سیمین
نهال
در بررسی فیلمهای قبل از انقلاب، زنمشحسن در فیلم گاو با عقاید و باورهایی مذهبی آمیخته با سنت به تصویر کشیده شده است. آنجا که زن به دعا و توسل میپردازد، بار اعتقادی دینی را میتوان دریافت، اما در فضای سنتی، تمام افراد ده بهطور کاملاً مشابهی نوعی از سنت را دنبال میکنند. ریختن آب تربت بر سر زن و خواندن وردهای نامعلوم، بیانگر نوعی اعتقاد فرادینی هستند که از سنت در جهت تسکین آلام و اضطراب جمعی بهره میگیرند. مهری در فیلم آقای هالو دارای عقاید مشخصی نبوده است. در واقع، شخصیت تنها در روزمرهگیهای مادی زندگی به تصویر درآمده است. هر چند که شخصیت عباراتی چون “خدا جونم” را در کلام بهکار برده، اما نمیتوان آن را نمود عقاید دینی دانست. بههرحال، موقعیت اجتماعی زن و سطحیانگاریهایی که در فیلم از او سرمیزند او را به داشتن باورهای سنتی نزدیک میکند. باورهای شخصیت منیر در فیلم پستچی نیز نامشخص است و بدان پرداخته نشده است. در فیلم دایرهی مینا شخصیت زهرا، هنگامی که وی بر بالای سر جنازه قرآن را بوسیده و کنار میگذارد، بر باورهای دینی خود صحه میگذارد. در دهه شصت و دورهی بعد از انقلاب، در شخصیت مادر در فیلم اجارهنشینها باورهای دینی شدت مییابد. آنجا که نماز میخواند و به فرزندش یادآوری میکند که پدر خدابیامرز هرگز لقمهی حرام نخورده است، آه مظلوم پاپیچ او خواهد شد، و در خانهی غصبی نمازش قبول نیست. اینها باورداشتهایی از تعالیم دینی است که مادر به آنها پایبند بوده و بیان میکند. بهعلاوه، آمیزهای از باورهای سنتی نیز با مادر همراه است: اعتقاد به ویرانگر بودن بیان و نفوس بد هنگامی که به نوهاش میگوید: «زبونتو گاز بگیر». این اعتقاد ریشه در میراثی از گذشتگان در باورهای مادر دارد. شخصیت مهشید در فیلم هامون نوعی از باورهای پستمدرن را با خود به همراه دارد. نوعی از باورهای عرفانی نامعمول و نوعی مکاشفه که توسط زن اعمال میشود. هنگامی که در بقعهی متبرکه به مدیتیشن میپردازد. حمید هامون نیز حالات مهشید را چنین روایت میکند: «تازه زده بود به گرجیف و یونگ و عرفان بازی، میخواست هر طور شده مرکز عاطفی وجودو مهار کنه». به هرحال این نوع از عرفان که حمید هامون آن را بیمارگونه توصیف میکند، در جهت تسکین اضطرابهای زن و احتمالاً مبارزه با احساس پوچی مضاعف او بوده است. علاوه بر این، رفتن مهشید به امامزاده با حمید هامون با باورهای دینی همراه بوده است. اما آنچه که از فیلم بر میآید، این است که باورداشتها تحت نفوذ عرفان و در جهت کشف نوعی زیباشناختی معنوی بوده است. در فیلم بانو شخصیت بانو نیز آمیزهای از عرفان و باورهای پستمدرن و نیز باور دینی را تؤامان دارا است. هنگامی که به نوعی عرفان چینی روی میآورد، تاس ریختن، کشیدن خطوط عجیب و غریب روی کاغذ و خواندن کتابی که در جهت تعلیم دستیابی به آرامش درونی است. علاوه بر این، زن به انجام مناسک دینی همچون نماز خواندن میپردازد که وجود قرآن و تابلوهای نوشتههای دینی این امر را تأیید میکند. در واقع شخصیت بانو نیز مانند مهشید در گریز از ترسهای بی اندازهای که بر او تسلط دارند و نیز احساس سرگشتهگی و تنهایی مداومش به باورهایی میپرداخته است، تا این اضطراب مداوم را مهار کند. در نیمهی اول دهه هفتاد شخصیت سارا در فیلم سارا تجلی زنی است که به باورهای دینی متوسل است و این در زمانی که وی برای نماز صبح برمیخیزد، نشان داده شده است. پری نیز دارای باورهای دینی است که در او شدت یافته است. این باورهای دینی همراه با نوعی از عرفان و خواندن ذکرهای دینی و جستجوی درک بیشتری از فهم وجود خدا همراه است. در این مسیر پری با کتاب سالکی همراه است که با تکرار اسم خدا سعی در شناخت او دارد. با این وجود، باورداشتهای پری صرفاً دینی نیست، زیرا در حال انجام مناسک دینی نشان داده نشده و حتی اقدام به خودکشی کرده است که با باورهای دینی در تضاد است. او در واقع بیشتر به مکاشفه روی آورده، مکاشفهای که رنگ و بوی دینی داشته است. در فیلم لیلا شخصیت لیلا نیز دارای باورهای دینی بوده است و هنگامی که نماز میخواند و دعا میکند یا تسبیحی را به