سهام بازار ، اغلب به عنوان یک اقدام مربوطه از عملکرد ، مورد استفاده قرار می گیرد و برای نفوذ و منفعت بلند مدت است. زیرا مستقیما آنچه را که مورد نیاز است را ارزیابی نمیکنند. یک پتانسیلی برای عوامل دیگر برای دخالت وجود دارد که موجب تاثیرات بر روی منافع شوند. همچنین تصمیمات پایه بر روی سهام بازار دارای تاثیرات خطرناکی است مانند جنگ های قیمت Gassady ، کسی که جنگ های قیمت واقعی را مورد آزمایش قرار داد ، نتیجه گرفت که در برخی از شرایط، وام دهندگان ، تاکید خودشان برای جلوگیری از موفقیت رقیبان را ارائه میکنند. (Teger,1980).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کوهلی و جاورسکی، دریافتند که تاثیر محور بازار بر روی عملکرد ، عمدتا بوسیله نوسان بازار تعدیل می شود و همچنین نوسانات تکنولوژی نیز در آن موثر است. Narver , slater در سال ۱۹۹۴ فقط سه تا از ۱۲ شرایط را یافتند که در آن عوامل محیطی به طور عمده، تاکید بر روی مشتری را تعدیل می کند و رابطه عملکردی را تعدیل مینماید. طبق پایه های این یافته ها Narver , slater در سال ۱۹۹۴به این نتیجه رسیدند که طی عملکردها برای انتقال ارزش مشتری بهتر، یک تجارت بازار محور باید بتواند به یک مزیت رقابتی در هر موقعیت محیطی دست یابدو نگهداری کند و همچنین، مدیران نباید تلاش کنند تا محور بازار خودشان را به پویایی های بازار کنونی وصل کنند
در عوض گاتینگنون و زرب در سال (۱۹۹۷) در مطالعه درباره صنعت خود دریافتند که محور مشتری وقتی که احتمال تقاضا زیاد میشود ، افزایش می یابد، محور رقابتی، زمانی که تقاضا افزایش می یابد ، کمتر موثر است. اما وقتی که رشد بازار بالا است ، بهتر کار میکند. هان و همکاران دریافت که وقتی تکنولوژی به سرعت تغییر می یابد ، محورهای مشتری و رقابتی ، تاثیر بسیار زیادی بر روی نوآوری های سازمانی دارند که در آن عملکرد بهتری پیدا میکنند. آنها دریافتند یافته های تعدیلی ممکن است به خاطر تفاوت های صنعت باشد (Han et al ., 1998) .ما میدانیم که اینها دریافته اند که وقتی تکنولوژی تغییر سریع پیدا میکند، هر دو محور مشتری و بازار تاثیر بسیار زیادی بر روی نوآوری های سازمانی می گذارد تا عملکرد مو سسه بهبود پیدا کند. به طور کلی ، محور بازار به عنوان درک و رضایت مشتریان تعریف نشده و دیگری مربوط به سهامداران میباشد(Narver,1990 ; Day,1994 slater and,) به عبارت دیگر، اجرای مفهوم بازار می باشد (Jaworski and kohli , 1990 ).
بنابراین، محور بازار، توانایی سازمان را تحت تمرکز قرار داده تا برای مشتریان و سهامداران به عنوان مسئول به شمار رود و سودمند باشد . همه اهداف در این جهت است که عملکردها را بهبود بخشند . اکثر مطالعات ، محور بازار را مورد آزمایش قرار می دهند که یک رابطه مستقیم آن را با عملکرد مورد بررسی قرار دهند و یک متن مدیریتی وجود دارد که تاکید بر ادغام محورهای بازاریابی و عملکردی دارد. ادغام نادرست بین این دو عملکرد، منجر به نارضایتی مشتری می شود در حالی که یک ارتباط مناسب و ادغام درست منجر به فضای رقابتی مناسب و منفعت و بازده پایدار می شود (wind,2005) . تئوری اقتصاد سنتی از موسسات می خواهد تا دارایی و ثروت سهامداران را افزایش دهد، اما اغلب مدیران به صورت ضمنی مزیت های بزرگ نمایی را به کار برده و دنبال میکنند (Mueler,1992) .در عوض آنها مکررا تصمیماتی را اتخاد میکنند تا با رقیبان خود فعالیتهایی را انجام دهند که ما از آنها به عنوان اهداف رقابتی یاد میکنیم .
