سازمان بورس اوراق بهادار هم چنین به موجب مصوبه ای در سال ۸۳ سهامداران عمده شرکت های متقاضی پذیرش در بورس را موظف نمود تا حداکثر ظرف مدت ۲ سال از تاریخ درج ، حداقل ۲۰ درصد سهم خود را به شکل گسترده توزیع نمایند.
به گونه ای که شرکت حداقل ۲۰ درصد سهام شناور آزاد داشته باشد. به علاوه، افزایش سرمایۀ شرکت هایی که سهام شناور پایینی داشته باشند با دشواری هایی در کسب مجوز سازمان همراه است و افزایش سرمایۀ شرکت ها منوط به افزایش سهام شناور آزاد شرکت به میزان حداقل ۲۰ درصد شده است. بدون تردید یکی از اهداف و تبعات این تصمیمات و برنامه های مشابه در زمینه افزایش درصد سهام شناور، افزایش درجه نقدشوندگی و انعکاس نقدشوندگی واقعی سهام هر یک از شرکت های بورسی و کل بازار بوده است.
۲- ۹ ریسک نقدشوندگی
ریسک عدم نقدشوندگی که گاهی با عنوان ریسک نقدشوندگی از آن یاد می شود همچنان جزء تحقیقات جدید در زمینه مدیریت مالی محسوب می شود. افراد بسیاری به مطالعه این بخش از ریسک دارایی های مالی بخصوص در بازار سهام پرداخته اند و نتایج متفاوتی را ارائه داده اند. تعدادی از آنها ارتباط بین بازده و عدم نقدشوندگی را مثبت بسیار قوی مشاهده نمودند، در حالی که در برخی دیگر رابطه خاصی بین این دو نیافتند.
Marcelo,2006) ).
در این پژوهش، با بهره گرفتن از درصد سهام شناور منتشر شده توسط بورس اوراق بهادار و ضرب آنها در آخرین تعداد سهام، تعداد سهام شناور محاسبه شده و سپس از تقسیم میانگین سهام شناور بر تعداد سهام شناور ریسک نقدشوندگی حاصل می شود .
سرمایه گذاران باید در هنگام تجزیه و تحلیل بازده سهام و قیمت گذاری دارایی هر دو سطح نقدشوندگی و ریسک نقدشوندگی را در نظر بگیرند. لو و سادکا (۲۰۱۱ ) بر اهمیت جداسازی سطح نقدشوندگی و ریسک نقدشوندگی تاکید کردند. آنها متوجه شدند در سال ۲۰۰۸ بحران بر سهام نقد به اندازه سهام غیر نقدی و حتی بیشتر از آن تاثیر گذار بوده و سهام هایی که دارای ریسک نقدشوندگی کمتری بودند در مقایسه با سهام هایی که ریسک نقدشوندگی بالایی داشت - صرف نظر از سطح نقدشوندگی -عملکرد بهتری داشتند.
به عبارتی اگر سطح نقدشوندگی و ریسک نقدشوندگی، هر دو برای برگشت دارایی حائز اهمیت باشند، ریسک نقدشوندگی، تمایل به کاهش و یا تغییر جهت تاثیر نقدشوندگی بر بازده دارایی دارد. در ادبیات موجود این موضوع به اثبات رسیده است که سطح نقدشوندگی به تنهایی بر بازده سهام تاثیر منفی دارد، یعنی سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری بر روی سهام غیر نقدی نیاز به بازده بالاتری دارند.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اما با در نظر گرفتن ریسک نقدشوندگی ، ممکن است بنظر برسد تاثیر تغییر نقدشوندگی، مثبت است (به عنوان مثال تا حدودی در مطالب لو و سادکا، به آن توجه شده است ). این امر ممکن است به علت وجود ارتباط بین سطح نقدشوندگی و ریسک نقدشوندگی باشد. برای مثال سهامی با نقدشوندگی بیشتر ممکن است دارای ریسک نقدشوندگی کمتری باشد.