عنوان هدیه به رضا میدهد، نشان داده شده است. علاوه بر این، این باورهای دینی را میتوان نزدیک به نوعی عرفان نیز دانست. تسبیحی که لیلا به رضا هدیه میدهد شاه مقصود است، تسبیحی سبز رنگ که با داشتن آرزوهای نیک برای فرد دارندهی آن همراه است. این یک زیباشناختی تلطیف شده است که در باور دینی ادغام یافته است. در نیمهی دوم دهه هفتاد، شخصیتهای میم، دختردایی و منشیصحنه با باورداشتهای مشخصی به تصویر کشیده نشدهاند. در دهه هشتاد عفت در فیلم مهمان مامان، دارای باورهای مذهبی تؤام با سنت است: مانند صلوات فرستادن و برحذر دشتن صدیقه از سقط بچه با یادآوری اینکه گناه است. بهعلاوه، با اسپند دود کردن که آن را نوعی خوشیمنی تلقی میکند، در میانهی دین و سنت قرار میگیرد. در فیلم سنتوری شخصیت هانیه با باورهایش تصویر نشده است. سیمین در فیلم طهران: روزهای آشنایی باورهای دینی داشته است. برای نمونه روی سفرهی هفتسینی که تدارک دیده قرآن قرار دارد و با رفتن به زیارتگاه باورهای دینیاش را تأیید میکند. بهعلاوه، اعتقادش به نفوس بد هنگامی که به فرزندش تذکر میدهد «زبونتو گاز بگیر» باوری سنتی را نمایش میدهد. نهال در فیلم نارنجیپوش در شاخصهای اعتقادی ذکر شده، به تصویر درنیامده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بهطور کلی، زنان در سینمای مهرجویی غالباً در زمان محرومیت و اضطراب رو به باورها و اعتقاداتشان میآوردهاند. زمانی که با موانع اجتنابناپذیر در بیرون و درون خود مواجه شده و از موضع انفعالی سعی در کنترل آن داشتهاند. این کلیشه از نمود باورهای دینی زنان در فیلمهای مهرجویی در تمام دورهها رایج بوده و زنان غالباً زنانی مذهبی و معتقد بودهاند. اما این گرایش گاه با باورهای سنتی در میان زنان طبقهی پایین و مسن ادغام شده است و گاه با باورهای پستمدرن و توسل به اشکال عرفانی اسلامی و شرقی در میان زنان طبقهی متوسط و بالا پیوند یافته است. این بازنمایی و بازتولید اشکال مذهبی زنان اگرچه در تمام دورهها کم و بیش وجود داشته، اما شدت آن متفاوت بوده است. در حالی که در دورهی پیش از انقلاب نمایش هویت زنان در هالهای از بیاعتنایی بوده و به بازنمایی اعتقادات آنان چندان پرداخته نشده و آنچه که وجود داشته، غالباً اشکالی بسیار سنتی و مذهبی بوده است. اما در دهه شصت و نیمهی اول دهه هفتاد در نزد زنان طبقهی متوسط تلفیق باورهای دینی و پستمدرن همراه با شیوع دغدغههای کشف و شناسایی هویت خود همراه بوده است. اما پس از آن در نیمهی دوم دهه هفتاد و دهه هشتاد این بازنمایی کاهش یافته و زنان از این باورها عبور کرده و به باورهای منطقی و علمی برای رفع موانع نزدیک شدهاند.
۵-۳-۴- ادبیات گفتاری زنان
مفهوم کاربرد واژگان: در این بررسی سه نوع کاربرد زبان توسط زنان شناسایی شده است که عبارتند از:
کاربرد واژگان همدردی: در زبان فارسی کلماتی که در آنها نوعی همدردی وجود دارد، مورد استفاده زنان است، مانند: «آخی، بدبخت، بیچاره، حیوونی و …».
کاربرد واژگان تحسینآمیز: زنان از اصطلاحات تحسینآمیز بسیار استفاده میکنند در حالی که مردان بهندرت آنها را در گفتگوهایشان بهکار میبرند، اصطلاحاتی چون « بهبه، قشنگ، خوشگل، معرکه، ماه، ناز، نازنازی و …».
کاربرد اصطلاحات خاص: در زبان فارسی زنان از کلمه ها، عبارات و آواهای ویژهی متفاوتی استفاده میکنند مثل «وا، اوا، واه واه، خاک بر سرم، خدا مرگم بده، روم سیاه، خبهخبه، برو بابا تو هم، زبونتو گاز بگیر، دلم مثه سیر و سرکه میجوشه و …».
مفهوم مضامین گفتاری: این مفهوم شامل چهار شاخص است:
موضوعات شخصی و خانوادگی: موضوعات محاورهای، شخصی و خانوادگی را دربرمیگیرد.
موضوعات فلسفی: شامل موضوعاتی است که در مورد هویت خود و زندگی دست به پرسشگری میزند.
موضوعات اجتماعی و انتقادی: موضوعاتی که در آن مؤلفههای اجتماعی، اخلاقی، حقوقی و جنسیتی مورد انتقاد و پرسش قرار میگیرد.
موضوعات آموزشی: موضوعاتی که در آن فرد به تبادل اطلاعات میپردازد.
جدول ۵-۱۸-کاربرد واژگان همدردی توسط زنان نقش اول فیلمها
فیلمها
گزارهها
دوره
زنمشحسن
پیش از انقلاب
مهری
وای بدبختو کشتیش.