پژوهش ها رابطه مثبتی میان گرایش بازار و عملکرد مبنی بر این فرض که یک گرایش بازار ، درک بهتری از محیط و مشتریان یک سازمان فراهم مینماید ، را پیشبینی نمود ، که در نهایت منجر به رضایت بیشتر مشتری می شود . پژوهش های تجربی نتایجی را مبنی بر وجود یک رابطه مثبت میان گرایش بازار و بینش مدیران از عملکرد کلی سازمان ، بینش مدیران از عملکرد مالی ، بینش مدیران از رشد فروش و بینش مدیران از عملکرد کالای جدید ، بیان میدارندJaworski and Kohli , 1993) ) .
به طور همزمان ، تجزیه و تحلیل های متعددی نیز از یک رابطه مثبت مستقیم میان عملکرد و گرایش بازار ، پشتیبانی نمیکنند و پیشنهاد مینمایند که یک چارچوب اقتضایی می تواند برای تبیین این رابطه ، مناسب باشد . برای مثال ، در دو تجزیه و تحلیلی که از سنجه های هدف عملکرد به عنوان متغیر وابسته استفاده می کنند، گرایش بازار با سهم بازار واقعی یک سازمان ، یا رشد درآمد خالص واقعی ، مرتبط نمی باشد. (Jaworski and Kohli,1993)
با بهره گرفتن از سنجه های ادراکی عملکرد ، اتوهن گیما در سال ۱۹۹۶ ، هیچ اثر مستقیمی برای گرایش بازار در عملکرد بازار محصول جدید، گزارش نمیکند.( Atuahene-Gima , 1996) ویلسن و پلهام در سال ۱۹۹۶ هیچ اثر مستقیمی برای گرایش بازار در سهم بازار درک شده یا رشد درک شده در سهم بازار گزارش نمی کنند (Wilson and Pelham ,1996) و با بهره گرفتن از یک نمونه از تجارتهای کا لا،اسلاتر و نرور در سال ۲۰۰۹ یک ضریب منفی برای گرایش بازار و یک ضریب مثبت برای مربع گرایش بازار گزارش نمودند که نشان دهنده یک رابطه غیر خطی (خمیده) میان گرایش بازار و عملکرد مالی درک شده ، می باشد . نارور و اسلاتر ، نتایج تجربی همچنین از چارچوبی اقتضایی برای توصیف رابطه میان عملکرد شرکت و مشتری متمایز ، رقیب ، و گرایشات محصول ، پشتیبانی میکنند. با بهره گرفتن از یک روش عاقلانه جزء برای بررسی رابطه میان عملکرد و گرایش بازار ،کیم و اسریواستانا در سال ۱۹۹۸ گزارش نمودند که تلاطم فنی رابطه میان عملکرد نوآوری هدف و مشتری و گرایش رقیب را تعدیل مینماید (Srivastava and kim, 1998). گاتیگنون و زرب و در سال ۱۹۹۷ گزارش نمودن که عدم قطعیت تقاضا رابطه میان موفقیت نوآوری درک شده و هر کدام از سه گرایش های استراتژیک ، مشتری ، رقیب و محصول را تعدیل می نماید . برای خلاصه سازی ، با اینکه دلیل برای باور اینکه قدرتمندی رابطه میان عملکرد و هر کدام از ابعاد گرایش استراتژیک ممکن است بسته به ویژگی های صنعت ، ویژگی های مشتری ، یا نوع سنجه عملکرد استفاده شده تفاوت نماید ، وجود دارد ، اما ادبیات عموما این قضیه را پشتیبانی میکند که سازمان های بازار گرا و نوآور ، از رقبای خود بهتر عمل خواهند نمود(Day 1994; Gatignon and Xuereb 1997; Jaworski and Kohli 1993; Narver and Slater 1990; Slater and Narver 1994;) . نوآوری و ظرفیت اجرای نوآوری عامل تعیین کننده در دستیابی به عملکرد برتر برای سازمان می باشد. شرکت هایی که با ظرفیت بیشتری برای نوآوری فعالیت میکنند منابع موفقیت را را در پاسخ به محیط ترکیب و قابلیت های خود را توسعه می دهند ، که باعث دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و ظرفیت بیشتر نوآوری می شود که این خود منجر به عملکرد برتر میشود (Hurlly and Hult,1998). در بسیاری از سازمان ها ، شاخص های مالی دارای اهمیت فراوانی هستند. این سازمان ها برای افزایش درآمد ، کاهش هزینه ها ، ریسک و استفاده موثر از دارایی ها و افزایش بهره وری تلاش می نمایند . در واقع کسب نتایج مالی مناسب در شرکت ها و موسسات اقتصادی برای بقا و رشد آنها الزامی است . اندازه گیری و تحلیل نتایج مالی به عنوان حاصل مهم عملکرد یک سازمان از ضروریات بررسی نقاط ضعف و قوت سازمان هاست (فقهی فرهمند ،۱۳۸۵ ) .