با در نظر گرفتن تمام ملاحظات فوق جداسازی سطح نقدشوندگی و اثرات ریسک نقدشوندگی بر بازده سهام جالب توجه است. آچاریا و پدرسن (۲۰۰۵) تا حدودی این موضوع را مورد بررسی قرار دادند. آنها برای CAPM تنظیم شده نقدشوندگی خود، از نقدشوندگی مورد انتظار استفاده کردند . این محققان متوجه شدند تاثیر سطح در مقایسه با بتای نقدشوندگی ضعیف است. یکی از دلایل دستیابی به این نتیجه ممکن است به این علت باشد که بتا نقدشوندگی با بهره گرفتن از سطح نقدشوندگی برآورد شده است، و یا اینکه بتا ها به همراه نویز برآورد شده اند. همچنین بتا ها به شدت با هم همبستگی دارند.
ممکن است به نظر برسد ریسک نقدشوندگی دارای اهمیت زیادی است، اما برای سرمایه گذاران ممکن است برآورد عامل ریسک نقدشوندگی وقت گیر، پیچیده یا مبهم باشد، در حالی که سطح نقدشوندگی نسبتا آسان برآورد می شود، و در نتیجه، برای استفاده در جهت اهداف سرمایه گذاری ساده تر است. آچاریا و پدرسن در مورد اهمیت ریسک نقدشوندگی بر سطح نقدشوندگی به نتایجی دست یافتند در حالی که نتیجه این گزارش نشان می دهد در صورت درنظر گرفتن سطح نقدشوندگی ،تاثیر ریسک نقدشوندگی از بین می رود. علاوه بر این، با توجه به تجزیه و تحلیل آچاریا و پدرسن (۲۰۰۵ ) می توان دریافت آنها بیشتر به اشتراک نقدشوندگی توجه کرده اند تا ریسک نقدشوندگی ( Volodymyr Vovchak, 2012).
در بررسی و ارزیابی فرصت های سرمایه گذاری همواره دو مفهوم ریسک وبازده در کنار هم مورد توجه بوده اند. سرمایه گذاران از ریسک گریزانند و نرخ بازده متناسب با ریسک را درخواست می کنند. مبادله سهم هایی با نقدشوندگی پایین ،هزینه مبادله را افزایش می دهد . تعدیل بازده مورد انتظار سرمایه گذاران به خاطر ریسک نقدشوندگی باید انجام شود. هر چقدر قابلیت نقدشوندگی یک سهم کمتر باشد، آن سهم برای سرمایه گذاران جذابیت کمتری خواهد داشت ،مگر اینکه بازده بیشتری عاید دارنده آن گردد. یعنی سرمایه گذار صرفی بابت نقدشوندگی سهم یعنی ریسک نقدشونده بودن سهم انتظار دارد. شواهد تجربی نشان می دهد که عامل عدم نقدشوندگی در تصمیم گیری ها می تواند نقش مهمی را ایفا نماید. به عبارت دیگر برخی سرمایه گذاران ممکن است به سرعت به منابع مالی سرمایه گذاری خود نیاز داشته باشند که در چنین مواردی قدرت نقدشوندگی می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. نقدشوندگی به معنای سرعت تبدیل سرمایه گذاری ها یا دارایی ها به وجوه نقد می باشد. اوراق بهاداری که در بورس اوراق بهادار با استقبال معامله روبرو می شوند می توانند حاکی از سرعت نقدشوندگی آنها باشد. در حقیقت فقدان نقدشوندگی ممکن است تاثیر منفی بر ارزش سهام بگذارد. نسبت عدم نقدشوندگی نشانه میزان حساسیت قیمت سهم در مقابل تغییرات هر واحد در حجم معامله آن روز است. عدم نقدشوندگی زمانی اتفاق می افتد که قیمت سهام در واکنش به حجم معاملات کم تغییرات زیادی داشته باشد(یحیی زاده و خرمدین۱۳۸۷،۱۵۸).
