شولتز، دوان پی، شولتز ، سیدنی الن، پیشین، صفحه ۵۴۵ ↑
بک، ارون تی، “عشق هرگز کافی نیست"، ترجمه مهدی قراچه داغی، انتشارات نیوند، سال: ۱۳۶۹، صفحه ۷ . ↑
” کلی” اعتقاد داشت که افراد انسان را باید دانشمندانی شهودی به شمار آورد؛ مردم نیز مانند دانشمندان، دنیا را مشاهده میکنند فرضیه میسازند و آنرا میآزمایند و سپس نظریه پردازی میکنند. علاوه بر این خود و جهانشان را طبقهبندی، تفسیر و برچسبگذاری میکنند. مردم نیز مانند دانشمندان، ممکن است باورها و نظریههای نامعتبر بپرورند که مانع زندگی روزانه آنها شده و منجر به تغییر سوء درباره رویدادها، انسانها و همچنین خودشان بشود. ↑
اتکینسون، ریتا ال و همکاران، پیشین، صفحه ۴۷۳٫ ↑
الیس، آلبرت؛ هارپر، رابرت، “زندگی عاقلانه"،ترجمه مهرداد فیروز بخت، تهران، انتشارات رشد،چاپ هشتم: بهار ۱۳۹۱، تلخیص از ص ۳۵-۳۸٫/ بک، آرون تی، “شناخت درمانی و مشکلات روانی"، مهدی قراچه داغی، تهران، انتشارات درسا،چاپ سوم، ۱۳۸۸، تلخیص ص ۷٫/ شارف، ریچارد اس، “نظریه های روان درمانی و مشاوره"، ترجمه مهرداد فیروز بخت، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ هفتم، ۱۳۹۰، تلخیص از ص ۳۰۰ -۳۰۶ و ۳۲۴-۳۳۳٫/ شفیع آبادی، عبدالله؛ ناصری، غلامرضا، “نظریه های مشاوره و روان درمانی"، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ هفدهم، ۱۳۸۹، تلخیص از ص ۱۱۸- ۱۲۶٫ ↑
جوادی آملی، عبدالله، “تفسیر موضوعی قرآن کریم” (۱۴جلد)(معرفت شناسی در قرآن)، قم، نشر اسراء، چاپ ششم، ۱۳۸۷، جلد ۱۳، تلخیص و تصرف ص ۱۹۴-۱۹۳٫ ↑
آیت الله جوادی آملی، عبد الله ،"شناخت شناسی در قرآن"، ویراستار و تهیه کننده فهرست از حمید پارسا،{بی جا} ، نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم : ۱۳۷۲، تلخیص صفحه ۱۱۶-۱۱۷٫ ↑
کریمی، حسین، “گامی در مسیر شناخت"، تایپ آزادی قم، خرداد ۱۳۵۹ ، تلخیص از صفحه ۷۷-۸۰ ↑
جوادی آملی، عبدالله، “تفسیر موضوعی قرآن کریم"(معرفت شناسی در قرآن)، جلد ۱۳، تلخیص از صفحه ۲۰۷-۲۱۰٫ ↑
نهج البلاغه ، خطبه ۴۹ ↑
نهج البلاغه ، خطبه ۴۹ ↑
جوادی آملی ، عبدالله ، “ولایت در قرآن” ، گردآوری و تنظیم از آثار آیت الله جوادی آملی از حجه الاسلام مصطفی پور، قم : اسراء، چاپ پنجم :۱۳۸۷، صفحه ۵۳-۵۶ . ↑
جعفری،محمد تقی،"شناخت از دیدگاه علمی و دیدگاه قرآن"،{بی جا}،دفتر نشر فرهنگ اسلامی،تاریخ نشر: ۱۳۶۰، تلخیص از صفحه ۲۹۵ -۲۹۶٫ ↑
تمیمی آمدی،عبد الواحد بن محمد، “غرر الحکم و درر کلم"(جلد)، با مقدمه میر جلال الدین حسینی ارموی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم:۱۳۷۳،ج ۲، شماره ۲۹۳۶،ص۳۸۷٫ ↑
همان، جلد ۲، شماره ↑
آیت الله جوادی آملی ، عبدالله، ” ولایت در قرآن “،صفحه ۶۹٫ ↑
همان، صفحه ۷۰٫ ↑
آیت الله جوادی آملی ، عبدالله،"تفسیر موضوعی قرآن کریم (معرفت شناسی در قرآن)"، جلد ۱۳، تلخیص از صفحه ۲۱۶- ۲۱۷٫/ مطهری، مرتضی، پیشین، تلخیص ص ۳۶٫ ↑
آیت الله جوادی آملی ، عبدالله،"تفسیر موضوعی قرآن کریم (معرفت شناسی در قرآن)"، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵ . ↑
جعفری، محمدتقی،"شناخت از دیدگاه علمی و دیدگاه قرآن"،{بی جا}،دفتر نشر فرهنگ اسلامی،تاریخ نشر:۱۳۶۰،تلخیص از صفحه ۵۲۱-۵۲۲٫/ آیت الله جوادی ، عبدالله ، “شناخت شناسی در قرآن"، صفحه ۱۸۴٫/ آیه الله سبحانی ، جعفر ،"منشور عقاید امامیه “، قم : موسسه امام صادق، چاپ ششم: ۱۳۸۹، تلخیص از صفحه ۱۵-۱۶٫ ↑
آیت الله جوادی آملی ، عبدالله،"تفسیر موضوعی قرآن کریم (معرفت شناسی در قرآن)"، جلد ۱۳، صفحه ۲۶۴ . ↑
آیت الله جوادی آملی ، عبدالله،"تفسیر موضوعی قرآن کریم (معرفت شناسی در قرآن)"، جلد ۱۳، صفحه ۲۶۷-۲۶۸٫ ↑