نمونه ای از معیارهای مالی معمول ، بازگشت سرمایه ، بازده سهام و درامد عملیاتی است . در شرایطی که اهداف مالی نیازمند تنظیم دایمی هستند، بیشتر سازمان ها با به کار گیری اهداف مالی یکسان برای کلیه واحدهای تجاری خود مرتکب اشتباه می شوند ، آنان بر این نکته آگاه نیستند که واحدهای تجاری مختلف درون یک سازمان ممکن است از استراتژی های کاملا متفاوتی پیروی کنند . بنابراین یک هدف مالی ممکن است برای محدوده وسیعی از واحدهای تجاری مناسب نباشد.برای مثال معیارهای مالی برای سازمانی که خدمات یا محصولاتش در یکی از سه مرحله رشد ، بلوغ و پیری و افول در چرخه حیات خود قرار گرفته اند متفاوت خواهد بود (فقهی فرهمند ، ۱۳۸۴).
در اواخر دهه ۱۹۸۰ مقالات متعددی در نشریات مدیریتی اروپا و امریکا در مورد ناکارآمدی روش های ارزیابی عملکرد شرکت ها منتشر می شد . در سال ۱۹۸۷ تحقیقی توسط انجمن حسابدارن امریکا نشان داد که ۶۰ درصد از مجموع ۲۶۰ مدیر مالی و ۶۴ مدیر اجرایی شرکت های آمریکایی از سیستم ارزیابی عملکرد شرکت ناراضی بودند . سیستم های سنتی ارزیابی عملکرد ، عمدتا متکی به سنجه های مالی بوده و امور مالی شرکت ها مسئول انجام این ارزیابی بودند . در عصر اقتصادی معیارهای مالی شاخص های خوبی برای برای سنجش موفقیت شرکت ها بودند چرا که مزیت رقابتی آن عصر عمدتا مبتنی بر کاهش بهای تمام شده ناشی از صرفه جویی در مقیاس و تولید انبوه بود . پیچیده تر شدن مناسبات اقتصادی و مسائل کسب و کار در آستانه قرن ۲۱ اتکای شرکت ها به سنجه های مالی برای ارزیابی عملکرد و نشان دادن نقاط قوت و ضعف آنها ،کم رنگ شد و نارسایی سنجش های مالی صرف ، بیش از پیش نمایان گردید.
با توجه به مطالب فوق روش های سنتی ارزیابی عملکرد که عمدتا بر سنجه های مالی استوار بودند ، نه تنها در انعکاس کامل دلایل توفیق یا عدم توفیق شرکت ها کفایت لازم را نداشتند بلکه ارتباطی منطقی و علت و معلولی بین عوامل محرکه توفیق و دست آورد های حاصله نیز برقرار نمی کرد و از این رو در حمایت از برنامه های مدیریت به خصوص برنامه های استراتزیک سازمان ناتوان بودند .
