۴- شاخص سرمایه فکری
این روش در تلاش است تا شاخص های پراکنده را در مجموعه ای واحد ارائه نماید و میان تغییرات حاصله در سرمایه فکری و تغییرات در ارزش بازاری شرکت ها همبستگی ایجاد نماید.
مزایای این روش آن است که معیاری غیرمتعارف را ارائه می نماید، برنظارتی پویا در خصوص سرمایه فکری متمرکز می باشد، توان احتساب عملکرد دوره های قبلی را داشته و نگرشی واحد، کلی و جامع از شرکت را ارائه می نماید (سلیمی، شریفی راد، ۱۳۹۰).
۵- کارگزار تکنولوژی[۷۱]
این نگرش نوعی پیشرفت در امر سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری به شمار می آید چرا که شرکت ها را قادر می سازد تا ارزش پولی سرمایه فکری شان را محاسبه نمایند. بروکینگ سرمایه فکری را ترکیبی از ۴ جزء دارایی های بازار، دارایی های مبتنی بر انسان، دارایی های مالکیت معنوی و دارایی های زیربنایی می داند (بروکینگ، ۱۹۹۸). دارایی های بازار مزایای بالقوه ای که یک سازمان از دارایی های غیرملموس مرتبط با بازار کسب می کند را متعادل می نماید. دارایی های مبتنی بر انسان به تخصص ها و توانایی های تخصص موجود، ظرفیت خلاقیت و حل مساله، رهبری و مهارت های مدیریتی که در شکل کارکنان سازمان ارائه می گردند مرتبط می باشند. دارایی های مالکیت های معنوی به مکانیزم های قانونی لازم جهت حفظ شرکت و دارایی های زیربنایی آن نظیر دانش فنی، حقوق تکثیر، حقوق طراحی و نشانه های تجاری و خدماتی مرتبط می باشند. در نهایت دارایی های زیربنایی شامل آن دسته از تکنولوژی ها، متدولوژی ها و فرایندهایی است که سازمان را قادر می سازد تا به وظایف خود عمل کند و در برگیرنده فرهنگ شرکت، روش های ارزیابی ریسک، روش های های مدیریت نیروهای فروش، ساختار مالی، پایگاه اطلاعاتی بازار و یا مشتریان و سیستم های ارتباطی می باشد (رودوو و لیلیارت، ۲۰۰۲).
۶- روش جهت یابی (مرورگر) تجاری اسکاندیا
این روش براساس منطق و مفهوم ارائه شده در ترازنامه نامرئی بنا نهاده شده است. این مرورگر توسط شرکت اسکاندیا که یک موسسه خدمات مالی در سوئد می باشد، طراحی شده و بخوبی توانسته است در اندازه گیری دانش پیشگام شود. این روش با اغلب ابزارها و روش های اندازه گیری سرمایه فکری متناسب بوده و ابزار خاصی را در این رابطه طراحی نموده است و همچنین ابزاری برای ارزیابی دارایی های نرم افزاری سازمان و دارایی های نامشهود می باشد. این مرورگر سرمایه فکری را برحسب ۱۶۴ شاخص، ۹۱ مورد فکری و ۷۳ مورد مالی اندازه گیری می کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
این روش علاوه بر زمینه سنتی مالی، به مشتریان، فرایند منابع انسانی، توسعه و بازار آفرینی نیز توجه فراوانی می نماید. در این روش شاخص های مشتری محور عبارتند از: تعداد حساب های مشتریان، تعداد واسطه ها، و تعداد مشتریان از دست رفته. شاخص های فرایند محوری در آن عبارتند از:
تعداد حساب های مشتریان به ازای خالص تعداد کارکنان و هزینه های مدیریتی به خالص کارکنان و شاخص های انسان محوری در آن عبارتند از: میزان گردش پرسنل، نسبت مدیران، نسبت مدیران زن و نسبت هزینه های آموزش کارکنان و در نهایت شاخص های مبتنی بر توسعه و بازار آفرینی در آن عبارتند از: شاخص رضایت کارکنان، هزینه های بازاریابی به خالص مشتریان و سهم ساعت های آموزشی. این روش در دنیای امروز روشی آرمانی و مطلوب به شمار می آید. این روش علیرغم کامل تر بودن در زمینه تشریح بهتر عملکرد تجاری، قادر به کمّی سازی سرمایه فکری نمی باشد (Ibid p9).
در مرورگر اسکاندیا، شاخص های سرمایه فکری طراحی شده که به مدیران در ترسیم افق رشد سازمان کمک می کند. شرکت های بزرگ متعددی مانند داوکمیکال[۷۲] از این مرورگر برای تعیین ارزش سازمان خود استفاده می کنند.
