به دلیل اینکه الگوی توسعه شبکه های دانش در این تحقیق در صنعت نفت می باشد، لذا در ادامه نظام جامع پژوهش و فناوری وزارت نفت که وظایف هاب های پژوهش و فناوری این وزارتخانه را در زمینه دانش های کسب شده مشخص می نماید مورد بررسی قرار گرفته شده است.
در انتهای این فصل نیز پس از نتیجه گیری و جمع بندی مشخصه های الگوی مناسب برای توسعه شبکه های دانش، ضمن ارائه مدل مفهومی تحقیق زمینه برای ادامه فرایند پژوهش بر اساس آن فراهم شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- بررسی مفهوم دانش و مدیریت کردن دانش
از دهه ۱۹۷۰ میلادی با پیشرفت سریع فناوریهای برتر در جهان، خصوصا در زمینههای ارتباطات و رایانه، الگوی رشد اقتصادی جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن، از دهه ۱۹۹۰ میلادی دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایههای پولی و فیزیکی شد[۱۳]. در اقتصاد صنعتی، سازمانها قادر به حفظ موقعیت رقابتی قوی خود برای سالها بودند. آنها ارزش را از طریق فرایند بهینهسازی (صرفهجویی) خلق یا حداکثر میکردند. سازمانهایی با عملکرد خوب، فرایند تولیدشان را از طریق کاهش زمان تولید، بهبود کیفیت محصول و کاهش تعداد کارکنان بهینهسازی میکردند. بنابراین، خلق ارزش بیشتر به قابلیت صنعتی و بودجهبندی سرمایهای– داراییهای ملموس و مالی بستگی داشت. این در حالی است که در اقتصاد دانش محور این رویکرد به چند دلیل، دیگر عملی نیست. اول اینکه، با توجه به طول عمر کم دانش و میزان بالای نوآوری، حفظ موقعیت رقابتی برای مدت طولانی دیگر امکان ندارد. بهینهسازی به مثابه یک فرایند، در اقتصاد دانش محور نیز اهمیت دارد اما به تنهایی نمیتواند ارزش را خلق یا حداکثر کند. تنها روش خلق ارزش در اقتصاد دانش محور، پذیرش نوآوری به عنوان یک فرایند کسب وکار است. توانایی سازمان برای خلق ارزش به فرایند نوآوری، منابع فکری و خلاقیت منابع انسانی (داراییهای فکری ) آن بستگی دارد.
سازمانهایی که درعرصه کسب و کار صرفا براساس مزیتهای مشهود سازمانی مثل پول، ماشینآلات و تجهیزات و غیره عمل میکنند نمیتوانند به مزیت رقابتی در اقتصاد مبتنی بر دانش دست یابند. حال آنکه محیط کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند روش و نظامی است که داراییهای ناملموس سازمانی از قبیل دانش و شایستگیهای افراد، نوآوری، ارتباط با مشتری، فرهنگ سازمانی، سیستمها و فرایندها، ساختار سازمانی و غیره را دربرگیرد. درک و بهرهبرداری از این منابع ناملموس حیاتی در سازمانها به حفظ و کسب مزیت رقابتی آنها کمک میکند. در اقتصاد مبتنی بر دانش موفقترین سازمانها از داراییهای ناملموس به نحو بهتر و سریعتری استفاده میکنند. مطالعات نشان داده است که برخلاف کاهش بازدهی منابع سنتی (مانند پول، زمین، ماشین آلات وغیره)، داراییهای ناملموس سازمانی واقعاً منبعی برای افزایش عملکرد کسب و کار است. نکته درخور توجه اینکه بازار به مدت طولانی ارزش دانش و عوامل نامشهود دیگر را در فرایند ایجاد ارزش تشخیص داده است. اندازه این “ارزش های پنهان” به طور روز افزونی در حال تغییر است.
۲-۱٫ ظهور عصر دانش محور
جوامع انسانی تاکنون دوره های اقتصادی مختلفی را پشت سر گذاشتهاند که در نخستین این دوره ها، اقتصاد بشر مبتنی بر کشاورزی بوده است. در این دوره که میتوان آن را عصر کشاورزی نام نهاد، نیروهای کار شامل کشاورزان بودند که منابع و سرمایههای اصلی آنان زمین بود. در این دوره محل تولید، کشتزارها و زمینهای کشاورزی بودند و عمده محصولات را محصولات کشاورزی شکل میدادند. در عصر کشاورزی “فرد توانگر” به کسی اطلاق میشد که زمینهای وسیع تری را داشته باشد. پس از این دوره بشر با توسعه آگاهیهای خود از منابع طبیعی و به جهت بهرهمندی بیشتر از این منابع، به ابزارگرایی روی آورد و جوامع انسانی به سمت صنعتیسازی حرکت کردند. در این دوران نیروهای کار شامل کارگران یقه سفید بودند که منابع و سرمایههای اصلی آنان را انرژی شکل میداد. در عصر صنعتی محل تولید کارخانهها و کارگاههای تولیدی بودند و عمده محصولات را محصولات صنعتی شکل میداد. در این دوران “فرد توانگر” به کسی اطلاق میشد که کارخانهها و کارگاه های تولیدی بیشتری را داشته باشد (تولایی، ۱۳۸۷).
در اواخر قرن بیستم در نتیجه ی پیشرفت های روزافزونی که در جوامع صنعتی به وجود آمد، بشر وارد عصر دانش شده است. اگرچه در این دوران همچنان زمین و کارخانه دو مزیت مناسب در برتری جوییها محسوب میشوند، اما در عصر دانش مزیت رقابتی و منحصر به فرد، سرمایه دانشی میباشد. امروزه دیگر بزرگترین شرکت های دنیا برتری اصلی خود را در وسعت تجهیزات و داراییها و حتی بازارهای بزرگ نمیدانند، بلکه هم اکنون برتری اصلی شرکت ها دانشهای خلق شده آن ها در فرایندهای کاری میباشد. از ویژگیهای عصر دانش این است که در این دوران نیروهای کار شامل دانش کاران میباشند که منابع و سرمایههای اصلی آنان اطلاعات میباشد. در این دوره محل تولید مراکز علمی و دانشگاه ها میباشند و عمده محصولات را دانش شکل میدهد. در این دوران فرد توانگر به کسی اطلاق میشود که دانش بیشتری داشته باشد. جدول زیر ویژگیهای سه دوره اقتصادی جوامع انسانی را با یکدیگر مقایسه میکند.
جدول ۲-۱: مقایسه ویژگی های دوره های اقتصادی جوامع انسانی
عصر دانش بنیان | انفجار اطلاعات | عصر صنعتی | صنعتی سازی | عصر کشاورزی | دوره اقتصادی ویژگی ها |
دانشکاران | کارگران یقه سفید |
کشاورزان | نیروهای کاری | ||
میزان تبدیل اطلاعات به دانش | ارزش افزوده و سود | میزان محصولات | منابع واسطه ای | ||
اطلاعات | انرژی | زمین | منابع اصلی و سرمایه های توانگری |
||
دانش | محصولات صنعتی | محصولات کشاورزی | محصولات |
همچنین نمودار زیر نشانگر میزان حضور “نیروی کار"، “سرمایه"، “زمین” و “دانش ” در سه نظام اقتصادی کشاورزی، صنعتی و دانشی می باشد .