اندازه گیری عملکرد از جمله بهترین راه های به دست آوردن اطلاعات برای تصمیم گیری در سازمان هاست همواره در هر دوره زمانی ، نیاز به انداره گیری عملکرد سازمان در مدیران حس می شده لذا آنها سعی داشتند تا عملکرد سازمان های خود را به واسطه اندازه ها و سنجه های مختلف ارزیابی نمایند . ابعاد سنتی اندازه ها که در تصمیم گیری مدیریتی برای اندازه گیری عملکرد سازمان به کار می روند ، ابعاد مالی این اندازه ها هستند که در واقع به گفته کاپلان در سال ۱۹۸۴ اندازه های مالی که به واسطه سیستم های حسابداری سنتی به وجود آمدند یک تصویر ناقص از عملیات و عملکرد سازمان را ارائه می کنند . با توجه به اینکه شاخص های مالی عمدتا جوابگوی ارزیابی عملکرد سازمان نبودند و همچنین قابلیت ارزیابی کل سازمان را نداشتندتعیین مدل مناسب برای سنجش میزان عملکرد سازمان به عنوان یکی از اصول اساسی در سازمان ها جهت رشد و پیش رفت قلمداد می گردد.(ایران زاده و برقی،۱۳۸۸)
به طور خلاصه ارزیابی عملکرد فرایندی است که برای ارزیابی پیش رفت به سوی دست یابی به اهداف تعیین شده ، مشتمل بر اطلاعاتی در مورد کارایی تبدیل محصولات و خدمات ارائه شده و میزان رضایت مندی مشتریان ، دست آورد ها و اثربخشی فعالیت ها در راستای اهداف مشخص آنها می باشد. و مدیریت عملکرد استفاده از اطلاعات اندازه گیری عملکرد برای ایجاد تغییر مثبت در فرهنگ سازمانی ، فرایندها و سیستم ها با کمک به تنظیم اهداف عملکرد ، الویت بندی و تخصیص منابع خواهد بود(ستاری فرد ،۱۳۸۳ )
اندازه گیری عملکرد از جمله بهترین راه های به دست آوردن اطلاعات برای تصمیم گیری در سازمان هاست.به همین جهت همواره در هر دوره زمانی ، نیاز به اندازه گیری عملکرد سازمان در مدیران حس می شده است. سازمان های امروزی برای اینکه بتوانند در دنیای رقابتی نوین فعالیت کنند و بقا و سهم بازار خود را حفظ نمایند باید بتوانند در مقابل مسئولیت ها و اختیارات خود پاسخگوی مشتریان بوده و خدمات و کالاهایی با کیفیت هرچه مطلوب تر به آحاد جامعه ارائه نمایند . بنظر می رسد دستیابی به این موارد مهم جز با بازنگری و ایجاد برخی تغییرات اصلاحی در رویه ها و سیستم های موجود ممکن نباشد (۲۰۰۴،Kaplan and Norton).
۲-۸- پیشینه تحقیق
سازمان ها در تلاشند تا از طریق توسعه و به کار بستن استراتژی های تجاری موثری که از فرصت های پدیدار شده در بازار بهره می جویند، در حالیکه منابع و قابلیت های موجود را به سرمایه تبدیل می کنند ، به عملکرد برتری دست یابند . تعدد اهداف استراتژیکی و مالی که می خواهند به آن ها دست یابند، شرایط ویژه ی محیطی که با آن مواجه میشوند و مجموعه منحصربه فرد منابع سازمانی و مهارت هایی که دارند، شرکت ها را به سوی عهده دار شدن چندین دسته از رفتارهای استراتژیکی به صورت همزمان هدایت می کند. در حدود دو دهه پیشینه ی تحقیق بازاریابی بر منافع چشم گیر مرتبط با جهت گیری بازار تاکید کرده است . با این وجود همگام بودن با جهت گیری بازار شاید به اندازه ی کافی جامع نباشد که از آن به عنوان یک دیدگاه استراتژیکی برای دستیابی به سود رقابتی استفاده کنیم .
۱-تئودیوس و همکاران(۲۰۱۲) طی تحقیقاتی که بروی کلیه بانک های درجه عالی کشور یونان با بهره گرفتن از روش مدل سازی ک سیستم از توابع ساختاری انجام داده اند. نتایج بدست آمده عنوان می کند که عوامل مختلفی مانند ساختار سازمانی و عوامل محیطی بر جهت گیری استراتژیک شرکت ها تاثیر میگذارد .که این جهت گیری ها بروی عملکرد سازمان ها تاثیر مستقیم دارد هم چنین قابلیت های بازاریابی به عنوان واسطه ای بین جهت گیری استراتژیکی و عملکرد شرکت است .
۲- کامیسون و لوپز(۲۰۱۴) تحقیق بر روی ۱۴۴ شرکت صنعتی اسپانیایی و مدل سازی یک سیستم از توابع ساختاری با بهره گرفتن از حداقل مربعات جزئی می باشد . نتایج بدست آمده تایید کردند که نوآوری سازمانی از توسعه قابلیت های نوآوری تکنولوژیکی حمایت می کند و نیز اینکه هم نوآوری سازمانی و هم قابلیت های تکنولوژیکی برای محصولات و فرایندها می توانند منجر به عملکرد عالی شرکت بشوند.
۳- (دامن پور، ۲۰۱۰) تحقیق بروی شرکت های صنعتی انگلیسی و مدل سازی یک سیستم از توابع ساختاری با بهره گرفتن از حداقل مربعات جزئی می باشد . نتایج بدست آمده رابطه قابلیت نوآوری محصول با عملکرد شرکت را تایید می کند و اگر هدف نوآوری محصول پاسخ به تقاضای مشتری برای محصولات جدید یا تمایلات مدیران برای در دست گرفتن بازارهای جدید باشد محصول و فرایند نوآوری به عنوان پدیده های مجزا که مقدمه ای متفاوت از شرایط شرکت و بازار را تحت تاثیر قرار می دهد می تواند باعث افزایش عملکرد عالی سازمان بشود .