۷- مدل مدیریت سرمایه فکری
زمانی که از سنجش و اندازه گیری صحبت می کنیم ابتدا ضروری است تا منابع غیرملموس و حیاتی شرکت (که نیازمند نظارت و مدیریت هستند) را به منظور نیل به اهداف استراتژیک یا برای ارتقای مزیت اصلی آنها شناسایی نموده و سپس باید اشخاص ثابتی که دارای اطلاعات مفیدی درباره ارزش واقعی شرکت هستند را شناسایی کنیم. فرایند مدیریت سرمایه فکری دارای سه مرحله اساسی، شناسایی، اندازه گیری، و مدیریت این منابع می باشد (Ibid p8).
۸- روش جویا[۷۳]
ادوینسون و مالون عنوان کردند که سرمایه فکری، پس از محاسبه اجزای آن محاسبه خواهد شد. آنها معتقدند که سرمایه فکری شامل اجزای زیر است: (ادوینسون و مالون، ۱۹۹۷)
۱- سرمایه انسانی ۲- سرمایه نوآوری ۳- سرمایه فرآیندی ۴- سرمایه مشتری (ارتباطی)
که با قرار دادن این اجزاء در یک فرمول مالی، می توان گفت:
MV=BV+IC
که در آن:
BV=Mc+Pc
MV= ارزش بازار
BV= ارزش دفتری
MC= سرمایه مالی (پولی)
PC= سرمایه فیزیکی
IC= سرمایه فکری | Ic=Hc+Ivc+Rc+Sc |
HC= سرمایه انسانی
IVC= سرمایه نوآوری
RC= سرمایه مشتری/ سرمایه ارتباطی
SC= سرمایه فرآیندی/ سرمایه ساختاری
که این محاسبات پیشرفته، توسط اصول حسابداری (GAAP) پذیرفته شده است و منطبق بر ترازنامه شرکت می باشد.
۹- مدل محاسبه بر مبنای متغیرهای زبانی فازی
این مدل در سال ۲۰۰۸ توسط چن تانگ و وی شن ابداع شد (تای و چن، ۲۰۰۸). براساس این مدل ابتدا باید اقلام و شاخص های سرمایه فکری را تعیین نمود و با بهره گرفتن از پرسشنامه، اطلاعات این شاخص ها را براساس خیلی ضعیف تا خیلی خوب و نیز خیلی بی اهمیت تا خیلی با اهمیت بدست آورد. با بهره گرفتن از مدل ها و برنامه ریزی های فازی، مقدار هر یک از شاخص ها و وزن هر یک محاسبه می شود که این مقادیر، مقادیر اعلامی سرمایه فکری می باشد.
این مدل از آن جهت با اهمیت میباشد که در محاسبات آن به علت استفاده از مدل فازی اقلام تأثیرگذار دیگری که ذکر نشده اند را نیز پوشش می دهد و تأثیرات آنها را نیز تا حدود زیادی پوشش خواهد داد.
۲-۶-۴-۲- نمونه هایی از مدل های سنجش مالی سرمایه فکری
۱- ارزش افزوده اقتصادی (EVA)
در دهه ۱۹۹۰ EVA توسط شرکت «استرن استوارت» در یک موسسه مشاوره در نیویورک مطرح گشت، این روش بر حداکثر کردن ارزش ثروت سهامداران تاکید دارد (بوون و والاس[۷۴]،۱۹۹۷). سپس در مقاله ای که در سال ۱۹۹۳ در مجله فورچون چاپ شد به تشریح جزئیات مفهوم EVA پرداخته شده و توسط شرکتهای مادر در آمریکا به کار برده شد.
در این روش از معیارهایی نظیر بودجه بندی سرمایه ای، برنامه ریزی مالی، تعیین هدف، اندازه گیری عملکرد، ارتباط با سهامداران و جبران خدمات تشویقی برای تعیین راههایی که از طریق آنها ارزش شرکت، افزوده یا کم می شود استفاده می شود (رودو و لیلیارت[۷۵]، ۲۰۰۲). نقطه قوت این روش همبستگی آن با قیمت سهام است. با توجه به این که این روش بطور گسترده ای در مجامع مالی پذیرفته شده و از مقبولیت برخوردار است، می تواند مشروعیت شرکت را در بازارهای مالی افزایش دهد. عیب عمده این روش پیچیدگی آن می باشد. از آنجایی که این روش از دارایی های دفتری با اتکاء به هزینه های تاریخی بهره می گیرد و ارزش دفتری نیز با ارزش بازار فعلی مطابقت چندانی ندارد، ممکن است جهت بیان ارزش دارایی های غیرملموس چندان مطلوب نباشد.
رویکرد مبتنی بر EVA مدیران را در سرمایه گذاری بهتر در مدیریت سرمایه فکری یاری می دهد. EVA همچنین معیاری اثر بخش برای کیفیت تصمیمات مدیریتی است و شاخص مناسب برای رشد ارزش شرکت در آینده می باشد.
در حقیقت EVA، اختلاف بین سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات و بهره از جمع حقوق صاحبان سهام و بدهی ها می باشد (چن و داد، ۲۰۰۱). فرمول محاسباتی EVA به صورت زیر می باشد (ایونز[۷۶]، ۱۹۹۹).
EVA=NOPATt-WACC(capitalt-1)
که در آن: