دوم آنکه درجه اهمیت اعمال و افکار خنثی کنند در تحول این اختلال مشخص نگشته است و در حالی که پارهای از نظریه پردازان ، آنها را به منزله عامل اصلی تلقی میکنند ، پارهای دیگر ، ناتوانی نسبی این بیماران در جلوگیری از افکار مهاجم و وجود مفاهیم نامتناسب دربارهی لزوم مهار چنین افکاری را با اهمیتتر میدانند ( کلارک و همکاران ، ۱۹۹۳ ) .
و بالاخره ، مساله دیگری که باید به آن پاسخ داده نقش مکمل عوامل دیگر در گسترش اختلال وسواس – بیاختیاری است . به عنوان مثال میتوان از خود پرسید که آیا عوامل زیستشناختی موجب نمیشوند که افراد میتلا به وسواس – بیاختیاری ، افزون بر نارسا کنشوری باورها و بی لذتی خلقی ، هجوم افکار ناخواسته د، افزایش برانگیختگی مبتنی بر این افکار و کوشش در خنثی کردن آنها را در سطح گستردهتری تجربه کنند ؟ پارهای از تحقیقات اخیر این نکته را القا میکنند که عوامل زیستشناختی در بروز و برجا ماندن این اختلال ، نقش دارند .
۴-۳ الگوی زیستشناختی اختلالهای وسواس – بیاختیاری
گرچه پژوهشهای روانی – فیزیولوژیکی به نتایج جالبی دست یافتهاند و براساس بررسیهای طولی توانستهاند تفاوتهایی را در سطح واکنشهای فیزیولوژیکی شکلهای متفاوت وسواس ، برجسته سازند ( راچمن و همکاران ، ۱۹۸۰ ) اما تاکنون ، معنادار ترین نتایج ، از تحقیقات زیست – شیمیایی حاصل شدهاند . تحقیقاتی که دربارهی جنبه عاطفی اختلال انجام شدهاند نیز بر وجود مبنای زیست – شیمیایی مشابه در اختلالهای وسواسی و افسردگی تاکید کردهاند و بدین ترتیب ، علت تاثیر داروهای ضد افسردگی در قلمرو اختلالهای وسواسی را تا حدی آشکار ساختهاد .
به طور کلی در حال حاضر ، دو خط عمده پژوهشهای زیستشناختی بسیار امید بخش به نظر میرسند: یکی از این خطوط بر سطح پایین فعالیت سروتونین در افراد مبتلا به اختلال وسواس – بیاختیاری تاکید میکند و خط دیگر ، کنش وری نابهنجار نواحی کلیدی مغز را برجسته میسازد . اما باید گفت که جالبترین تحقیقات دربارهی جنبه زیست – شیمیایی در قلمرو روان – داروشناختی صورت گرفتهاند .
فرضیهای که اختلالهای وسواس – بیاختیاری را به سطح پایین فعالیت سروتونین نسبت میدهد ، از پژوهشهای منتج شده که داروهای ضد – افسردگی انجام شدهاند و تا کنون به منزله موثرترین روش دارو درماندگری در قلمرو اختلالهای وسواسی محسوب میشوند . بین سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بیش از بیست پژوهش در این زمینه ، نشان دادهاند که درمان اختلالهای وسواسی به کلومی پرامین همواره موثرتر از داروهای کاذب بوده است . بدین ترتیب ، این اختلالها به داروهایی پاسخ دادهاند که در درمان اختلالهایی ، که مبنای آنها نیز به اختلال تالیف سروتونین نسبت داده میشود ، موثر بودهاند . پس میتوان نتیجه گرفت که اختلال وسواس – بیاختیاری نیز دارای مبنای مشابهی است .