برای مثال والی و استول[۴۳] (۱۹۸۳) هزینه های انتشار به هنگام ارزش گذاری اوراق بهادار را مورد توجه قرار داده و نتیجه گرفتند که این هزینه ها می توانند نرخ بازده بالاتر شرکت های کوچکتر را که نقدشوندگی پایین تری دارند را تبیین کنند.
مورتال و لیپسون[۴۴] (۲۰۰۷) در تحقیقی به بررسی تصمیمات مرتبط با ساختار سرمایه و نقد شوندگی بازار سهام شرکت ها در ایالات متحده آمریکا پرداختند.آنها دریافتند که شرکت های با نقدشوندگی سهام بیشتر، تمایل به استفاده از اهرم پایین تر دارند و به هنگام تأمین مالی احتمال به کارگیری سرمایه به بدهی بیشتر است . افزایش نقدشوندگی با افزایش احتمال انتشار سهام توسط شرکت ها مرتبط است.
۲-۱۰ بازده سهام
نخستین گام در سنجش عملکرد یک واحد تجاری، محاسبه بازدهی به دست آمده با توجه به اهداف از قبل تعیین شده برای آن می باشد و از آنجا که افزایش ثروت سهامداران به عنوان هدف اصلی واحد تجاری باید به گونه ای عمل کند که با کسب بازده مناسب ثروت سهامداران را افزایش دهد. بازده در فرایند سرمایه گذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند و پاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود. بازده ناشی از سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران حائز اهمیت است، برای اینکه تمامی بازی سرمایه گذاری به منظور کسب بازده صورت می گیرد. یک ارزیابی از بازده، تنها راه منطقی(قبل از ارزیابی ریسک) است که سرمایه گذاران می توانند برای مقایسه سرمایه گذاری های جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایه گذاری، اندازه گیری بازده واقعی (مربوط به گذشته) لازم است. مخصوصاً اینکه بررسی بازده مربوط به گذشته در تخمین و پیش بینی بازده های آتی نقش زیادی دارد. طبق تعریف «بازده سهام» عبارت است از کلیه عواید و منافعی است که در طول یک دوره عاید سهامداران می شود. (جونز،۱۳۹۱)
درارتباط با مفهوم بازده، مارکویتز معتقد است که امکان دارد تعریف بازده از یک سرمایهگذاری به سرمایهگذاری دیگر متفاوت باشد ولی در هر صورت سرمایهگذاران ترجیح میدهند بیشترین آن عایدشان شود تا کمترین آن. در همین ارتباط فرانسیس نیز عقیده دارد سرمایهگذاری را اگر نوعی از واگذاری پول تلقی کنیم که انتظار میرود پول اضافی از آن عاید شود، در این صورت هر سرمایهگذاری، درجهای از ریسک را در برخواهد داشت که مستلزم از دست دادن آن پول در زمان حال برای بدست آوردن بازده آتی است (مرادزاده فرد، ۱۳۸۳، ۲۵).
برخی دیگر از تعاریف که در مورد بازده سرمایهگذاری بیان شده است به شرح زیر است:
بازده یک قلم دارایی مالی را در مدت یک سال میتوان به این صورت تفسیر کرد، نرخ تنزیلی که اگر جریانات نقدی آینده با آن محاسبه شود، ارزش فعلی بدست آمده با قیمت دارایی برابر میشود (پارساییان ، ۱۳۸۰، ۲۱۵).
بازده یک سرمایهگذاری عبارتست ازجریانات نقدی قابل تحققی که توسط صاحبان آن
سرمایهگذاری در طول یک دوره زمانی معین تحصیل میشود. بازده به صورت درصدی از ارزش سرمایه گذاری انجام شده در آغاز دوره بیان میشود (نوروش، ۱۳۸۵، ۳۲).
بازده سهام نشانگر تغیرات ارزش بازار سهام بنگاه به علاوه عایدی سهم آن تقسیم بر ارزش بازار اول دوره آن می باشد ( نمازی و حشمتی، ۱۳۸۶، ۱۴۹).