۴- فریبرز رحیم نیا و همکاران در سال ۱۳۹۱ در تحقیقی با عنوان ” جهت گیری استراتژیک و قابلیت های بازاریابی ” میان مدیران بانک های ملت شهر مشهد با بهره گرفتن از روش معادلات ساختاری انجام گرفته است و نتایج بدست آمده نشان می دهد که جهت گیری استراتژیک مشتری مداری ، رقیب مداری و گرایش به نوآوری بر قابلیت های بازاریابی تاثیر دارد ولی هزینه گرایی بر قابلیت های بازاریابی تاثیری ندارد.
۵- مورگان ورهیز (۲۰۰۹) نشان داده است که جهت گیری بازار و قابلیت های بازاریابی به شیوه ای که به عملکرد شرکت کمک می کند مکمل یکدیگرند.بنابراین چارچوب ذهنی ما به بررسی اثر جهت گیری های استراتژیکی بر ایجاد و ساختن قابلیت های بازاریابی می پردازد که به نوبه ی خود موجب راندن عملکرد شرکت میشود.
۶- گاتینون و زورب (۱۹۹۷) جریان تحقیقاتی فزاینده ای اتخاذ جهت گیری های استراتژیکی متناوبی همچون جهت گیری نو آوری ,جهت گیری تکنولوژی ,جهت گیری کارآفرینی,جهت گیری کیفیت و جهت گیری سودمندی را تصدیق می کند که کمترین عملکرد آن عبارتنداز:
آ-شرکت مایل به توسعه نوآوری که مقدم بر رقابت است ,باید جهت گیری تکنولوژیکی قوی داشته باشد.
ب- جهت گیری رقابتی در بازارهای در حال رشد مفید است زیرا شرکت ها را قادر می سازد تا به توسعه نوآوری ها با کمترین هزینه بپردازدو این یک عنصر اصلی در رقابت است.
ج-شرکت ها باید به جهت گیری مشتری و تکنولوژیکی در بازارهایی که تقاضا نسبتا بی ثبات است بپردازند و این جهت گیریها منتهی به تولیداتی با عملکرد بهتر می شود و شرکت را قادر به نوآوری بهتر در بازارها می کند و شرکت به سطح برتری ازعملکرد دست می یابد.
۷- سهرابی و عابدین (۱۳۸۲)به بررسی مدیریت هزینه در پروژه های فن آوری اطلاعات پرداختند . این پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که مدیران فن آوری اطلاعات با تهیه طرح مالی مناسب برای پروژه های فن آوری اطلاعات، علاوه بر مدیریت هزینه های پروژه، از حمایت و اعتبار بیشتری در شرکت خود برخوردار خواهند شد.
۸-خاشعی ورناخواستی(۱۳۸۵) پژوهشی تحت عنوان طراحی الگوریتم مدیریت هزینه بنگاه اقتصادی (مورد مطالعه: گروه صنعتی ایران خودرو )انجام داد. این پژوهش به دنبال تلفیق دو روش مهندسی ارزش و هزینه یابی هدف بوده است.یافته های پژوهش مزبور نشان داد که مدیریت سود، کسب رضایت مشتریان، طراحی محصولات، نحوه ارتباط با تأمین کنندگان مواد و قطعات برای دوام و بقای شرکت حیاتی است. همچنین مدیریت هزینه، جایگزین مناسبی برای توسعه منابع شرکت های خودرو ساز است . در نهایت پژوهشگر به این نتیجه رسیده است که مدیریت شرکت قادر به ایجاد ساختار سازمانی مناسب جهت اجرای تکنیک هزینه یابی بر مبنای هدف نمی باشد.
۹- هالت و همکاران (۲۰۰۵) نقش جهت گیری بازار در شکل گیری عملکرد شرکت را مورد بحث قرار داد. این تحقیق بروی ۲۱۷ شرکت ی با بهره گرفتن از روش مدل سازی ک سیستم از توابع ساختاری انجام شد که شامل هر دو عناصر فرهنگی و پردازش اطلاعات است. این یافته ها نشان می دهد که هر دو روش به جهت گیری بازار و عملکرد تاثیر میگدارد ، اما اثرات آنها بر اساس پاسخ های سازمانی با واسطه ها است.. بنابراین، محققان نه تنها باید برای هر دو تعریف از جهت گیری بازار توجه کنند بلکه آنها باید جهت گیری بازار در ترکیب با دیگر سوابق عملکرد را مورد توجه قرار دهند .