پژوهشهای دیری ، اختلالهای وسواس – بیاختیاری را به کنشوری نابهنجار ناحیه حدقهای در کرتکس جبههای ( بخشی از قشر مخ کخ کمی بالای دقه چشم قرار دارند ) نسبت دادهاند . این بخشهای مغز ، تنظیم کننده مداری هستند که تبدیل درونشدهای حسی به شناختها و اعمال را تنظیم کننده مداری هستند که تبدیل درونشدهای حسی به شناختها و اعمال را تضمین میکند . این مدار از ناحیه حدقهای که برانگیختگیهای مختلف جسمانی را دریافت میکند ، آغاز میشود . فیبرهای عصبی، این برانگیختها را به سوی هستههای دُمدار برای تبدیل احتمالی آنها به عمل ، هدایت میکنند . این هسته ها به صورت یک صافی عمل مینمایند و فقط به نیرومندترین برانگیختگیها اجازه دستیابی به تالاموس را که به منزله ایستگاه بعدی این مدار است ، میدهند . اگر تالاموس این برانگیختگیها را دریافت کند ، فرد وادار میشود که بیشتر درباره آنها فکر کند . بسیاری از نظریه پردازان زیستشناختی در حال حاضر ، بر این باورند که ناحیه حدقهای یا هسته دُمدار در پارهای از افراد آنچنان فعالند که میتوانند اختلالهایی را در زمینه اعمال یا افکار درپی داشته باشند ( باکستر و همکاران ، ۱۹۹۲ ؛ راپوپورت ، ۱۹۹۱ ) .
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
فصل دوم :
منصوری در سال ۱۳۶۹ در تحقیقی تحت عنوان برسی رابطه بین وسواس و سلامت روانی دانش آموزان سال اول دبیرستان شهرستان نور شهر مازندران که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین وسواس و سلامت روانی رابطه وجود دارد .
و همین طور تحقیقی را در سال ۱۳۷۰ که تحقیقی تحت عنوان مقایسه وسواس در بین دختران و پسران حدود سنی ۱۸ ساله شهرستان طالقان که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین دختران و پسران از لحاظ وسواس تفاوت وجود دارد .
وهمین طور تحقیق رضایی در سال ۱۳۷۱ که تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه هوش هیجانی و رشد اجتماعی دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی شهرستان ملایر که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین هوش هیجانی و رشد اجتماعی رابطه وجود دارد .
مهدی پور در سال ۱۳۶۸ در تحقیقی تحت عنوان مقایسه هوش هیجانی در بین دانش آموزان ممتاز و دانش آموزان متوسط حدود سنی ۱۶ ساله شهرستان زنجان که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین دانش آموزان ممتاز و دانش |آموزان متوسط تفاوت وجود دارد .
مصیبی در سال۱۳۶۹ در تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه هوش اجتماعی و هوش هیجانی دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان نطنز که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین هوش هیجانی و هوش اجتماعی رابطه وجود دارد .
فصل سوم
روش تحقیق
جامعه آماری
حجم نمونه
روش نمونه گیری
ابزار اندازه گیری
روش تحقیق
روش آماری مربوط به فرضیه ها
جامعه مورد مطالعه :
جامعه ى مورد مطالعه در تحقیق حاضر عبارتند از دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان دختر شهرستان ابهر است که طبق آمار بدست آمده در حدود ۷دبیرستان دخترانه وجود دارد که طبق آمار مشاهده شده در حدود ۳۸۵۰ دانش آموز دختر در مقطع سوم دبیرستان در رشته های مختلف مانند ریاضی فیزیک،علوم تجربی ،انسانی ،فنی حرفه ای ،…وجود دارند همین طر در حدود ۴۲۵۰نفر دانش آموز پسر که در مقطع سوم دبیرستان مشغول به تحصیل هستند.
حجم نمونه :
با توجه به جامعه آماری وبرآورد کل آن از بین ۸۰۰۰نفر در حدود ۱۰۰نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده وآزمون هوش هیجانی ووسواس بر روی آنها اجرا گردیده است .
