمده است به هر دو ملحق می شود خواه در رحم زنی دیگر پرورش یافته باشد یا در
رحم مصنوعی ، انتقال جنین از رحمی به رحم دیگر یا به رحم مصنوعی بلامانع است. بنابراین در
مجموع می توان جواز تلقیح مصنوعی را طبق نظر ایشان نتیجه گرفت.[۱۳۷]