عبدالصبور ظلم و ستم حاکم بر انسان را با استعانت از تشبیه و استعاره این گونه به تصویر می کشد :
أنی أحْفَظُ هذهِ الکلماتِ
فیما أحفظهُ من دُرَرِ القولِ
مثل : « جَوّع کَلبَکَ یَتبَعُکَ »
و مثل : « إنی أری روُوساَ قد أینَعَتْ و حانَ قَطافُها »
و مثل : حقّّق فی رحمۀٍ
ثم اضرب فی عنفٍ
( عبدالصبور ؛ ۱۹۹۸ : ۲/ ۶۴۹ ، ۶۴۷ )
ترجمه :
من این کلمات را حفظ می کنم
آنگاه که سخنان همچون دُر را حفظ می کنم
مانند : « سگت را گرسنه نگه دار تا از تو پیروی کند »
و مانند : « سرهایی را می بینم که همچون میوه رسیده و اکنون زمان چیدن آنهاست . »
و مانند : « با مهربانی جستجو کن »
« سپس با خشونت بکوب »
شاعر در ابیات فوق کلام با ارزش را به مروارید های گرانبهایی مانند می کند که در حفظ و نگهداری آن نهایت کوشش را به خرج می دهد . تشبیه موجود در بیت دوم می باشد که از نوع تشبیه مجمل موکد است که در آن القول ، مشبه و دُر ، مشبه به است . عبدالصبور در بیت چهارم با بهره گرفتن از فن استعاره به زیبایی کلام خویش می افزاید و نفوذ کلام خویش را به اوج می رساند . وی سر انسان های مورد ظلم واقع شده را به میوه های رسیده مانند می کند . استعاره ی موجود در این بیت استعاره ی مکنیه است . در این بیت مستعار له آن ، یعنی سرهای انسان ها ، بیان شده و مستعار منه آن که ( میوه ها ) حذف شده است .
۶-۳-۲ ۰ تشبیه در اشعار عائشه تیموریه
عائشه تیموریه صاحب شخصیتی برجسته در میان شعرای قرن معاصر می باشد . وی با بهره گرفتن از روح لطیف و پاک ، ظرافت زنانگی خویش را در اشعارش بیشتر منعکس می کند به گونه ای که با به کار گیری تشبیه در این اشعار نمای تازه ای از افکارش را در باب اشعار اومانیسمی ارائه می دهد .
قَلبی عَلَیهِ غَدَا کَجَـمَراتِ الغَـضَا ولَوعَـــتی مِــن حَـــرِّهِ وَ شَقـائی
فَلأذرِفَــنَّ أسَـــیً عَلَیهِ مَدامِـعی مَا دامــت عائِـــشَۀُ بِخِــدْرِ فَنــائی
( تیموریه ؛ بی تا : ۲۱ )
ترجمه :
قلبم در غم او مانند شعله ی آتش شد ، وای بر من از سوزش و حرارت و شقاوت و بدبختی ام .
از غم او اشکم را سرازیر می کنم که پیوسته عایشه در پرده و روبنده ی فنای من است .
تیموریه در بیت فوق به خاطر از دست رفتن یکی از نزدیکانش محزون و اندوهگین و قلب خود را در غم او همچون زبانه های آتشی توصیف می کند که حرارت و سوزش آن اندرونش را سوخته و اشک ماتم از چشمانش سرازیر گشته است . تشبیه موجود در بیت نخست تشبیه مجمل مرسل می باشد که قلبی ، مشبه . حجرات الغضا ، مشبه به و کاف ، ادات تشبیه و وجه شبه نیز حذف گردیده است .
از آن جایی که مرگ یکی از مهم ترین دغدغه های بشر در جوامع مختلف انسانی به شمار می آید لذا شاعران به طور گسترده ابیاتی را در خصوص مرگ عزیزان و نزدیکان خویش سروده اند . تیموریه نیز از این قاعده مستثنی نبود به گونه ای که بارها در دیوانش به غم از دست رفتن فرزندش و نزدیکانش اشاره نموده است . وی در ابیات زیر غم از دست دادن و مرگ فرزندش را به تصویر می کشد که با آوردن تشبیه در آن زیبایی این سروده را دوچندان ساخته است .
وَ القَبرُ صَارَ لِغُصنِ قَدی رَوضَــۀً رَیحـــانُها عِنـــدَ المَـــزارِ زُهُـــورُ
أُمّــاهُ قَد عَــزَّ اللِّقــاءُ وَ فی غَـدٍ سَتَــرَینَ نَعشــِی کَالعَــرُوسِ یَســیرُ
وَ سَیَنتَهی المَسـعی إلی اللَّحدِ الَّذی هُوَ مَنـــزِلی ، وَ لَـــهُ الجُمُوعُ تَصــیِرُ
قَولِی لِرَبِّ اللَّحــدِ ، رِفقَاً بابنَــتی جَاءَت عَرُوسَــــاً سَاقَـــها التَّـــقدیرُ
(تیموریه ؛ بی تا : ۱۸ )
ترجمه :
و قبر که باغی شد برای شاخه ی قد من و بوی خوش آن در هنگام زیارت شکوفه ها هستند .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ای مادر دیدار سخت شده ، فردا نعش من را مانند عروسی که می رود ، خواهی دید .
و تلاش به قبـری که منزل من است ، ختـم می شود و هر کسـی سرنوشتـش به سوی آن است .
من به فرشته ی قبر بگو با دخترم مدارا کن ، عروس شد و تقدیر او را برد .
در بیت اول شاعر قبر را با در برگرفتن عزیز خویش به باغی پر از گل تشبیه می کند . تشبیه موجود در این بیت تشبیه مجمل موکد است که در آن القبر ، مشبه و روضۀً ، مشبه به می باشد و دو رکن ادات و وجه شبه محذوف است . شاعر در بیت دوم از زبان دخترش سخن می گوید که با مادر وداع می کند و در این جدایی نعش خود را به عروسی مانند می کند که برای همیشه آغوش مادر را ترک می گوید . تشبیه موجود در این بیت تشبیه مفصل مرسل است که در آن نعشی ، مشبه و العروس ، مشبه به و کاف، ادات تشبیه و یسیر ، وجه شبه این تشبیه به شمار می رود .
شاعر در ادامه با استعانت از فن تشبیه این گونه با سوز و گداز غم از دست دادن فرزند را این چنین به اوج می رساند . وی در اشعار خویش از زبان دخترش چنین می سراید :
أُمــّاهُ ، قَد سَلَفَــت لَنــا أُمنـــیۀٌ یَا حُســـنَها لَــــو سَاقَـــها التَیسـیرُ
کَانَت کَأحلامٍ مَضـَت ، وَ تَخَلَفَـت مُـذ بَانَ یَـومُ البَــینِ وَ هُــوَ عَسَـــیرُ
عَـودی إلـی رَبــعٍ خَـــلا وَ مَآثِرٍ قَــد خَلَـــفَت عَـــنی لَـــها تَأثـــیرُ
صُونی جِـهــازَ العُـــرسِ تَذکاراً قَـد کَانَ مِـــنهُ إلـی الــزَّفافِ سـُروُرُ
( تیموریه ؛ بی تا : ۱۸ )
ترجمه :
ای مادر ما آرزویی داشتیم که چه زیبا می شد اگر میسر می شد .