فصل سوم
( روش اجرای تحقیق / مواد و روش ها)
۳-۱- مقدمه:
هدف تمام علوم، شناخت و درک دنیای پیرامون ما است. به منظور آگاهی از مسایل و مشکلات دنیای اجتماعی، روش های علمی، تغییرات قابل ملاحظه ای پیدا کرده اند. این روندها و حرکت ها سبب شده است که برای بررسی رشته های مختلف بشری، از روش علمی استفاده شود. از جمله ویژگیهای مطالعه علمی که هدفش حقیقت یابی است استفاده از یک روش تحقیق مناسب می باشد و انتخاب روش تحقیق مناسب به هدفها، ماهیت وموضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از تحقیق دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسش های تحقیق است(خاکی ،۱۳۸۷).در طی فرایند تحقیق با به کارگیری ابزارهای جمع آوری، داده ها به طور عینی و معتبر، مشاهده، بررسی و استخراج می شوند و سپس با بهره گرفتن از فنون تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی بطور کمی و غیر کمی سعی می شود که ادعاها و حدسهای علمی اولیه (فرضیه ها) آزمون شده و در نهایت فرضیه ها رد یا پذیرفته شوند و نتیجه گیری نهایی صورت پذیرد.
۳-۲- روش تحقیق:
تحقیقات در علوم رفتاری با توجّه به دو معیار هدف تحقیق و نحوه ی گردآوری داده ها تقسیم بندی می شوند. در این راستا تحقیق حاضر از لحاظ نوع، تحقیقات کاربردی بوده و از لحاظ روش اجرا، از نوع توصیفی می باشد.از نظر روش شناسی این تحقیق از نوع تحقیقات علّی بوده و نهایتاً از لحاظ روش جمع آوری اطلاعات از نوع میدانی می باشد.
۳-۳- جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری عبارت است تعدادی از عناصر مطلوب مورد نظر که حداقل دارای یک صفت مشخصه باشند . به عبارت دیگر ، جامعه آماری به کل گروه افراد ، وقایع و چیزهای اشاره دارد که محقق می خواهد به تحقیق درباره آن بپردازد ( سکاران ، ۱۳۸۶) تحقیق حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق بانک های دولتی استان گیلان که شامل بانک ملی و سپه است می باشد. اندازه گیری از کل جامعه بوده است.و از نمونه گیری در دسترس استفاده کرده ایم.از آنجائیکه تعداد بانک های مورد مطالعه محدود بوده وتعداد آنها ۱۷۰ تا می باشد از فرمول نمونه گیری جامعه محدود با ۵% خطا استفاده می شود:
به این ترتیب حجم نمونه مورد نیاز ۱۴۷ شعبه می باشد. با توجه به اینکه احتمال عدم برگشت پرسشنامه وجود دارد، در مرحله توزیع پرسشنامه تمام۱۷۰ بانک در جامعه آماری در نظر گرفته شد و بین آنها پرسشنامه توزیع گردید که در نهایت ۱۵۴ پرسشنامه توسط شعب بازگشت داده شد .
n= حجم نمونه
N=تعداد شرکت ها
= اندازه ی متغیر وابسته مطابق توزیع نرمال استاندارد با سطح عدم اطمینان پنج درصد ( )
۲S= واریانس جامعه مورد بررسی بر اساس متغیر وابسته (عملکرد)
۳-۴- روش جمع آوری داده ها
روش جمع آوری داده ها در این تحقیق میدانی می باشد. روش های میدانی به روش هایی اطلاق می شود که محقق برای گردآوری اطلاعات ناگزیر است با مراجعه به افراد یا سازمان ها و غیره و نیز برقراری ارتباط مستقیم با آنها اطلاعات مورد نظر خود را جمع آوری نماید.
۳-۵- ابزارهای جمع آوری داده ها و اطلاعات
یکی از ابزارهای رایج تحقیقات برای جمع آوری داده ها ، پرسشنامه می باشد . پرسشنامه مجموعه از سوال ها است که در آن از پاسخ دهنده خواسته می شود نظر خود را نسبت به آنها ارائه نماید.
جدول ۳-۱) سوالات پرسشنامه به تفکیک ابعاد