روش نمونه گیری :
روش نمونه گیری در تحقیق حاضر از نوع طبقه ای است که در بسیاری از تحقیقات انسانی ،محقق قایل است نمونه تحقیقی را به گونه ای انتخاب کند که مطمئن شود زیر گروها با همان نسبتی که در جامعه وجودارند به عنوان نماینده ی جامعه در نمونه نیز حضور داشته باشند . این نمونه ها را نمونه های طبقه بندی شده گویند روش نمونه گیری طبقه ای در مطالعه هایی که محقق قصد مقایسه زیر گروه های مختلف را داشته باشد ،مناسب است .(دلاور ۱۳۸۰ص۱۲۵)
پرسش نامه شخصیت مینه سوتای m.m.p.i
ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر استفاده از پرسش نامه شخصیت مینه سوتا است که این پرسش نامه توسط مک لین دهتاوی جهت شناسایی شخصیت از او و مشکلات روانی افراد را مورد سنجش قرار داده است که این پرسش نامه دارای دو مقیاس بلند و کوتاه است که در هنجار گزینی ایرانی بیشتر از فرم کوتاه آن استفاده می شود که فرم کوتاه آن شامل دو مقیاس روایی و بالینی تشکیل شده است که مقیاس روایی شامل L.F.K که دروغ سنجی – مقاومت دفاعی در برابر صحبتها و حس نامطلوب است و مقیاس بالینی آن شامل عوامل روانی مانند HS هیکپوسندریا – D افسردگی – HY تصیری PT ضعف روانی – Pa پارانویا Pd – رفتار ضد اجتماعی SC اسکیزوفرنی – ma مانیا است که فرد با پاسخ دادن به سوالات می تواند وضعیت خود را مشخص کند و با ترسیم پروفایل مخصوص می توان بیان کرد که آزمونی در کدام عامل دارای بیشترین مشکل است و آیا فردی نرمال است یا نه و در مرحله سایکوتیک قرار دارد نموره گزاری در این آزمون از طریق کلید صورت می گیرد به این صورت که هر عامل دارای یک کلید بخصوص است که اگر آزمودنی مطابق کلید جواب دهد یک نمره و مخالف کلید نمره ای به ان تعلق نمی گیرد . مدت اجرای آزمون در حدود ۲۰ الی ۲۵ دقیقه است و شیوه اجرای آزمون هم به صورت گروهی است و هم به صورت فردی که در تحقیق حاضر اجرا به صورت فردی انجام می گیرد به این صورت که وقتی آزمودنی ها انتخاب شدند آزمون را به آنها داده و از آنها می خواهیم که با تمام حوصله خود به آنها جواب دهند و بعد از جواب دادن و بدست آوردن نمرات خام آزمودنیها در دو گروه X1 و X2 قرار می دهیم . که طبق تحقیقات انجام شده بررسی دانش جویان و کارمندان شهر نیویورک که در سال ۱۹۸۲ انجام شده است روایی این آزمون ۶۸ درصد پایایی آن ۷۲ درصد بوده است و تحقیق انجام شده در سال ۱۹۷۸ که نتایج بدست آمده حامی از آن است که این تحقیق ۷۳ درصد روایی و ۶۲ درصد پایایی بوده است که بر روی فرزندان معلول و عقب مانده و سنجش ضعف روانی آنها بوده است .
هوش هیجانی
مقدمه :
سالهاست تصور می شد که افراد ( IQ )[1] ، موفقیت آنان را در زندگی تعیین می کنند . مدارس برای ثبت نام دانش آموزان در برنامه های مختلف و همچنین شرکت ها و کارفرمایان برای انتخاب افراد ، از آزمون IQ استفاده می کردند . ولی در ده سال اخیر ، محققان دریافته اند که IQ تنها شاخص موفقیت افراد نیست . اکنون توجه به سمت هوش هیجانی ( EQ )[2] است که به عنوان شاخص دیگر موفقیت افراد محسوب می شود .
هوش هیجانی ، نوع دیگر با هوش بودن است و شامل درک احساسات خود برای تصمیم گیری مناسب در زندگی است . EQ توانایی کنترل حالت های اضطراب آور و کنترل واکنشهاست . این به معنی پر انگیزه و امیدوار بودن به کار و رسیدن به اهداف است . به طور کلی EQ ، یک مهارت اجتماعی است و شامل همکاری با سایر مردم ، کاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد می باشد .
لزوم آماده سازی آزمون هوش هیجانی
با توجه به اهمیت هوش هیجانی در زندگی ، لزوم دسترسی به ابزار سنجش مناسبی در این زمینه وجود دارد که متناسب با فرهنگ و جامعۀ ایرانی قابل کاربرد باشد . در این زمینه ، ضمن جستجو در منابع اطلاعاتی ، پرسشنامه هوش هیجانی بار – اُن ، به دلیل جامعیت ، سادگی ، تنوع سؤالات و نابستگی به فرهنگ غیر ایرانی ، انتخاب گردید . این پرسشنامه در مورد میزان هوش غیر شناختی ( هیجانی ، شخصی و اجتماعی ) گزارش می دهد . و در محیط های آموزشی ، صنعتی ، بالینی و طبی قابل کاربرد است . سازنده معتقد است مقیاس های هوش هیجانی ، وقتی با نمرات هوشبهر شناختی بکار رود ، شاخص بهتری از هوش عمومی و متعاقباً موفقیت بالقوۀ فرد در زندگی می باشد .