آیت الله جوادی آملی ، عبدالله،"تفسیر انسان به انسان"، قم،نشر اسراء،چاپ دوم،۱۳۸۵ش،تلخیص ص ۱۸۶٫ ↑
آیت الله تهرانی، مجتبی، “بحثی کوتاه پیرامون خطبه حضرت زهرا"، برگرفته از مباحث آیت الله تهرانی ، تهرا ن، پیام آزادی، چاپ دوم :۱۳۸۹ ، تلخیص از صفحات ۲۸-۳۲ . ↑
نجاتی، محمد عثمان،"قرآن و روان شناسی"، ترجمه عباس عرب، مشهد،بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی،چاپ دوم،۱۳۶۹ش، ص ۲۰۶٫ ↑
آیه الله جوادی آملی، عبد الله، تفسیر موضوعی قرآن کریم"( معرفت شناسی در قرآن )، جلد ۱۳، تلخیص از صفحه ۲۶۱-۲۶۳٫ ↑
نجاتی، محمد عثمان،"پیشین، صفحه ۱۹۵٫/ فرهادیان، رضا، “مبانی تعلیم و تربیت در قرآن و احادیث"، قم: بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم). چاپ دوم: ۱۳۸۵،تلخیص از صفحه ۵۸-۶۱٫/ طباطبایی،محمد حسین و دیگران،"اندیشه های بنیادی اسلامی"، تهران،ستاد انقلاب فرهنگی و مرکز نشر دانشگاهی،چاپ سوم:۱۳۶۱،تلخیص از صفحه ۷۰-۷۸٫ ↑
امام علی (ع) : (فی توصیف الشیطان):"امام المتعصبین و سلف المستکبرین الذی وضع اساس العصیبه.” (نهج البلاغه، حکمت ۲۳۴)؛ امام علی (ع) در توصیف شیطان می فرمایند:{شیطان} پیشوای متعصبان و سر سلسله متکبران است که اساس تعصب را پی ریزی کرد . ↑
خندان ، علی اصغر ، ” مغالطات” ، قم : بوستان کتاب ، چاپ هفتم : ۱۳۹۰ ، تلخیص صفحه ۱۵۵٫ ↑
نجاتی،محمد عثمان،پیشین،تلخیص صفحه ۱۹۵٫ ↑
کلمه ظن در قرآن، به سه معنی آمده است؛ معنای اول ،همان علم غیر یقینی است که کفه صدقش سنگینی نمی کند؛ آیات زیر نمونه هایی از این معنی هستند :
” وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ” انعام/ ۱۱۶
” ……وَ ما یَتَّبِعُ الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ شُرَکاءَ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُون” یونس / ۶۶
معنای دوم ظن ، همان علم غیر یقینی است اما احتمال درستی و خطا هر دو را می دهد. ظن در این معنا نوعی فرضیه است که برای تایید یا نفی نیاز به دلیل دارد. آیات زیر نمونه هایی از این معنی هستند:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
” وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئا” نجم / ۲۸
” وَ إِذا قیلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَهُ لا رَیْبَ فیها قُلْتُمْ ما نَدْری مَا السَّاعَهُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنینَ” جاثیه/ ۳۲
معنای سوم ظن ، علمی است که درست بودنش می چربد یا علم با یقین به درستی است. از نمونه های این مورد آیات زیر هستند :
“الَّذینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ” بقره/ ۴۶
“وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها وَ لَمْ یَجِدُوا عَنْها مَصْرِفاً” کهف / ۵۳
“وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَ ظَنُّوا ما لَهُمْ مِنْ مَحیصٍ” فصلت / ۴۸ (برگرفته از کتاب” قرآن و روان شناسی"نوشته محمد عثمان نجاتی،ص ۲۰۲-۲۰۳٫) ↑
فرهادیان ،رضا، پیشین، صفحه ۵۸٫ ↑
ترجمه قرآن کریم بر اساس المیزان همراه توضیحات و نکات تفسیری از محمد رضا صفوی . ذیل آیه ۳۶ سوره اسراء. ↑
فرهادیان ، رضا ، پیشین ، صفحه ۵۹-۵۸ ↑
عواطف انفعالی مانند ترس ، خشم ، شادی ، محبت ، نفرت ، غیرت ، حسد ، شرم و خواری است که انسان آن را احساس می کند . ↑
امام علی(ع) می فرمایند:
“آفه العقل الهوی “؛ هوا و هوس موجب نابودی عقل است.( تمیمی آمدی،عبد الواحد بن محمد، پیشین،جلد ۳،حدیث ۳۹۲۵،ص ۱۰۱٫
“کم من عقل اسیر تحت هوی امیر".( نهج البلاغه ، حکمت ۲۱۱) چه بسیار عقلی که اسیر فرماندهی هوای نفس، می باشد . ↑
نجاتی،محمد عثمان،پیشین، تلخیص ص۲۰۳-۲۰۴٫ ↑
توضیح آن خواهد آمد. ↑
توضیح آن خواهد آمد. ↑