۲-۱۱ بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار
تعیین تفاوت میان بازده تحقق یافته و بازده مورد انتظار از اهمیت بالایی برخوردار است برای این که این دو بحث در مسائل و مباحث سرمایهگذاری به طور وسیعی مورد استفاده قرار میگیرد.
۲-۱۱-۱ بازده تحقق یافته[۴۵]
بازدهای است که واقع شده و کسب شده است. در واقع بازده تحقق یافته بازدهای است که به وقوع پیوسته و واقع شده و محقق شده است.
۲-۱۱-۲ بازده مورد انتظار[۴۶]
عبارت است بازده تخمینی یک دارایی که سرمایهگذاران انتظار دارند در یک دوره آینده بدست آورند. بازده مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد برآورده شود و یا این که برآورده نشود. سرمایه گذاران برای کسب بازده مورد انتظار بایستی یک نوع دارایی را خریداری نمایند و توجه داشته باشند که این بازده ممکن است تحقق نیابد. سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار ریسک دار و بلند مدت میتواند باعث برآورده شدن بازده مورد انتظار سرمایهگذاران شود، در حالی که این امر در کوتاه مدت کمتر اتفاق میافتد. ۲-۱۲ اجزای بازده
بازده معمولاً از دو بخش تشکل میشود:
۲-۱۲-۱ سود دریافتی[۴۷]
مهمترین جزء بازده سودی است که به صورت جریانهای نقد دورهای سرمایهگذاری بوده و
میتواند به صورت بهره یا سود تقسیمی باشد. ویژگی متمایز این دریافتها این است که منتشر کننده پرداختهایی را به صورت نقدی به دارند دارایی پرداخت میکند. این جریانهای نقدی با قیمت اوراق بهادار نیز مرتبط است.
۲-۱۲-۲ سود (زیان) سرمایه[۴۸]
دومین جزء مهم بازده، سود (زیان) سرمایه است که مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلند مدت و سایر اوراق بهادار با در آمد ثابت نیز مصداق دارد.
به این جزء که ناشی از افزایش (کاهش) قیمت دارایی است سود (زیان) سرمایه میگویند. این سود (زیان) سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارنده اوراق قصد فروش آنها را دارد. این اختلاف میتواند سود یا زیان باشد.
مجموع این دو جزء، بازده کل اوراق بهادار را تشکیل میدهد که برای هر اوراق بهاداری به صورت زیر است:
افزایش قیمت+
یا سود دریافتی = بازده کل اوراق بهادار TR
کاهش قیمت -
رابطه بالا عبارت مفهومی بازده کل برای هر اوراق بهاداری است. رابطه بالا را میتوان این گونه بیان کرد، نرخ بازده کل اوراق بهادار شامل مجموع دو جزء سود دریافتی و تغییرات قیمت است.
توجه داشته باشید که هر یک از این دو جزء میتواند صفر باشد و یا تغییرات قیمت میتواند منفی باشد. سود دریافتی نمیتواند منفی باشد.
بازده کل معیار مناسبی از بازده کل سهام عادی است و از طریق فرمول زیر محاسبه می گردد.
که در آن:
Dt : سود تقسیمی در طول دوره t (یک سال، یک ماه، فصل)،
P : تغییرات قیمت در طول دوره مشخص،
pb : قیمت خرید یا قیمت خرید اولیه.
بازده مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد برآورده شود یا این که برآورده نشود. برای محاسبه بازده مورد انتظار یک اوراق بهادار، سرمایه گذار نیاز دارد بازده های محتمل اوراق بهادار، به اضافه احتمال وقوع هر یک از بازده های ممکن را برآورد کند. مجموع این احتمالات برابر است. با توجه به توزیع احتمالات بازده های بالقوه برای هر اوراق بهادار i بازده مورد انتظار E(Ri) را می توان به عنوان ارزش مورد انتظار توزیع احتمالات محاسبه نمود.
که در آن:
E(Ri) : بازده مورد انتظار هر اوراق بهادار مانند i
P(Xi) : احتمال وقوع هر یک از نرخ های بازده بالقوه
Pi : بازده های بالقوه برای اوراق بهادار