معرفی آزمون هوش هیجانی بار – اُن [۳]
آزمون هوش هیجانی بار – اُن در سال ۱۹۸۰ با طرح این سؤال که « چرا بعضی مردم نسبت به بعضی دیگر در زندگی موفق ترند » آغاز گردید . در این سال مؤلف ، مفهوم ، تعریف و اندازه ای از هوش غیر شناختی ( بار – اُن ، ۱۹۸۸ ، ۱۹۹۲ ، ۱۹۹۶a ، ۱۹۹۶c ، ۱۹۹۷a ، ۱۹۹۷b ) ارائه نمود . استراتژی وی ( جهت ساخت آزمون ) شامل چهار مرحله اصلی است :
طبقه بندی متغیرهای مختلف و تشخیص این که این متغیرها ، تحت چه واژه های کلیدی قرار می گیرند ؛ جهت تعیین عملکرد مؤثر و موفق و همچنین سلامت هیجانی مثبت ( بر اساس تجارب بالینی مؤلف و مرور پیشینه در رابطه با سلامت روان ) بدست آمده است.
تعریف عملیاتی این عوامل
ساختن طرحی از پرسشنامه ، جهت آزمون این عوامل
تفسیر نتایج و بکارگیری آنها برای دسترسی به پایایی ، ساختار عاملی و روایی آزمون
مشخصات آزمون هوش هیجانی بار- اُن
این آزمون ، دارای ۱۱۷ سؤال و ۱۵ مقیاس می باشد که توسط بار – اُن بر روی ۳۸۳۱ نفر از ۶ کشور ( آرژانتین ، آلمان ، هند ، نیجریه و آفریقای جنوبی ) که ۸/۴۸ درصد آنان مرد و ۲/۵۱ درصد آنان زن بودند ، اجرا شده و به طور سیستماتیک در آمریکای شمالی هنجاریابی گردید .
نتایج حاصل از هنجاریابی نشان داد که آزمون از حد مناسبی از اغتبار و روایی برخوردار است .
پاسخ های آزمون نیز بر روی یک مقیاس ۵ درجه ای در طیف لیکرت ( کاملاً موافقم ، موافقم ، تا حدودی ، مخالفم و کاملاً مخالفم ) تنظیم شده است . مقیاس های آزمون عبارتند از :
« خود آگاهی هیجانی » [۴] : توانایی آگاه بودن و فهم احساس خود .
« خود ابرازی » [۵] : توانایی ابراز احساسات ، باورها و افکار صریح و دفاع از مهارت های سازنده و بر حق خود .
« عزت نفس » [۶] : توانایی آگاه بودن از ادراک خود ، پذیرش خود و احترام به خود .
« خود شکوفایی » [۷] : توانایی درک ظرفیت های بالقوه و انجام چیزی که می توان انجام داد ، تلاش برای انجام دادن و لذت بردن .
« استقلال » [۸] : توانایی هدایت افکار و اعمال خود و آزاد بودن از تمایلات هیجانی .
« همدلی » [۹] : توانایی آگاه بودن و درک احساسات دیگران و ارزش دادن به آن .
« مسؤلیت پذیری اجتماعی » [۱۰] : توانایی بروز خود به عنوان یک عضو دارای حس همکاری ، مؤثر و سازنده در گروه .
« روابط بین فردی » [۱۱] : توانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل که به وسیلۀ نزدیکی عاطفی ، صمیمیت ، محبت کردن و محبت گرفتن توصیه می شود .
« واقع گرایی » [۱۲] : توانایی سنجش همانگی ، بین چیزی که به طور هیجانی تجربه شده و چیزی که به طور واقعی وجود دارد .
« انعطاف پذیری » [۱۳] : توانایی سازگار بودن افکار و رفتار با تغییرات محیط و موقعیت ها .
« حل مسأله » [۱۴] : توانایی تشخیص و تعریف مشکلات ، به همان خوبی خلق کردن و تحقق بخشیدن راه حل های مؤثر و بالقوه .